خیانت روی کاغذ

درباره «هفت‌تیرهای کاغذی» مستندی که بر اساس اسناد محرمانه و فوق‌محرمانه ساخته شده است

خیانت روی کاغذ

در هیاهوی اطلاعیه‌ها و اطلاع‌رسانی‌های شیوع کرونا، چیزهایی هست که از دست می‌روند؛ چیزهایی تامل‌برانگیز که حتما در بینش و برداشت‌مان تاثیر خواهند داشت مثل «هفت‌تیرهای کاغذی» که یک مجموعه مستند درباره روزنامه‌نگاران عصر پهلوی دوم است. این مجموعه از اوایل اسفند در شبکه 5 به نمایش درآمده و از زندگی کسانی می‌گوید که شاید هرگز ستاره‌های آسمان سیاست و هنر نبوده‌اند اما در پس پرده، نقش و حضور فعال و مستمر داشته‌اند برای شکل دادن یا تعیین مسیر رویدادهای سیاسی؛ کسانی که سنگ بنای روزنامه‌هایی چون کیهان و اطلاعات را گذاشته‌اند یا مدیران برخی نشریات خاص دهه 40 و نیمه اول دهه 50 از این جمله‌اند. طبیعی است که «هفت‌تیرهای کاغذی» نمی‌تواند یک برنامه صرفا تاریخی باشد و تاریخچه ساده‌ای از نشریات و موسسات مطبوعاتی ارائه کند. این مجموعه شامل اطلاعات تاریخی هست و نیز چیزهای بیشتری مثل مناسبات مدیران مطبوعات با دربار، خدمت و خیانت آنها، ارتباطات پشت پرده و مقولاتی از این دست. قبل از هر چیز دو نکته هم درباره این مستند قابل توجه است؛ یکی همکاری موسی حقانی، مشاور تاریخی سریال معمای شاه به همراه حسن روزی‌طلب به عنوان مشاور تاریخی با مجموعه «هفت‌تیرهای کاغذی» و ساخت این مستند بر اساس طرح و ایده‌ای از دو خانم روزنامه‌نگار به نام‌های عاطفه صبور و سیده مهدیه قرشی. سعیده نیک‌اختر هم نویسندگی این مجموعه مستند را برعهده داشته است.

ردیابی ارتباطات پشت پرده چطور انجام شد؟
برگه خرید سهام روزنامه کیهان توسط محمدرضا پهلوی که حکایت از کمک 200 هزار تومانی او به تاسیس روزنامه کیهان دارد. برخی اسناد این‌چنینی، عکس‌های به جا مانده از مهمانی‌ها و ارتباطات دوستانه درباریان با روزنامه‌نگاران، پست‌ها و مقام‌هایی که برخی روزنامه‌نگاران به دست می‌آوردند و مواردی از این دست، پژوهشگران مستند «هفت‌تیرهای کاغذی» را به سمت شبکه‌های ارتباطی پشت پرده و سیاسی‌کاری برخی آنها برای رسیدن به قدرت یا ثروت نشان می‌دهد.
محمد ساسان، تهیه‌کننده این مستندمی‌گوید: آنچه در این مجموعه مستند می‌بینیم، در واقع می‌‌تواند یک ورودیه باشد برای طرح ماجراهای مستند مفصل‌تر که فرصت تحلیل و بررسی دقیق‌تر داشته باشد و مخاطبان خاص‌تر را به خودش جلب کند.
ساسان این مجموعه را فتح بابی می‌داند برای تولید آثار مستند مفصل‌تر و تخصصی‌تر و چه بسا آثار نمایشی درباره برخی از این شخصیت‌ها.
به نظر می‌رسد کسانی مانند رسول پرویزی که در طول زمان از نویسنده‌ای با دغدغه‌های ناسیونالیستی کمونیستی تبدیل به یک روزنامه‌نگار درباری می‌شود یا کسی مانند مصباح‌زاده موسس کیهان که فرزند آشپز خانواده قوام بوده، موضوعات جذابی هستند برای فیلمسازی چه از نوع مستند چه داستانی.



کدام روزنامه‌نگاران؟
مجموعه «هفت‌تیرهای کاغذی» درباره روزنامه‌نگارانی است که بر ضد منافع ملی و مردمشان عمل کرده‌اند. این را ساسان می‌گوید و توضیح می‌دهد: در سال های اخیر به دلیلی روایت‌های یک سویه و تلاش مخالفان نظام، افراد یا جریان‌هایی مرتبط با حکومت پهلوی تطهیر شده‌اند، گویی از ابتدا پاک و بدون اشتباه بودند در حالی که اسناد موجود از خیانت بسیاری از آنها حکایت دارد.
این تهیه‌کننده معتقد است هر حکومتی بر مطبوعات و نشریاتش نظارت دارد و این امر لازم و ضروری است اما در عصر پهلوی آنچه در مطبوعات رخ می‌داده، کنترل و اعمال نفوذ بوده و در بسیاری موارد، رسانه‌های مکتوب بر ضد منافع ملی و صرفا به منظور تامین منفعت برخی افراد یا جریان‌های سیاسی خاص و وابسته به حکومت فعالیت می‌کردند.
او در این زمینه به شبکه «بدامن» اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: بدامن یکی از نخستین پروژه‌ها در چارچوب همکاری اینتلیجنس سرویس و سازمان سیا بود برعلیه کمونیسم شوروی که گروه وسیعی از نویسندگان و روزنامه نگاران و روشنفکران ده‌ها نشریه و روزنامه کشور را در خدمت داشت.
از جمله روزنامه‌نگارانی که این مستند به آنها می‌پردازد می‌توان به این افراد اشاره کرد:
مصطفی مصباح‌زاده، موسس روزنامه کیهان  
عباس مسعودی، موسس روزنامه اطلاعات
عباس شاهنده، موسس روزنامه فرمان
محمدحسین میمندی نژاد، موسس نشریه رنگین‌کمان نو
رسول پرویزی، رونامه‌نگار و نویسنده کتاب شلوارهای وصله‌دار
در این مستند می‌بینید که مصباح‌زاده بر اساس چه مناسباتی روزنامه کیهان را تاسیس کرد، هزینه انتشار روزنامه اطلاعات چطور تامین شد، چگونه در رنگین‌کمان‌نو، خانواده پهلوی تطهیر می‌شدند،  چرا عباس شاهنده ترور خودش را تیتر نشریه رنگین‌کمان نو کرد و چطور رسول پرویزی از یک نویسنده مردمی تبدیل به یک نویسنده درباری شد که بعدها به عضویت سنا درآمد و نیز به عضویت کمسیون حقوق بشر ایران! 





چرا چنین کوتاه؟
هر قسمت از مجموعه مستند «هفت‌تیرهای کاغذی» بین
8 تا 10دقیقه زمان دارد و این برای یک مجموعه تلویزیونی بسیار کوتاه است. تهیه‌کننده می‌گوید: این روزها مردم به برنامه‌‌ها و ویدئوهای کوتاه توجه دارند. باید از زیاده‌گویی پرهیز می‌کردیم و در عوض می‌کوشیدیم که یک سویه و جانب‌دارانه درباره این روزنامه‌نگاران حرف نزنیم.
او به مواردی اشاره می‌کند که ویژگی‌های مثبت برخی از این روزنامه‌نگاران مانند قلم توانمندشان را متذکر شده‌اند و توضیح می‌دهد که بیشتر از طول و تفصیل، به باورپذیری اهمیت می‌دهند.
ساسان می‌گوید: درگیر تحلیل و بررسی عمیق و موشکافانه نشده‌ایم در عوض اثری کوتاه با اطلاعات موثق به مخاطبان ارائه کرده‌ایم که از این راز مهم پرده بر می‌دارد که چرا روزنامه‌ها در عصر پهلوی به کاغذهای بی‌قابلیتی بدل شده بودند که نه تنها برای منافع ملی قدمی بر نمی‌داشتند بلکه در پس پرده به جریان‌های ضد مردمی متصل بودند و در خدمت جاه‌طلبی و منفعت‌خواهی افراد یا جریان‌های خاص سیاسی.
برای این تهیه‌کننده بیشتر از هر چیز این مهم است که قدمی بردارند علیه رسانه‌های معاند و افراد و جریان‌های ضد نظام که سعی دارند خاندان پهلوی را تطهیر کنند و چه بسا توانسته باشند ذهن عده‌ای را به انحراف بکشانند.



هفت‌تیرهای کاغذی از کجا آمد؟
از دل اسناد محرمانه و فوق محرمانه ساواک مستند «هفت‌تیرهای کاغذی» متولد شده است. مرکز اسناد تاریخی، موسسه مطالعه تاریخ معاصر ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دو موسسه کیهان و اطلاعات، اسناد مربوطه را دراختیار سازندگان این مجموعه مستند قرار داده‌اند. محمد ساسان که مستند «هفت‌تیرهای کاغذی» را با مشاوره‌های محمدرضا شهیدی‌فرد تهیه کرده، توضیح می‌دهد که به جز قسمت اول این مجموعه که یک توصیف اجمالی محسوب می‌شود، در هر کدام از ما بقی قسمت‌های آن یکی از روزنامه‌نگاران عصر پهلوم دوم معرفی می‌شود.
طراحی، پژوهش و تولید این مستند از سال گذشته آغاز شد با این نیت که روزنامه‌نگاران خائن به وطن معرفی شوند، آنهایی که چرخش قلمشان همیشه یا هرگز در خدمت منافع ملی نبوده و در بسیاری از برنامه‌های سیاسی، وظیفه دستکاری افکار عمومی را برعهده داشتند.
محمد ساسان می‌گوید همه تلاش‌شان این بوده که ادعاها و توضیحاتشان مستند باشد و بر اساس اسناد موجود پیش‌رفته‌اند.