سهم کم پیرمردها در سینمای ایران
ذات سینما در همه جای دنیا جوانگرایی است. نگاهی به محصولات نمایش داده شده در یكسال، نشان میدهد كه شخصیتمحوری اعظم آنها جوانانی بودهاند كه یا خوش آب و رنگ هستند یا معمولی.
اما حرف اول و اصلی این است كه باید جوان بود تا بتوان نقش اصلی فیلمی سینمایی را از آن خود كرد. در نشریات سینمایی و غیرسینمایی گفتوگوهای زیادی را میتوان پیدا كرد كه بازیگران و ستارگان دیروز كه حالا در میانسالی قرار دارند، از نبود فیلمنامهای متناسب با سن و سال خود گله میكنند.
حرف و درد آنها این است كه فیلمنامهها برای چهرههای جوان نوشته میشود و این بازیگران جوان هستند كه همیشه نقشهای اصلی و اول تولیدات سینمایی را میگیرند. كسی شكی در درست بودن اینگونه اظهارات ندارد. به همین خاطر است كه برای دیدن بازیگری بالای 40 و 50 سال در نقش اصلی یك فیلم سینمایی، روز روشن باید با چراغ گشت و جستوجو كرد!
در هالیوود، اروپا یا ایران خودمان، چند فیلم و چند بازیگر میتوان پیدا كرد كه درباره شخصیتی میانسال و پیر است؟
در آمریكا اگر مریل استریپ را كنار بگذاریم، نمیتوان بازیگر پیری را پیدا كرد كه هنوز نقش اول فیلمها را بازی میكند.
حتی بزرگانی چون آلپاچینو، داستین هافمن و رابرت دنیرو كه غولها و افسانههای سینما به حساب میآیند، در فیلمهای دوران پیری خود نقش مكمل دارند. در ایران هم نمیتوان نمونههای زیادی مثال زد. حتی تعداد فیلمهایی كه با محوریت یك شخصیت پیر ساخته شده، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
اگر نمونههایی مثل «پدربزرگ» مجید قاریزاده با بازی جمشید مشایخی و «روسری آبی» با بازی عزتا... انتظامی را كنار بگذاریم، بهسختی میتوان فیلمی با حضور بازیگری پیر در نقش اصلی پیدا كرد.
این هم در حالی است كه بازیگران یاد شده، بهجز این فیلمها در كارنامه هنریشان فیلم دیگری ندارند كه آنها را در دوران كهنسالی در نقش اصلی به تصویر بكشد. از نمونههای جدیدتر میتوان به «خروج» با بازی فرامرز قریبیان اشاره كرد. قریبیان
در 78 سالگی نقش اصلی این درام جادهای را بازی كرد و بعد از آن برای همیشه با سینما خداحافظی كرد. برای همین است كه حضور مداوم آمیتاب باچان 77 ساله در نقش اصلی تولیدات سینمایی و به عنوان یك ستاره، میتواند یك پدیده كمیاب به حساب بیاید.
اما حرف اول و اصلی این است كه باید جوان بود تا بتوان نقش اصلی فیلمی سینمایی را از آن خود كرد. در نشریات سینمایی و غیرسینمایی گفتوگوهای زیادی را میتوان پیدا كرد كه بازیگران و ستارگان دیروز كه حالا در میانسالی قرار دارند، از نبود فیلمنامهای متناسب با سن و سال خود گله میكنند.
حرف و درد آنها این است كه فیلمنامهها برای چهرههای جوان نوشته میشود و این بازیگران جوان هستند كه همیشه نقشهای اصلی و اول تولیدات سینمایی را میگیرند. كسی شكی در درست بودن اینگونه اظهارات ندارد. به همین خاطر است كه برای دیدن بازیگری بالای 40 و 50 سال در نقش اصلی یك فیلم سینمایی، روز روشن باید با چراغ گشت و جستوجو كرد!
در هالیوود، اروپا یا ایران خودمان، چند فیلم و چند بازیگر میتوان پیدا كرد كه درباره شخصیتی میانسال و پیر است؟
در آمریكا اگر مریل استریپ را كنار بگذاریم، نمیتوان بازیگر پیری را پیدا كرد كه هنوز نقش اول فیلمها را بازی میكند.
حتی بزرگانی چون آلپاچینو، داستین هافمن و رابرت دنیرو كه غولها و افسانههای سینما به حساب میآیند، در فیلمهای دوران پیری خود نقش مكمل دارند. در ایران هم نمیتوان نمونههای زیادی مثال زد. حتی تعداد فیلمهایی كه با محوریت یك شخصیت پیر ساخته شده، به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
اگر نمونههایی مثل «پدربزرگ» مجید قاریزاده با بازی جمشید مشایخی و «روسری آبی» با بازی عزتا... انتظامی را كنار بگذاریم، بهسختی میتوان فیلمی با حضور بازیگری پیر در نقش اصلی پیدا كرد.
این هم در حالی است كه بازیگران یاد شده، بهجز این فیلمها در كارنامه هنریشان فیلم دیگری ندارند كه آنها را در دوران كهنسالی در نقش اصلی به تصویر بكشد. از نمونههای جدیدتر میتوان به «خروج» با بازی فرامرز قریبیان اشاره كرد. قریبیان
در 78 سالگی نقش اصلی این درام جادهای را بازی كرد و بعد از آن برای همیشه با سینما خداحافظی كرد. برای همین است كه حضور مداوم آمیتاب باچان 77 ساله در نقش اصلی تولیدات سینمایی و به عنوان یك ستاره، میتواند یك پدیده كمیاب به حساب بیاید.