تاثیرشاهنامه بر آثار حماسی ادبی غرب
یادداشت: دکتر احمد تمیم داری مدرس دانشگاه
جایگاه آثار ادبیات ایران تا آنجاست که بدون در نظر گرفتن آن، درک تاریخ جهان میسر نخواهد بود، زیرا ادبیات ایران فراتر از نمونههای قومی و ملی به ادب جهانی تعلق دارد. در پی ترجمه شاهنامه به دیگر زبانها، دگرگونیهای مثبت و تکامل اجتماعی در جوامع وابسته به آن زبانها را شاهدیم؛ بنابراین در نوشتار پیش رو نظر بیگانگان را درباره این متن سترگ مرور میکنیم تا به ارزشها و منش این اثر ادبی بیش از پیش پیببریم. ظهور شاهنامه در فرانسه از طریق شاعران و نویسندگان و نمایشنامهنویسان به آگاهی جامعه طبقاتی منجرشده و به تضعیف استبداد میانجامد.
بیشک شاهنامه بیشترین تاثیر را در تحول ادبی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی غرب داشته که می توان در دو کتاب از سعدی تا آراگون و گستره شعر فارسی در انگلستان و آمریکا بهترین تحلیلها را از این تاثیر مشاهده کرد. سر ویلیام جونز مشهور به ایرانی از راه شناخت و آموزش زبان فارسی به کارکنان شرکت هند شرقی به فعالیتهای این شرکت گستره و اهمیتی ملی بخشید.
جیمز اتکینسون و ترنر ماکان به نشر شاهنامه پرداختند و روشنفکران اروپایی اواخر قرن هجدهم برآن بودند که ادبیات مشرق، شاخص و نشان مطالعات انسانشناسی است و این توجه به ادبیات فارسی درنهایت به دگرگونی جهانبینی اروپایی منجر شد. متیو آرنولد، ساموئل جانسون و جیمز راسل لوول مضامین شرقی را وارد شعر و زبان انگلیسی کردند. لوول نوشت: هویت ملی فردوسی را آنجا درمییابم که با نوستالژی به گذشته باشکوه وطنش مینگرد و به ما میگوید هنوز بلبل به فارسی باستان نغمه سر میدهد. به نظر او همه آثار اروپایی از دیدگاه هنری در جایگاهی بس فروتر از شاهنامه قرار میگیرند. ستایشهای مفصل لافکادیو هرن از شاهنامه، خواندنی است: شاهنامه بسی زودتر از روابط تجاری میتوانست وفاق و برادری جهانی را به ارمغان بیاورد.
این نوشتار چکیدهای است از مقالهای که استاد در اختیار روزنامه گذاشتند.
تیتر خبرها