ادعای عجیب سارقان در دادگاه
برای مهمانی آمدیم اما دزد شدیم!
چهار سارق که در اجرای سرقت از خانه مادر و دختری ناکام مانده بودند در جلسه دادگاه ادعا کردند سرقتی در کار نبوده و برای شرکت در مهمانی شبانه به آنجا رفته بودند.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اواخر سال گذشته و با گزارش حضور سارقان در خانه در شمال تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران با حضور در محل متوجه شدند، چهار سارق وارد خانه شده و زن صاحبخانه و دخترش با سر و صدا آنها را فراری دادهاند. دزدان خودروی خود را مقابل خانه جا گذاشته بودند که از این طریق مالک آن به نام میلاد شناسایی و دستگیر شد و با اعتراف او سه همدستش نیز دستگیر شدند. این پرونده برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد که شاکی در شکایت خود گفت: من و دخترم در این خانه زندگی میکنیم و شب سرقت چهار پسر جوان به خانهام وارد شدند. اگر سروصدا نمیکردم و همسایهها باخبر نمیشدند، معلوم نبود چه بلایی سرمان میآوردند. میلاد وقتی در جایگاه متهم ایستاد ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: من با دختر شاکی دوست بودم و دختر جوان آنشب من و دوستانم را برای پارتی به خانهشان دعوت کرد. وقتی وارد خانه شدیم، مادر او شروع به داد و فریاد کرد و ما هم از ترس فرار کردیم. ماجرای سرقت درست نیست و نمیدانم چرا شاکی و دخترش این ادعا را مطرح کردهاند. پیش از این هم به خاطر فشار بازجویی به سرقت اعتراف کردیم.
در ادامه متهم دیگر هم ادعای میلاد را مطرح کرده و مدعی شدند قصد سرقت نداشتند.
پس از دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از اواخر سال گذشته و با گزارش حضور سارقان در خانه در شمال تهران در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران با حضور در محل متوجه شدند، چهار سارق وارد خانه شده و زن صاحبخانه و دخترش با سر و صدا آنها را فراری دادهاند. دزدان خودروی خود را مقابل خانه جا گذاشته بودند که از این طریق مالک آن به نام میلاد شناسایی و دستگیر شد و با اعتراف او سه همدستش نیز دستگیر شدند. این پرونده برای محاکمه به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد که شاکی در شکایت خود گفت: من و دخترم در این خانه زندگی میکنیم و شب سرقت چهار پسر جوان به خانهام وارد شدند. اگر سروصدا نمیکردم و همسایهها باخبر نمیشدند، معلوم نبود چه بلایی سرمان میآوردند. میلاد وقتی در جایگاه متهم ایستاد ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: من با دختر شاکی دوست بودم و دختر جوان آنشب من و دوستانم را برای پارتی به خانهشان دعوت کرد. وقتی وارد خانه شدیم، مادر او شروع به داد و فریاد کرد و ما هم از ترس فرار کردیم. ماجرای سرقت درست نیست و نمیدانم چرا شاکی و دخترش این ادعا را مطرح کردهاند. پیش از این هم به خاطر فشار بازجویی به سرقت اعتراف کردیم.
در ادامه متهم دیگر هم ادعای میلاد را مطرح کرده و مدعی شدند قصد سرقت نداشتند.
پس از دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.