عشق روزهای كرونا

چرا شعرهای شاعران در واكنش به ویروس جدید را نمی‌شود چندان جدی گرفت؟

عشق روزهای كرونا

واكنش‌ها به شیوع ویروس كرونا در ایران ادامه دارد و در این میان بی‌تردید در جنس‌شناسی این واكنش‌ها، شوخی‌سازی و ایجاد سرگرمی با حواشی و متن آن را در صدر می‌بینیم. چند ویدئو از مردم در قرنطینه‌های شخصی‌شان دست‌به‌دست شده كه آنها را در حال گذراندن وقت با سرگرمی‌های خلاقانه نشان می‌دهد. چقدر متن و صوت خلاقانه در این مدت منتشر شده است. البته بین ویدئوها، یكی هم هست كه بیش از همه به چشم آمده؛ كاری كه دانیال خیرخواه بازیگر تئاتر با یكی از سمفونی‌های معروف بتهوون كرد. در ویدئو او را در حال رهبری یك اركستر می‌بینیم كه به جای راهنمایی نوازنده‌‌ها، در حال آموزش روش درست شست‌وشوی دست‌ها به ما است. در توضیح این ویدئوآمده: «طریقه شستن درست دست‌ها در موقعیت بحران، اركستر سمفونیك شویندگان بلا». شاعران هم مثل همیشه بیكار ننشسته‌اند. البته راستش را بخواهید تقریبا هیچ‌یك را نمی‌شود جدی گرفت! نه، برنخورد بهشان یك‌وقت؛ خب برخی‌شان كه فی‌نفسه طنزند و آن چند تای دیگر هم از آنجا كه شعرهایی واكنشی محسوب می‌شوند، از آسیب‌های واكنش بركنار نمانده‌اند؛ هم شتابزدگی در آنها دیده می‌شود و هم هیجان كاذب. با این حال ما آنها را برایتان تقسیم‌بندی كرده‌ایم.

عاشقانه‌های طنز
بیشتر شعرهایی كه در این چند روز در رابطه با شیوع ویروس كرونا منتشر شده، عاشقانه‌هایی است با محوریت شوخی با این ویروس. تم اغلب آنها یكی است؛ رعایت نكات بهداشتی، بوسیدن را منع كرده و شاعران هم حسابی شاكی شده‌اند كه این عنصر مهم در سنت شعری ما، با چنین ممنوعیتی مواجه شده است. مثلا حافظ و اسماعیل امینی، دو تایی با هم یك بیت بیشتر ننوشته‌اند، این‌طور كه:
در بهای بوسه‌ای جانی طلب
می‌كنند این مبتلایان، الغیاث!
سعید بیابانكی هم طعنه به اهالی چین زده؛ جایی كه ویروس كرونا اول‌بار از شهر ووهان آنجا به جهان نشر پیدا كرد:
دستان پر از محبتت ما را كشت
آغوش پر از حرارتت ما را كشت
اینها به كنار، چشم بادامی من
تست كرونای مثبتت ما را كشت!
سیدعلی نقیب هم سراغ محتوایی مكرر و آشنا در سنت شعر كلاسیك خودمان رفته. همان سنتی كه معشوق را با همه ناملایمتی‌ها و ویروس‌هایش می‌خواهد. همان سنتی كه سعدی در لوای آن می‌گوید: «زهر از قِبَل تو نوشدارو/ فحش از دهن تو طیبات است». نقیب در ادامه همین سنت نوشته:
در گردش چشم تو گمم، باور كن!
انگشت‌نمای مردمم، باور كن!
عشق تو شیوع كرده در شهرِ دلم
چشمت كرونا و من قمم، باور كن!
شروین سلیمانی از این سنت فراتر رفته و خودزنی كرده:
باید پس از این فرارِ معكوس كنم
جای رؤسا تكیه به ویروس كنم
مأیوس از آینده‌ام و می‌خواهم
هر كس كرونا گرفته را بوس كنم!
مهدی پرنیان هم در این میان با نام مستعار شیخ غیرمفید، تلویحا به محبتِ معوق تاخته اما وقتی ماجرا سر خودش هم آمده، مبتلا به كرونایی را كه بهداشت را رعایت نكرده، نامرد نامیده است:
هی بست به كار همّتش را نامرد
تا نشر دهد محبتش را نامرد
بوسید مرا، سپس نشان داد به من
تست كرونای مثبتش را نامرد!



در دفاع از قم
در این میان اما برخی واكنش‌ها از كرونا به منشأ بروز كرونا منحرف شد. البته منظورمان از منشأ بروز كرونا، ووهان در چین نیست؛ قم را می‌گوییم در ایران. ظاهرا خلیل جوادی، طی شعری به مردم قم توهین كرد و خون برخی شاعران قمی را به جوش آورد. چند تا از این شعرها را هم بخوانید:
بدبینی شعر تو شدید است خلیل!
خیر از نفرت كسی ندیده‌ست خلیل!
این معجزه ات بود كه گل را به عذاب
تبدیل كنی؟ از تو بعید است خلیل!
[سیدمحمد جواد یثربی]
كرده‌‌ست نزول، منحنی تو خلیل
با شهر قم است دشمنی تو خلیل؟
صد بار خطرناك‌تر از این كروناست
ویروس تنفرافكنی تو خلیل!
[مهدی پرنیان]  
آن روز كه سیل و زلزله در قم نیست
دلسوزی قم برای مردم گم نیست
ای آن كه ز بیماری‌شان خوشنودی
این پاسخ مهربانی مردم نیست!
[حسین صادقی]
انصاف هنوز بین مردم گُم نیست
بدبختی مردم بخدا از قم نیست.
هر رنج كه می‌رسد به ما، از جهل است
جز جهل، بلای جانِ این مردم نیست
[سیدمحمد حسینی]



شوخی با شعرهای جدی!
حالا شما زیاد جدی نگیرید. منظورمان شعری است كه قرار است نقلش كنیم؛ زیاد جدی‌اش نگیرید. اما خب پای این شعر از بهاره رهنمای بازیگر هم به میان آمده در این میان. یكی از كاربران توییتر تصویری از یكی از صفحات كتاب شعر او را منتشر كرده و نوشته: «اگه ویروس كرونا خواست وارد كشور بشه این كتاب شعر بهاره رهنما رو نشونش بدید، خودش برمی‌گرده: «و من عاشق غافلگیری‌ام/ من خر/ من احمق/ یادش خوش/ خر احمق بی‌نظیر شهر قصه كه روزگاری عاشقش بودم...».



دعای آقای  علا

اگر شما هم آرام‌آرام داشتید نگران می‌شدید كه چطور پس از گذشت ده روز از اعلام رسمی ورود ویروس كرونا به ایران، واكنش‌سریع‌ترین شاعر ایرانی هنوز نسبت به آن موضعی ابراز نداشته‌اند، دیگر نگران نباشید. در واپسین لحظه‌های طنزیم [همان تنظیم است به تأسی از زنده‌یاد عمران صلاحی] این گزارش بالاخره خبر رسید كه افشین علا برای مقابله با شیوع ویروس كرونا و مشكلات مردم در این روزها شعری سروده و همه ما را از نگرانی رهانیده است.
اسم شعر را «دعا» گذاشته و همان‌طور كه از نامش هم برمی‌آید برای این روزهایمان دعا كرده است:
یا رب این ملت دل سوخته را یاری كن
بارش رحمت خود را به وطن جاری كن
به تو بردیم پناه از مرض و فقر و دروغ
وطن غم زده را زین سه بلا عاری كن
دشمن از هر طرفی چشم به ما دوخته است
تو از این ملت و این ملك، نگه داری كن
زخم تحریم و غم زلزله و سیل هنوز
دارد این قوم، كنون چاره ی بیماری كن
اغنیا جمله قرنطینه ز آفات شدند
این میان از فقرا رفع گرفتاری كن
اختیار همه با توست، از این جبر چه بیم؟
ضعفا را تو ولی بیمه اجباری كن
بی پرستار و طبیب‌اند چه بسیار مریض
تو خود از این همه مظلوم پرستاری كن
ما روادار نبودیم به هم از چپ و راست
با چنین جمع پریشان تو رواداری كن
بین حكام و رعایا كه ز هم دور شدند
رفع بدبینی و بدگویی و بیزاری كن
ظالمان را كه ندارند ز مظلوم خبر
اهل داد و دهش و ترك ستم كاری كن
جیب‌های تهی كارگران را پر پول
رونق داد و ستد هدیه به بازاری كن
تا سر دشمن چون گرگ خورد باز به سنگ
خواب خرگوشی ما ختم به هشیاری كن
روسیاهیم خدایا تو به خون شهدا
آبرویی كه نداریم خریداری كن