مرد جوان كه در دفاع از زن جوان، همسر او را به قتل رسانده و جسد را در خانه مقتول زیر درخت گردو دفن كرده بود، پس از چهار سال فرار دستگیر و با رای دادگاه به قصاص محكوم شد.
به گزارش خبرنگار جام‌جم؛ زمستان سال ۹۱، با اعلام خبر ناپدید شدن جوانی به نام بهمن از سوی خانواده اش، رسیدگی به ماجرا در دستور كار پلیس قرار گرفت و با توجه به این‌كه مدتی بعد همسر بهمن به نام فرخنده به محل نامعلومی گریخت؛ ماموران احتمال دادند كه فرخنده از ماجرای ناپدید شدن همسرش خبر دارد. چهار سال بعد از ماجرا، فرخنده هنگام ثبت‌نام فرزند خود در مدرسه‌ای در همدان دستگیر شد و پرده از راز جنایت برداشت. این در حالی بود كه فرخنده و جمشید بعد از جنایت با یك طلاق‌نامه قلابی، با هم ازدواج كرده بودند. فرخنده در اعترافاتش گفت: با همسرم اختلاف داشتم. شب حادثه من دست و پایش را گرفتم و جمشید به او ضرباتی با چاقو زد. فردای روز حادثه جمشید كارگری آورد و به بهانه احداث استخر در حیاط خانه‌مان در دماوند، گودالی عمیق حفر كردند و بعد جسد را زیر درخت گردو دفن كردیم.
جمشید بعد از دستگیری اعترافات فرخنده را تایید كرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه كیفری یك استان تهران ارجاع شد و روز گذشته جمشید به اتهام مباشرت در قتل و فرخنده به اتهام معاونت در قتل پای میز محاكمه قرار گرفتند. در ابتدای جلسه فرزند بهمن تقاضای قصاص كرد. معاون اول قوه قضاییه هم از سوی فرزند صغیر بهمن تقاضای قصاص قاتل را مطرح كرد.
سپس جمشید پای میز محاكمه قرار گرفت و گفت: «فرخنده با خواهر من دوست بود و از این طریق من با همسر او مراودات مالی داشتم و دوست شده بودیم. یك شب فرخنده به خواهرم زنگ زد و گفت با بهمن بحث‌شان شده و از من خواستند برای میانجیگری به خانه‌شان بروم. آن شب بهمن خیلی عصبانی بود و چاقویی برداشت و به سمت فرخنده حمله كرد. وقتی می‌خواستم جلوی او را بگیرم مانع من شد و می‌خواست به من چاقو بزند. برای همین من همان چاقو را از دستش گرفتم و به او ضربه زدم. بعد خیلی ترسیده بودم و برای این‌كه راز جنایت فاش نشود جسد را دفن كردم. فرخنده هیچ نقشی در این ماجرا نداشت و فقط به خاطر این‌كه من به خاطر او گرفتار شده بودم خودش را همدست من معرفی كرد.»
سپس فرخنده در دفاع از خود گفت: «اتهامم را قبول ندارم. من فكر می‌كردم اگر خودم را همدست جمشید معرفی كنم مجازات او كم می‌شود و تمام اعترافات قبلی كه گفتم دروغ بود. شب حادثه بهمن به من سیلی زد و گفت باید از خانه‌ام بروی. می‌گفت دیگر از دست تو خسته شده‌ام. بهانه‌گیر شده بود و من دلیلش را نمی‌دانستم. بعد هم جمشید وارد درگیری ما شد و این اتفاق رخ داد.»
قضات بعد از شنیدن دفاعیات متهمان جمشید را به قصاص محكوم كردند و فرخنده از اتهام معاونت در قتل تبرئه شد و به اتهام مشاركت در دفن جسد به تحمل یك‌سال حبس تعزیری محكوم شد.