ریشه تناقض‌گویی اروپاییان در قبال ایران

ریشه تناقض‌گویی اروپاییان در قبال ایران

علیرضا شیخ‌عطار تحلیلگر مسائل بین‌الملل

    اروپایی‌ها در ایام اخیر در سه تناقض بزرگ گرفتار شده‌اند. تناقض اول، مشكلات داخلی اتحادیه اروپا از جمله برگزیت و كروناست و این ضعف درونی اروپا باعث شده نتواند نقش قدیمی خود به عنوان یك بازیگر اصلی را ادامه دهد. در چنین شرایطی آنها برجام را تنها دستاورد اتحادیه اروپا پس از پیمان ماستریخت می‌دانند.
تناقض بعدی مربوط به آمریكاست؛ زیرا بعد از جنگ جهانی دوم؛ تعامل با آمریكا جزو پایه‌ای‌ترین اصول اروپا در سیاست خارجی بود، اما رفتار ترامپ با اروپا تحقیرآمیز است و آنها از این مساله راضی نیستند.
تناقض بعدی قدرت ایران است؛ اروپا ایران را یك قدرت تاثیرگذار می‌داند و معتقد است باید ضمن كنترل ایران، از برانگیختن حساسیت‌های این كشور بپرهیزد. برجام نمادی از این تناقض است، زیرا اروپاییان معتقدند توانسته‌اند مانع دستیابی ایران به قدرت هسته‌ای شوند، اما در عین حال می‌دانند كه قدرت ایران در منطقه افزایش یافته است.
این تناقض‌ها اروپا را در وضعیت سختی قرار داده به این معنی كه از یك سو نمی‌تواند مؤید ترامپ در نفی برجام باشد، اما از سوی دیگر قدرت آمریكا هم برای اروپا موضوعیت دارد، بنابراین اروپا ناچار به اتخاذ مواضع دوگانه شده است.
باید بدانیم اروپا خیرخواه ایران نیست بلكه از نظر ایدئولوژیك با ایران مشكل دارد و توانمندی‌های جمهوری اسلامی ایران را نیز نمی‌تواند بپذیرد. به همین دلیل حاضر نیست به خاطر ایران، خود را با آمریكا درگیر كند.
در مجموع، شرایط فعلی را باید یك فرصت استثنایی برای ایران دانست. اروپا علی‌رغم ضعف‌هایش یك قدرت است، اما در عین حال باید اروپا را در محاسباتش به این نقطه برسانیم كه نسبت به نقش ایران، محاسبه‌ای درست داشته باشد و ایران را نه به‌عنوان قدرت مخرب، بلكه قدرت سازنده و ایجادكننده صلح در نظر بگیرد. در این مسیر به طور قطع نباید از مواضع منطقه‌ای و قدرت ملی و امنیت ملی خود عقب‌نشینی كنیم و اروپا باید بداند اهل تنازل از این مواضع نیستیم. البته باید نشان دهیم كه اهل همكاری سازنده با حفظ عزت برای ایجاد صلح در منطقه نیز هستیم.