انكار قتل همسر و فرزند در دادگاه
مرد جوان كه متهم به قتل همسر و دختر پنج‌ماهه‌اش است، در جلسه دادگاه اعترافات قبلی خود را پس گرفت.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، آذر سال 93 مرد جوانی با اورژانس تماس گرفت و اظهار کرد كه همسر و دختر پنج‌ماهه‌اش بیهوش شده‌اند، دقایقی بعد ماموران اورژانس در محل اعلام خبر، حاضر شدند و پس از معاینه زن جوان و دختر پنج‌ماهه، مرگ آنها را اعلام كردند.
با اعلام این اتفاق به بازپرس جنایی تهران، وی دستور انتقال اجساد زن جوان و دختر پنج‌ماهه را به پزشكی‌قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ صادر كرد كه مدتی بعد كارشناسان پزشكی‌قانونی علت مرگ زن جوان و دخترش را مسمومیت اعلام كردند. همزمان پدر خانواده ناپدید شد تا این‌كه 5 دی سال 95 وی به كلانتری 103 گاندی رفت و در جریان تحقیقات اعلام كرد همسر و دخترش را به قتل رسانده است.
مرد جوان گفت: من مجبور به ازدواج با همسرم شده بودم و از همان ابتدا با وی اختلاف داشتم و نمی‌خواستم بچه‌دار شوم. زمانی كه فهمیدم همسرم باردار است، تصمیم به قتل وی گرفتم و چند روز قبل از قتل به ناصرخسرو رفتم و آنجا از مردی داروی بیهوشی خریدم و به فروشنده گفتم كه داروی بیهوشی را برای كارهای پزشكی می‌خواهم، او كه به من اعتماد كرده بود، بعد از یك ساعت داروی بیهوشی را برای من آورد. شب قبل از قتل، داروی بیهوشی را در محلول دارویی كه همسرم استفاده می‌كرد، ریختم و همسرم آن را خورد. دقایقی بعد همسرم بیهوش شد كه پس از بیهوشی همسرم سراغ دخترم رفتم. ابتدا روی صورت دخترم پلاستیك و بعد پتو كشیدم و وی را خفه كردم و پس از خفه كردن دخترم، سراغ همسرم كه بیهوش بود، رفتم و روی سر او نیز پلاستیكی قرار دادم و وی را خفه كردم؛ پس از این اتفاق تا حدود ساعت 7 صبح كنار اجساد آنها صبر كردم و بعد از آن با اورژانس تماس گرفتم.
صبح دیروز به این پرونده در شعبه دوم دادگاه كیفری استان تهران رسیدگی شد و مادر مقتول برای دامادش درخواست قصاص كرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من مرتكب قتل همسر و دخترم نشدم. تحت فشار به این قتل‌ها اعتراف كردم و هیچ‌وقت برای قتل آنها نقشه‌ای نداشتم. اگر قاتل بودم كه خودم را تسلیم نمی‌كردم. من وقتی تسلیم شدم گفتم كه قاتل نیستم، اما تحت فشار تحقیقات به قتل اعتراف كردم.
پس از دفاعیات متهم و وكیل مدافعش قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
به گزارش خبرنگار جام‌جم، آذر سال 93 مرد جوانی با اورژانس تماس گرفت و اظهار کرد كه همسر و دختر پنج‌ماهه‌اش بیهوش شده‌اند، دقایقی بعد ماموران اورژانس در محل اعلام خبر، حاضر شدند و پس از معاینه زن جوان و دختر پنج‌ماهه، مرگ آنها را اعلام كردند.
با اعلام این اتفاق به بازپرس جنایی تهران، وی دستور انتقال اجساد زن جوان و دختر پنج‌ماهه را به پزشكی‌قانونی برای تعیین علت دقیق مرگ صادر كرد كه مدتی بعد كارشناسان پزشكی‌قانونی علت مرگ زن جوان و دخترش را مسمومیت اعلام كردند. همزمان پدر خانواده ناپدید شد تا این‌كه 5 دی سال 95 وی به كلانتری 103 گاندی رفت و در جریان تحقیقات اعلام كرد همسر و دخترش را به قتل رسانده است.
مرد جوان گفت: من مجبور به ازدواج با همسرم شده بودم و از همان ابتدا با وی اختلاف داشتم و نمی‌خواستم بچه‌دار شوم. زمانی كه فهمیدم همسرم باردار است، تصمیم به قتل وی گرفتم و چند روز قبل از قتل به ناصرخسرو رفتم و آنجا از مردی داروی بیهوشی خریدم و به فروشنده گفتم كه داروی بیهوشی را برای كارهای پزشكی می‌خواهم، او كه به من اعتماد كرده بود، بعد از یك ساعت داروی بیهوشی را برای من آورد. شب قبل از قتل، داروی بیهوشی را در محلول دارویی كه همسرم استفاده می‌كرد، ریختم و همسرم آن را خورد. دقایقی بعد همسرم بیهوش شد كه پس از بیهوشی همسرم سراغ دخترم رفتم. ابتدا روی صورت دخترم پلاستیك و بعد پتو كشیدم و وی را خفه كردم و پس از خفه كردن دخترم، سراغ همسرم كه بیهوش بود، رفتم و روی سر او نیز پلاستیكی قرار دادم و وی را خفه كردم؛ پس از این اتفاق تا حدود ساعت 7 صبح كنار اجساد آنها صبر كردم و بعد از آن با اورژانس تماس گرفتم.
صبح دیروز به این پرونده در شعبه دوم دادگاه كیفری استان تهران رسیدگی شد و مادر مقتول برای دامادش درخواست قصاص كرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من مرتكب قتل همسر و دخترم نشدم. تحت فشار به این قتل‌ها اعتراف كردم و هیچ‌وقت برای قتل آنها نقشه‌ای نداشتم. اگر قاتل بودم كه خودم را تسلیم نمی‌كردم. من وقتی تسلیم شدم گفتم كه قاتل نیستم، اما تحت فشار تحقیقات به قتل اعتراف كردم.
پس از دفاعیات متهم و وكیل مدافعش قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
