خدا به بچههایت صبر دهد رفیق
در گوشه و کنار دنیای مجازی هم این روزها پر شده از عکسها و پیامهای مختلف برای رفتن آقای سردبیر؛ اتفاقی که همچنان ادامه دارد و هرازچندگاهی بهخصوص برای آنهایی که بیشتر روحا... را میشناختند مثل یک یادآوری تلخ به چشم میخورد. یکی از مواردی که دست به دست شد و باز هم دل همهمان را سوزاند، پستی بود که وحید امیرخانی با عکسی که میبینید منتشر کرد. او در توضیح این عکس نوشت:
«حالا دیگه نمیتونی منو بیدار کنی و خودت رو بخواب بزنی و بخندی ... دیگه شدیم عینِ خودِ این عکس، کلهصبح، وسط جاده نجف-کربلا، دو روز مونده به اربعین، بیحرکت و ثابت. تو اونجایی جلوی لنز، خوابیدی برای همیشه، واضح، شفاف، تميز با یه نور قشنگ رو صورتت و یه خنده رو لبات. من اون عقب، ناواضح، با لباس سیاه، از خواب پریده، گنگ، مبهوت، خسته، با چشمای ورم کرده.
پن: جمعه هفته پیش پیغام داد که یه یادداشت بهش بدم برا اربعین امسال که قرار نیست برگزار بشه. عجله داشت و میخواست شنبه منتشر کنه. گفته بود حسی باشه خندیدم گفتم من آدمِ حسیعجلهای نیستم. ننوشتم و ندادم حالا اون چند ساعته که دیگه نیست و منتظره فردا خاکش کنیم منم سر حوصله دارم براش مینویسم.
روحت شاد روحا... خدا به بچههات صبر بده رفیق».
تیتر خبرها