پا گذاشتن جای پای شرلوک

«انولا هولمز» هم دنباله‌دار می‌شود

پا گذاشتن جای پای شرلوک

هر شخصیت معروف دنیای ادبیات و سینما معمولا بستگان نزدیك و دوری دارد كه می‌توانند به تنهایی سوژه فیلمی سینمایی یا داستانی پرخواننده باشند. این همان اتفاقی است كه برای شخصیت معروف؛ شناخته‌شده و معتبری مثل شرلوك هولمز افتاده است. از قرار معلوم حالا نوبت خواهر جوان او انولا هولمز است كه با ماجراجویی‌های پیچیده و تودرتوی خود به دیدار تماشاگران سینما بیاید. سال‌ها از زمانی كه نانسی اسپرینگر مجموعه داستان فانتزی خود با محوریت شخصیت انولا هولمز را نوشت می‌گذرد، اما صنعت سینما تازه متوجه قابلیت‌های هنری این جوان دردسرساز شده  و سراغ تولید فیلمی با محوریت شخصیت او رفته است. شبكه نتفلیكس كه علاقه بسیار زیادی به موضوعات جنجالی برای محصولاتش دارد، اكشن ماجراجویانه و پررمزوراز «انولا هولمز» را اواخر سپتامبر روانه بازار اینترنتی و استریم كرد. با وجود زمان طولانی فیلم (بیش از دو ساعت)، استقبال تماشاگران از آن خوب و قابل توجه بود. همه اینها در حالی بود كه نقش اصلی فیلم را بازیگری نه‌چندان شناخته شده ایفا می‌كرد.
نشریه هالیوود ریپورتر در گزارش خود، روی این نكته تاكید می‌كند كه تصمیم تهیه‌كنندگان انولا هولمز برای انتخاب بازیگری ناشناس برای نقش شخصیت‌محوری، تصمیمی درست و عاقلانه بوده است. میلی بابی براون در نقش انولا هولمز بازی طبیعی و یكدستی ارائه می‌دهد و عموم منتقدان بازی و حضور او را نقطه قوت و مثبت فیلم ارزیابی كرده‌اند. دو نقش فرعی اما مهم فیلم را دو چهره مشهور سینما هنری كاویل و هلنا بوهم كارتر بازی كرده‌اند. اولی در نقش شرلوك هولمز و دومی در نقش مادر مرموز آنها. شرکت برداران وارنر تهیه‌كننده فیلم قصد داشت آن را با تبلیغات فراوان در اواسط فصل تابستان اكران عمومی كند، اما بیماری كرونا آن را نیز راهی اكران استریم كرد. با این حال قسمت دوم انولا هولمز هم قرار است ساخته شود. بعد از نقدهای مثبت منتقدان و برخورد بسیار گرم آنها با فیلم، مدیران نتفلیكس و برادران وارنر به این نتیجه رسیدند كه ماجراجویی‌های انولا را  روی پرده سینما همچنان ادامه دهند و دومین قسمت را برای اكران عمومی در سالن سینماها آماده كنند.
شرلوک سرآغاز مشکلات
اولین جلد داستان نانسی اسپرینگر، دستمایه فیلمنامه انولا هولمز است. انگلستان سال 1884 مكان رخدادهای داستان است. دنیا در حال تغییر و دگرگونی  بوده و انگلستان هم از این تحولات مبرا نیست. انولا هولمز صبح روز تولد 16 سالگی خود، متوجه ناپدید شدن مادرش می‌شود. او با نشانه‌ها و علائمی كه از مادر به‌جا مانده، تصمیم می‌گیرد او را پیدا كند. اما ورود دو برادر بزرگ‌ترش مایكرافت (سام كلافلین  كه سه سال جوان‌تر از كاویل است و نقش برادر بزرگ‌تر او را بازی می‌كند) و شرلوك سرآغاز مشكلات اوست. مایكرافت قصد دارد انولا را به مدرسه‌ای شبانه‌روزی بفرستد و یك همسر لایق برایش پیدا كند. در این بین، شرلوك فقط ناظر ماجراهاست. انولا برای پیدا كردن مادرش از مدرسه شبانه‌روزی فرار كرده و در بین راه، با لرد جوانی (لوئیس پارتریج) آشنا می‌شود كه توطئه قتلش را ریخته‌اند. حالا انولا مثل برادر كارآگاهش شرلوك باید همزمان از رمزوراز ناپدید‌شدن مادر و قتل لرد جوان گره‌گشایی كند.
زمانی كه سال 2018 بحث ساخت نسخه سینمایی انولا هولمز مطرح شد، میلی بابی براون خودش را نامزد ایفای نقش این دختر جوان ماجراجو كرد. او و خواهر بزرگترش پیگی از زمان كودكی طرفدار داستان‌های اسپرینگر بودند. اما هری برادبیر كارگردان فیلم عقیده داشت او برای بازی در نقش انولا كمی كوچك است. برادبیر با دیدن اشتیاق بالای براون، نقش را به او داد. جالب این كه براون پیشنهادهای زیادی برای بهتر شدن فیلمنامه داد و نقش فعالی در مراحل كار فیلمبرداری داشت. جك تورن، نویسنده فیلمنامه بعدها گفت براون تماس‌های زیادی با او داشته و نظرات خوبی درباره چگونگی نگارش نقش شخصیت انولا به او ارائه كرده‌است.
موجودی بسیار مهربان
اما پخش فیلم مخالفانی هم داشته است. مهم‌ترین مخالف وراث آرتور كونان دویل، خالق شخصیت شرلوك هولمز و داستان‌های مربوط به آن هستند. آنها كه البته ارتباطی با مجموعه داستان چند جلدی اسپرینگر ندارند، نسبت به نوع نمایش شخصیت شرلوك هولمز در فیلم اعتراض دارند. به گفته آنها، فیلم این شخصیت را به صورت موجودی بسیار مهربان و پراحساس به نمایش می‌گذارد و توضیح می‌دهند كه در نوشته‌های كونان دویل شرلوك چنین حالتی ندارد. در عین حال، آنها به دلیل استفاده فیلم از این شخصیت، خواهان پرداخت مبلغی هم شده‌اند. وراث نویسنده می‌گویند استفاده از نام شرلوك هولمز تنها اختصاص به آنها دارد و با استناد به قانون حق تالیف (كپی‌رایت) بهره‌برداری از آن، باید با اجازه رسمی مالكان رمان‌‌ها باشد. هنری كاویل نسبت به این موضوع واكنش نشان داد و درخواست وراث نویسنده متوفی را درخواستی فرصت‌طلبانه ارزیابی كرد. با این اوصاف معلوم نیست در قسمت دوم فیلم، شخصیت شرلوك هولمز حضور خواهد داشت یا نه. این در حالی است كه در رمان‌‌های اسپرینگر، او حضوری نه‌چندان پررنگ در ماجراها دارد. با این وجود، كاویل برای بازی دوباره در نقش شرلوك در قسمت‌های بعدی انولا هولمز اعلام آمادگی كرده است. نكته‌ای كه از سوی منتقدان ادبی توجه محافل هنری و ادبی را جلب كرده، این است كه در داستان‌های اولیه و اصلی دویل هیچ اشاره‌ای به یك خواهر جوان‌تر در خانواده هولمز نشده‌است. گفته می‌شود براون بخشی از دستمزد
6 میلیون دلاری خود را به خانم اسپرینگر اهدا كرده است. او برای جلب رضایت این نویسنده برای ساخت فیلمی سینمایی از داستان كتابش، چندین دیدار طولانی و سازنده با او داشت.‌


 هولمز وطنی
گونه پلیسی با آن رمزورازی كه در داستان‌هایش دارد و تماشاچی را تا آخرین لحظات درگیر خود كرده و بر سردرگمی‌اش می‌افزاید، جای ویژه‌ای در سینمای ایران ندارد. حتی در رشته ادبیات هم همین وضعیت برقرار است و كمتر داستان یا رمان پلیسی می‌توان پیدا كرد كه در فضایی ایرانی باشد و شخصیت‌هایش از جنس مردم خود ما. این در حالی است كه فیلم‌های پلیسی و كارآگاهی جایگاه خاصی در سینمای كشورهای دیگر جهان دارند. شاید یكی از دلایل اصلی كمبود فیلم‌های گونه پلیسی در ایران، به ضعف نویسندگان فیلمنامه‌ها برگردد كه نمی‌توانند گره‌های خوب و قابل قبولی برای داستان‌های مرموز و تعلیقی این گونه معروف پیدا كنند. به هرحال، تعلیق و رودست زدن به تماشاچی و منحرف كردن او از آنچه كه واقعیت دارد، حرف اول را در محصولات پلیسی و كارآگاهی می‌زند.
دست خالی سینمای ایران در این رابطه، تنها آدرس چند فیلم را به مخاطب خود می‌دهد. «صحنه جرم، ورود ممنوع» (ساخته ابراهیم شیبانی، محصول 1384) یكی از این فیلم‌ها با بازی حمید فرخ‌نژاد و پولاد كیمیایی در نقش یك كارآگاه و دستیار اوست. قتلی اتفاق افتاده و تماشاچی بین چند شخصیت كه مظنون به قتل هستند، گیر افتاده است. طبیعی است كه فیلمساز به تماشاچی آدرس غلط می‌دهد و توجه او را از مظنون اصلی منحرف می‌كند، تا در پایان ماجرا او را از دیدن مظنون اصلی شوكه كند. در «گناهكاران» (1391) ساخته فرامرز قریبیان، هم همین رویه در پیش گرفته می‌شود. سرگردی مسؤول پیگیری قتل دختری جوان است و با پنج مظنون رودررو می‌شود تا در پایان معلوم شود خودش قاتل بوده است. تلویزیون اما دو مجموعه پلیسی و كارآگاهی دارد كه در بین تماشاگران شناخته‌شده و معروف است. كارآگاه علوی با بازی احمد نجفی در سال‌75، تماشاگران زیادی را طی 16 هفته پای قاب كوچك كشاند. حسن هدایت، كارگردان این مجموعه در سال 87 سری دوم این مجموعه را در 17 قسمت ساخت. اما مرضیه برومند كه سابقه خوبی در گونه كمدی دارد، با وام‌گیری از شخصیت خانم مارپل و پوارو مجموعه كمدی پلیسی «كارآگاه شمسی و دستیارش مادام» (1380) را در 13 قسمت كارگردانی می‌كند. پری امیر‌حمزه و لوریك میناسیان، دختر آرمان بازیگر قدیمی ایرانی دو شخصیت اصلی داستان هستند.