ا شطرنج از معلولیت  عبور کردم

گفت‌وگو با عاطفه نقوی، قهرمان روشندل ب

ا شطرنج از معلولیت عبور کردم

حالا دیگر بیشتر جوان‌های ایرانی مثل دیگر مردم جهان، بث هارمون را می‌شناسند، چون سریال گامبی وزیر را دیده‌اند. دختر جوان شطرنج‌باز که مادر روان‌پریشش او را رها می‌کند و بث در یتیم‌خانه بزرگ می‌شود. تعمیرکار یتیم‌خانه اتفاقی با استعداد بث در زمینه شطرنج پی می‌برد و بث که علاقه‌مند به شطرنج شده بعد از چند سال به ملکه شطرنج دنیا تبدیل می‌شود. در این مسیر فراز و فرودهای زیادی را طی می‌کند، اعتیاد را تجربه می‌کند و بدسرپرستی و بدرفتاری را. آخرش اما عاقبت‌بخیر می‌شود و قهرمان جهان و ثروتمند. بث یک شخصیت خیالی است که با یک سریال به دنیا معرفی شده و خیلی‌ها را به شطرنج علاقه‌مند کرده، طوری که بعد از انتشار سریال گامبی وزیر اشتیاق برای یادگیری شطرنج بین مردم جهان زیاد شده و این را از میزان سرچ مردم می‌توان متوجه شد. اما راستش را بخواهید ما ایرانی‌ها با قهرمانی که در همین نزدیکی خود ما زندگی می‌کند و زندگی‌اش از بث بیشتر چالش داشته اما او متوقف نشده، آشنا نیستیم و اصلا او را نمی‌شناسیم. قهرمانی به نام «عاطفه نقوی» دارنده چند مدال داخلی و بین‌المللی در رشته شطرنج. او نابینا (روشندل) است و دو سال قبل در مسابقات اندونزی مدال طلای مسابقات شطرنج نابینایان را از آن خود کرد، اما بی‌سر و صدا رفت مسابقه داد، بدون کف و دست و هورا به ایران برگشت، به خانه‌شان در مشهد رفت و به زندگی‌اش ادامه داد. نه فیلمی از او ساخته شد و نه سریالی و نه حتی مصاحبه‌ای که نشان دهد یک قهرمان به معنای واقعی کنارمان زندگی می‌کند و ما او را نمی‌شناسیم.
چهار ژانویه روز جهانی خط بریل بود. خطی که توسط یک نابینا اختراع شد تا نابینایان هم بتوانند مانند بقیه بخوانند و بنویسند. امسال به‌دلیل شیوع کرونا؛ شعاری ویژه برای این روز در نظر گرفته شد؛ «کووید-‌19 و افراد دارای معلولیت».
در این میان نابینایان بیشتر از بقیه افراد دارای معلولیت از شیوع کرونا آسیب‌دیده و می‌بینند به این دلیل که آنها بیشتر کارهای خود را با استفاده از حس لامسه انجام می‌دهند و تقریبا یک‌سال است که متخصصان سلامت می‌گویند برای در امان ماندن از کرونا تا جایی که می‌توانید اشیا یا افراد را لمس نکنید و به آنها دست نزنید و این برای نابینایان یعنی محدودیت بیشتر.
در خانه مانده‌ام
دیروز که به عاطفه نقوی تلفن کردم، او در همان اول صحبت‌مان گویا متوجه لحن مضطربم شد که از خود او نگران‌تر بودم و پرسیدم او در این یک‌سال چه کرده و چگونه با کرونا کنار آمده. خندید و گفت: در خانه مانده‌ام‌! می‌گوید: برای ما شرایط سخت‌تر شد، چون باید فقط به اشیایی دست بزنیم که آنها را ضدعفونی کرده‌ایم. قبل کرونا از خانه که بیرون می‌رفتم اگر با مانع یا مشکلی رو‌به‌رو می‌شدم، افرادی بودند که کمکم می‌کردند، اما با شیوع کرونا دیگر آدم‌ها به من کمک نمی‌کنند، چون می‌ترسند به کرونا مبتلا شوند. تا قبل کرونا بیشتر با اتوبوس رفت و آمد می‌کردم، اما الان دیگر نمی‌توانم از این وسیله نقلیه استفاده کنم. بنابراین بیشتر اوقات در خانه هستم و اگر بیرون بروم با اعضای خانواده می‌روم که اگر نیاز باشد کمکم می‌کنند. کلا کرونا همه چیز را تعطیل کرد و روز به روز محدودیت‌هایش هم بیشتر شد، اما چاره‌ای نیست باید با آن کنار آمد. الان بیشتر کارهایم را آنلاین انجام می‌دهم. هم آنلاین شطرنج درس می‌دهم و هم آنلاین مسابقه می‌دهیم. سایت فدراسیون شطرنج امکان برگزاری مسابقات به صورت آنلاین را فراهم کرده که به نظرم این یکی از اتفاقات خوبی است که کرونا باعث آن شد.
علاقه‌مندی به کتاب‌های گویا و بازی آنلاین
نقوی درباره خط بریل و استفاده از آن می‌گوید: حس لامسه‌ام از بچگی زیاد قوی نبود و مشکلاتی داشت به همین دلیل من از خط بریل زیاد استفاده نکردم. در مدرسه با دیگر بچه‌ها درس خواندم و دانشگاه را هم با دیگر دانشجویان بودم. از زمانی که کتاب‌های صوتی و گویا باب شد و توسعه یافت من از این کتاب‌ها در زمینه‌های مختلف استفاده می‌کنم که به نظرم کمک خیلی زیادی برای نابینایان است. به سایت‌های مختلف مراجعه می‌کنم و کتاب‌های آموزشی و رمان و داستان و... را تهیه‌ و گوش می‌کنم. به نظرم علم در زمینه‌های مختلف پیشرفت کرده و به معلولان کمک می‌کند که مانند دیگر انسان‌ها زندگی کنند. محدودیت‌ها شاید همیشه باشند، اما می‌توان به روش‌های مختلف آ‌نها را کمتر کرد. از زمانی که کرونا شایع شد ما به سمت مسابقات آنلاین شطرنج رفتیم و الان در سطح خوبی مسابقه می‌دهیم. نمی‌توانم برایتان توضیح دهم که ما که نابینا هستیم چگونه در بازی آنلاین متوجه حرکت مهره‌ها می‌شویم همین‌قدر می‌توانم بگویم که هیجانش زیاد است و من از این نوع بازی و مسابقه استقبال می‌کنم هرچند هیچ چیز نمی‌تواند جای بازی حضوری را کند.
نقوی درباره ورودش به دنیای شطرنج می‌گوید: من به صورت مادرزادی نابینا به دنیا آمدم. از همان اول احساس می‌کردم که باید توانمندی‌ام را به خود و اطرافیانم ثابت کنم. نباید چون نابینا بودم در خانه می‌ماندم و به معلولیتم اجازه می‌دادم ضعیفم کند. به همین دلیل به ورزش گرایش پیدا کردم. ورزش‌های زیادی را تجربه کردم اما وقتی به سمت بازی شطرنج رفتم، احساس کردم به من قدرت می‌دهد و می‌توانم بر معلولیتم غلبه کنم.
اراده از انگیزه مهم‌تر است
این قهرمان شطرنج در پاسخ به این سوال که حمایت خانواده هم حتما در موفقیت شما موثر بوده، می‌گوید: قطعا تاثیر دارد اما واقعیتی که من به عنوان یک معلول با آن روبه رو بودم این بود که خانواده‌ام نگران من بودند. آنها می‌ترسیدند بیرون بروم و ورزش کنم و نگران بودند برایم مشکلی پیش بیاید یا اتفاقی برایم رخ دهد که شرایطم را بدتر کند. اما انگیزه من آنقدر قوی بود که آنها را قانع کند که مشکلی پیش نمی‌آید.این را هم بگویم که انگیزه بخش کوچکی از راه رسیدن به رویاها و اهداف است. انگیزه موتور محرکه است اما بقیه‌اش به پشتکار بستگی دارد. اگر اراده نداشته باشی و پشتکار، از انگیزه و آرزویی به انگیزه دیگر می‌روی بدون این که به نتیجه و اهدافت رسیده باشی.گاهی اوقات شکست می‌خوری و همه انگیزه‌هایت را از دست می‌دهی، اما اگر اراده قوی داشته باشی دوباره برمی‌خیزی و از نو شروع می‌کنی. من این صفرشدن‌ها را بارها تجربه کرده‌ام. با همه آمادگی برای یک مسابقه رفته‌ام اما بازنده شده‌ام. چند روزی افسرده بود‌م اما دوباره شروع کرد و خودم را برای مسابقه بعدی آماده کرده‌ام. تنها یک چیز است که ما را به مقصد می‌رساند؛ اراده و پشتکار. وقتی اراده داشته باشی حتی مشکلات مالی هم نمی‌تواند جلوی تو را بگیرد. من همان اوایل که شطرنج را شروع کردم برای تامین هزینه مربی خصوصی‌ام خودم مربیگری را شروع کردم. بدون مربی خصوصی نمی‌توانی پیشرفت کنی و مربی هم پول می‌خواهد. باید خودم هزینه‌ها را تامین می‌کردم. برای مدیریت هزینه‌ها و پولی که داشتم با اتوبوس رفت و آمد می‌کردم. از خیلی‌ چیزها چشم پوشیدم؛ از لباس و کفش بگیر تا بقیه چیزهایی که هر فردی دوست دارد بهترین آنها را داشته باشد. برای من فقط موفقیت در مسابقات شطرنج مهم بود. الان که شرایط بهتر شده و دیگر آن مضیقه‌های مالی به شدت گذشته وجود ندارد از مسیری که طی کرده‌ام راضی‌ام.با همه سختی‌هایش اما لحظات شیرین فوق‌العاده‌ای هم داشته که به آنها افتخار می‌کنم.