روزنامه فقط كاغذ اخبار نیست
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
شاید اولینباری كه روزنامه در ایران منتشر شد و اسمش را با ترجمه تحتاللفظی از معادل انگلیسیاش گذاشتند كاغذ اخبار، قرار بود واقعا و عملا همان كاغذ اخبار باشد. یعنی كاغذی كه اخبار را داخلش بنویسند و در تیراژ بالا چاپ كنند و برسانند دست مردم. اوایلش واقعا هم همینطور بود اما هرجا كه پای قلم به آن باز شود بهناچار پای لفاظی و كنایه و آرایههای ادبی هم باز میشود. كمكم لطایف قلم هم چاشنی روزنامهنگاری شد و نوشتار روزنامه از صرف خبررسانی درآمد و شد مجموعی از یادداشتها و مقالات كه كنار خبررسانی، كنایه هم به فلان ظلم میزد، نقد هم بر حكومت میكرد، ناكارآمدی را هم به تمسخر میگرفت و هزار جور كار و قابلیت دیگر كه فقط خبررسانی نبود. حالا كه كمكم تیراژ روزنامهها كم میشود و مردمی كه دوست دارند صبحبهصبح روزنامه را از كیوسك بخرند دارد روزبهروز از تعدادشان كم میشود، تنها روزنامه بهعنوان كاغذ اخبار از بین نمیرود. چون حالا دیگر روزنامه فقط وسیله خبررسانی نیست. حالا روزنامهها و تیترها و عكسهای روی جلدشان بر روند اتفاقات اجتماعی تاثیرگذارند حتی اگر خوانده نشوند. اما حالا كه مردم ترجیح میدهند اخبار را بهجای روزنامه از شبكههای اجتماعی دنبال كنند چه آفاتی یقه جامعه را میگیرد؟ چندی پیش با استاندار یكی از استانها كه محدوده تحت مسؤولیتش دچار مشكل است تماس گرفتم و او وقتی سوالم را بیپاسخ گذاشت، گفتم كه با اجازهتان من همین را در روزنامه منعكس میكنم و گفت هر كاری كه میخواهی بكن! درحالیكه همین یكی دو دهه پیش مسؤولان نسبت به تكتك كلماتشان كه بناست در روزنامه رسمی كشور منتشر شود حساس بودند، چون روزنامهها بهطور جدی خوانده میشدند و بعد از آن مطالبه شكل میگرفت. اما حالا در كدام شبكه اجتماعی باید بیپاسخی فلان مسؤول را ذكر كنیم كه اعتبار روزنامه را داشته باشد؟