نسخه Pdf

تخفیف به قیمت جان 

تخفیف به قیمت جان 

حسین شکیب‌راد دبیر «نوجوانه»

از دفتر که به خانه بر می‌گشتم هنوز به پیچ سر کوچه نرسیده احساس کردم تصادفی چیزی شده با آن همه ماشین و آدمی که توی خیابان و پیاده رو ایستاده بودند. بعد متوجه شدم ایستادنشان بیشتر شبیه قرار داشتن در یک صف طولانی است. تازه یادم افتاد یکی از این برندهای معروف ساندویچ، که جدیدا سر کوچه ما شعبه زده؛ به همین بهانه فلافل رایگان دست مردم می‌دهد. 
شلوغی و هیاهوی مردم آنقدر برایم عجیب نبود که ماشین‌های لوکس و مدل بالا و انتظار کشیدن‌های طولانی شان برای خوردن فلافل مجانی!
این ماجرا درست مال پنج سال پیش است. آن روزها خبری هم از کرونا نبود. اما حالا که شدت گسترش بیماری هر روز رکورد می‌شکند ماجرا عجیب تر است. صف طولانی آدم‌هاآن هم نه برای سیر کردن شکم که لااقل بگوییم درد نان است؛ بلکه برای خرید کفش و کیف و... .
حتما این روزها حرف‌های زیادی درباره این اتفاق شنیده یا خوانده اید اما ته حرف من یک چیز است: فرهنگ!
قبول ندارم مسائل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی این جماعت را در اوج جولان دادن کرونا، بکشاند پشت مغازه ای که جانشان را به قیمت پایین تهدید می‌کند. که اگر مشکل اقتصاد باشد لابد او که هزاران میلیارد اختلاس می‌کند هم مشکل مالی به این روزش کشانده. نه؛ مساله اصلی فرهنگ و سبک زندگی است. چیزی که متاسفانه در آموزش و پرورش ما هیچ جایگاهی ندارد. مخصوصا این روزها که آموزش هم مجازی شده و دیگر هیچ جایی برای پرورش و ترویج سبک زندگی درست وجود ندارد.
ضمیمه چار دیواری