جشنواره انسان و طبیعت
فاطمه کریمی / خمینی شهر
بهار میآید با همه شکوفههای قشنگ قشنگ، و این نجیب بودن را میآموزد و این نمونهای از شاهکار طبیعت است..زانو زدنهای آب پای سپیدارها تماشایی است و ما بازیگران نمایشنامه صفا و صمیمیتیم...
الماسها به ما غبطه میخورند.. و آنجاست که پی میبرند ما اشرف مخلوقات هستیم.. و من هنوز هم باورم نمیشود که یک سال دیگر هم گذشت، یک سال با تمام خاطراتش، خاطرات تلخ و شیرینش.. فروردین یعنی یک سال دیگر با آرزوهای قشنگ قشنگ. پیادهروهای شهر پر میشود از دستفروشانی که کیفیت جنسشان مهم نیست، مهم حال دلشان است، و با زبان بی زبانی به ما مردم شهر میفهمانند که بدانیم این شهر هنوز هم نفس میکشد...شور و شوق عید و بوی بهار و سبزه آدم را به سال دیگر سوق میدهد و آنجاست که آدم دلش میخواهد هر چه زودتر رویاپردازی کند.
بهار که می آید و از رد گامهایش رودهایی زلال، زمین چرک را شست و شو میدهند. مردمان شهر، با گل و آیینه به شادباش هم میروند و این سال را هم با امید و انگیزه و البته توکل به خدایی که از رگ گردن نزدیک است،در کنار هم باشند..
و این گونه جشواره انسان و طبیعت افتتاح شد.