23 مرداد زاد روز علی حاتمی كارگردان فقید سینماست
دوئل آوینی و حاتمی بر سر مادر
علی حاتمی در سال ۱۳۶۸ فیلم «مادر »را ساخت. یعنی دقیقا دو سال پیش از آنكه شاهكارش «دلشدگان» را در سال 1370 بسازد. «مادر»، ماجرای روزهای پایانی عمر مادری پیر است كه در خانه سالمندان بهسرمیبرد. او كه بعد از سالها تلاش و تحمل مشكلات بسیار و بزرگكردن فرزندانش اكنون در آستانه مرگ قرار گرفتهاست، از فرزندانش میخواهد كه او را به خانه قدیمیشان ببرند و خود نیز در این روزهای پایانی در آنجا جمع شوند.
شهید سیدمرتضی آوینی در سالهای ابتدایی دهه 70 و درست زمانی كه «مادر» روی پرده رفتهبود، قلمش به نقد رفت و نكاتی را درباره حاتمی گفت كه شاید برای طرفدارانش چندان خوشایند نبود. آوینی چنین نوشته بود: «باید منتظر باشیم كه همه، روزی به زج زدن بیفتند. باز هم آقای علی حاتمی و دلمشغولیهای خستهكنندهاش؛ دلبستگیاش به عهد قجر و آت و آشغالهای صندوقخانههای متروك و آدمهایی نیستآبادی، اما با بزك و دیالوگهای پرتكلف و حكاكیشدهای كه حتی برای رعایت جناس و قافیه، كجومعوج شدهاند، آن هم از دهان تیپهای تصنعی كه این كلمات در دهانشان زیادی میكند ... این كلمات در دهان همه زیادی میكند و من نمیدانم كه اصلا این طرز نوشتن و حرفزدن اگر به درد سینما و تئاتر نخورد، به چه درد دیگری ممكن است بخورد!
باز هم داستان به نحوی به همان روزگار نهچندان دوری بازمیگردد كه تهران قدیم در سرازیری مست فرنگی شدن افتادهبود؛ اول آدمها و بعد اشیا ... عهد قجر آخرین دوره اضمحلال تاریخی این قوم است پیش از سلطه تمامعیار شیطانپیر... و نمیدانم آن آشی كه در سفارت انگلیس پخته بودند چه معجونی بود كه همه را «آشخور» كرد، غیر از روزهدارها را! كفر فرنگی مثل آسفالت سیاه داشت همه كرتها و مزارع سرسبز را میپوشاند تا راه اتومبیل را هموار كند و از آن بدتر، آدمها را بگو كه هفتاد و دو رنگ شهر فرنگ آنقدر در خطوخال كراواتی كه گریبانگیرشان شدهبود غرق شدهبودند كه سر ریسمان را نمیدیدند كه در دست كیست! دلبستگی به این دوره چه معنایی میتواند داشته باشد؟»
آوینی در ادامه به حاتمی میگوید كه شما با فرهنگ و فضایی كه با فرهنگ و سنت ما سروكار دارد كلیشهای برخورد كردی درحالیكه ما در همان حوض خانه نیز وضو گرفتیم و در همان حیاط و ایوان نماز خواندیم و آنها را میشناسیم. این تم شما توریستی است و برخاسته از حقیقت فرهنگ و سنت ایرانی نیست.