رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره میگوید نیاز مردم به خدمات روانشناسی دوبرابر شده اما هنوز خبری از بیمهشدن این خدمات نیست
اعصاب ارزان، مشاوره گــران
کرونا که آمد، از همان ابتدا با اعصاب و روان ما بازی کرد. اول که خیلیهایمان خانهنشینی داوطلبانه را انتخاب کردیم و تنهایی مضاعفی بر جان ما نشست و بعد هم درد وسواسیشدن در اثر توجه بیش از حد به رعایت پروتکلهای بهداشتی خیلیهایمان را گرفتار کرد. این وسط، بیشترشدن فشارهای اقتصادی هم قوز بالای قوز شد و همه اینها نیاز ما را به دریافت خدمات روانشناسی در این دوره کشدار کرونایی بیشتر کرد. آنقدر که رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به ما میگوید اگر پیش از دوره همهگیری کرونا 32 درصد مردم به روانشناس نیاز داشتند، الان حداقل 60 درصد ایرانیان باید بهطور مرتب به مشاور مراجعه کنند. اما نیاز مردم به خدمات روانشناسی در حالی بیشتر شدهاست که بسیاری از ایرانیان بهخصوص در شرایط دشوار معیشتی امروز از پس پرداخت تعرفههای مصوب روانشناسان برنمیآیند و با وجود آنکه در قانون برنامه ششم توسعه بهصراحت آمدهاست که خدمات روانشناسی باید تحت پوشش بیمههای تکمیلی و پایه قرار گیرند، اما هنوز هیچکدام از شرکتهای بیمهگر زیر بار این مساله نمیروند. آنطور که محمد حاتمی نیز توضیح میدهد، او در سازمان متبوعش بارها بیمهشدن خدمات روانشناسی را از دولت و مجلس قبلی و فعلی پیگیری کرده، اما هنوز راه به جایی نبردهاست.
قبل از شیوع کرونا پژوهشی از سوی یکی از نهادهای اجتماعی کشور انجام شدهبود درباره اینکه 32 درصد مردم در فضای مجازی مسائل مربوط به سلامت روان را جستوجو میکنند. همچنین تحقیقات همکاران ما نشان دادهاست که در دوره شیوع کرونا، وسواس، پرهیز از حضور در اجتماعات و دغدغههای معیشتی روی شغل و روابطخانوادگی مردم تاثیر گذاشته و درمجموع برآورد ما این است که در دوره شیوع کرونا نیاز مردم به خدمات روانشناسی دوبرابر شدهاست و حداقل 60 درصد مردم نیاز به دریافت خدمات مشاوره دارند.
اما سالهاست که گرانی خدمات روانشناسی باعث شدهاست که اقشار کمدرآمد جامعه نتوانند از این خدمات بهرهمند شوند. چرا هنوز که هنوز است این خدمات تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند؟
ما این موضوع را هم با مسؤولان دولتی مطرح کردهایم و هم مساله را با رئیس قبلی و رئیس فعلی مجلس در میان گذاشتهایم و از آنها درخواست کردهایم با توجه به اینکه در بند (ج) ماده 102 قانون برنامه ششم توسعه کشور تصریح شدهاست که خدمات مشاوره و روانشناسی باید از تسهیلات بیمههای پایه و تکمیلی بهرهمند شوند، هرچه زودتر این موضوع در دستورکار مجلس قرار گیرد. بعد از درخواستهای ما نیز دکتر لاریجانی در دوره قبلی مجلس دستور دادند که کارگروهی در معاونت نظارت مجلس این مساله را بررسی کند و بعد از این هم که دکتر قالیباف به ریاست مجلس انتخاب شد، ایشان هم دستور داد که این موضوع پیگیری شود، اما هنوز هیچ اتفاقی در این زمینه نیفتادهاست.
بااینحال، به نظر میرسد بیشتر شرکتهای بیمهگر مخالف تحتپوششقراردادن این خدمات هستند.
بله، نظر آنها این است که چون نرخ خدمات روانشناسی بالاست، از نظر اقتصادی برای آنها بصرفه نیست که این خدمات را بیمه کنند. تنها حرف شرکتهای بیمه نیز این است که دولت باید برای بیمهشدن خدمات روانشناسی یارانه جداگانهای را به این شرکتها اختصاص دهد.
درمجموع همه این مسائل باعث شدهاست که نرخ مصوب یک جلسه مشاوره بیش از 150هزار تومان باشد.
بله، متاسفانه اکنون تعرفه مشاوره روانشناس دارای مدرک دکتری 156هزار تومان است که البته درصدی هم بهخاطر حضور یک روانشناس در شهرهای بزرگ یا سوابق تجربی او به آن اضافه میشود و این هزینه به 180هزار تومان نیز میرسد. تعرفه پایه روانشناس دارای مدرک کارشناسی ارشد هم 108هزار تومان است که قبول داریم این هم مبلغ بالایی برای برخی مردم است.
اما در شرایط دشوار معیشتی امروز همکاران شما درآمد بالایی کسب میکنند و بهتر بود که این تعرفهها متناسبتر با وضعیت معیشتی مردم تعریف میشد.
ببینید، ما در سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بخشنامه کردهایم که یک مشاور بیش از پنج مراجعهکننده در طول روز نداشتهباشد. به این دلیل که آن مشاور دچار فرسودگی شغلی میشود. حال فرض کنید یک روانشناس حتی اگر 200هزار تومان هم در هر جلسه بگیرد و پنج نفر بیشتر مراجعهکننده نداشتهباشد و 20 روز در ماه هم در مطب خود کار کند، با توجه به حقوق منشی، مبلغ اجارهبها و هزینههای جاری دفتر، یک دکتر روانشناس شاید سه تا چهارمیلیون تومان بیشتر درآمد نداشتهباشد.
اما آنطور که خود ما در مطبهای روانشناس به چشم دیدهایم، خیلی از همکاران شما بیش از پنج مراجعه کننده در طول روز میپذیرند.
قبول دارم، به هر حال برخی همکاران ما مشهورتر میشوند و مراجعهکنندگان بیشتری دارند. البته قطعا همکارانی هم هستند که کمتر از پنج مراجع در طول روز دارند، ولی این میانگین تعداد مراجعانی است که همکاران ما در طول یک روز دارند.
اما بازهم این انتظار از سازمان نظام روانشناسی وجود دارد که خود سازمان هم کاری برای کاهش تعرفهها انجام دهد تا افراد بیشتری بتوانند از خدمات روانشناسی بهرهمند شوند.
بر اساس قانون، شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی باید هر سال در تعرفهها تجدیدنظر کند و آن را به هیات دولت پیشنهاد دهد؛ یعنی خود ما حق وضع تعرفه نداریم، بلکه دولت این نرخها را تصویب میکند. رقمی که ما امسال به دولت پیشنهاد دادیم واقعا پایینترین نرخی بود که میشد برای خدمات روانشناسی در نظر گرفت.
از چه نظر پایین تر از این ممکن نبود؟
از این نظر که ما ابتدا همه هزینهها از اجارهبها گرفته تا حقوق منشی، هزینههای جاری دفتر و مالیات را برآورد کردیم و دیدیم واقعا پایینتر از این نرخها برای تعرفههای روانشناسی به صرفه نیست.
اما الان که در دوره همهگیری کرونا قرار داریم، بیشتر مشاورهها به صورت تلفنی انجام میشود و هزینههای جاری مراکز مشاوره قطعا پایینتر آمدهاست. بهتر نیست در این دوره در تعرفههای روانشناسی تجدید نظر کنید؟
از نظر ما تعرفه مشاوره تلفنی باید نصف تعرفه مشاوره حضوری باشد.
اما براساس آنچه ما از مردم میشنویم، بسیاری از روانشناسان در این دوره هم دقیقا همان تعرفههای حضوری را میگیرند. شما بخشنامهای برای نصف شدن این تعرفهها ابلاغ کردهاید؟
خیر، ما هنوز بخشنامهای در این زمینه صادر نکردهایم. چون هنوز در شورای مرکزی به این نتیجه نرسیدهایم که رواندرمانی تلفنی میتواند قانونی باشد. البته در دوره کرونا پذیرفتهایم مداخله در بحران از سوی روانشناسان به صورت تلفنی انجام شود، اما آنچه مشخص است اینکه واقعا روان درمانی فرآیندی نیست که پشت تلفن به نحوی مطلوب قابل انجام باشد. بنابراین ما هنوز به روان درمانی تلفنی به صورت رسمی مجوز ندادهایم و تبلیغاتی که شما در این زمینه میبینید، مربوط به مراکز غیرقانونی است.
یعنی روانشناسی که به خاطر مسائل بهداشتی به صورت تلفنی مشاوره میدهد غیرقانونی کار میکند؟
اخیرا ما دستور دادهایم اگر نیاز باشد، مشاورهها با رعایت پروتکلهای بهداشتی به صورت حضوری انجام شود و مشکلی از این لحاظ وجود ندارد. ولی بازهم گاهی خود مردم احتیاط میکنند و مراجعات حضوریشان کمتر شدهاست.
ولی همچنان افراد زیادی را میشناسم که قبل از دوره کرونا به صورت حضوری نزد روانشناس میرفتند و الان به صورت تلفنی از او مشاوره میگیرند، اما هنوز همان تعرفههای مصوب را میپردازند.
تا جایی که ما خبر داریم، بیشتر روانشناسانی که در این دوره به مشاوره تلفنی میپردازند، مبلغ حضوری را نمیگیرند، البته ممکن است موارد نادری هم باشند که این کار را انجام دهند، اما اگر شهروندان این موارد را به سازمان نظام روانشناسی گزارش دهند، میتوانیم مساله را بررسی کنیم.
خشونت خانگی کرونایی نداشتهایم
ماههای اول همهگیری کرونا بود که اخبار ضد و نقیضی از افزایش میزان خشونت خانگی در کشورمان منتشر شد. اخباری که البته هیچگاه مسؤولان رسمی نهادهای اجتماعی زیر بار آن نرفتند و محمد حاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مثل دیگر مسؤولان رسمی در این باره تاکید دارد که میزان خشونتهای خانگی در دوره کرونا نه فقط افزایش پیدا نکرده، بلکه کمتر هم شدهاست.
او دلیل اصلی این اتفاق را نیز فرهنگ غنی ایرانی در خانوادهها میداند و میگوید همین فرهنگ باعث شد اتفاقا در دوره ابتدایی همهگیری کرونا که مردم ناچار به خانهنشینی بیشتر بودند، شکافهای بین اعضای خانواده کاهش
پیدا کند.
اما وقتی از حاتمی میپرسیم آمار مربوط به کاهش سطح خشونتهای خانگی در ایران را دقیقا از کجا به دست آوردهاست، او پاسخ میدهد: ما به صورت مرتب آمار میزان مراجعه مربوط به آسیبهای روانی مختلف را از مراکز روانشناسی دریافت میکنیم و براساس آمارهای این مراکز در ماههای اخیر میزان مراجعه به دلیل خشونت خانگی بیشتر نشدهاست. همچنین براساس اطلاعاتی که ما از نهادهای اجتماعی دیگر مثل اورژانس اجتماعی یا سازمان بهزیستی کسب کردهایم، گزارشی درباره افزایش سطح خشونت خانگی در ایران در این دوره به دست آن سازمانها نیز نرسیدهاست.