قصه  «منصور »

گزارش اختصاصی از فیلم «منصور» به همراه گفت‌و‌گو با بازیگر نقش شهید ستاری فرمانده نیروی هوایی ارتش

قصه «منصور »

یکی از فیلم‌هایی که به نظر می‌رسد امسال و در جشنواره فیلم فجر شگفتی‌ساز شود، فیلمی است که سازمان اوج آن را تهیه کرده است. این فیلم با نام اوج110 سال گذشته قرار بود در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد اما با وجود تلاش‌های جلیل شعبانی، تهیه کننده و سیاوش سرمدی کارگردان فیلم، درنهایت کرونا مانع فیلمبرداری بخش‌هایی از فیلم شد که قرار بود در خارج از کشور فیلمبرداری شود. این امر در سال جاری میسر شد و با فیلمبرداری بخش‌های باقیمانده این فیلم و تغییر نام آن به «منصور» حالا قرار است این محصول سازمان سینمایی اوج راهی جشنواره فیلم فجر شود. این فیلم با نگاهی به بخش‌هایی از زندگی شهیدستاری و طراحی و تولید اولین جنگنده کاملا ایرانی ساخته شده که در آن بخش‌های ناگفته از هشت سال دفاع‌مقدس روایت شده است. ماجرای ساخت جنگنده ایرانی آذرخش نقطه کانونی و خط محوری این فیلم است. این فیلم یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سینمایی و محصول سازمان سینمایی اوج است که در آن نقش شخصیت‌هایی مثل آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی و آیت‌ا... خامنه‌ای که در آن مقطع رئیس‌جمهور بودند توسط بازیگران فیلم ایفا شده است. در این فیلم علاوه بر محسن قصابیان که بازیگر اصلی و ایفاکننده نقش شهیدستاری است بازیگران دیگری ازجمله لیندا کیانی، حمیدرضا نعیمی، مهدی کوشکی، علیرضا زمانی‌نسب، قاسم زارع، جواد هاشمی و.... ایفای نقش کرده‌اند.

گفت‌وگو با محسن قصابیان، بازیگر نقش شهیدمنصور ستاری
بعضی آدم‌ها بی‌دلیل بزرگ نشده‌اند

محسن قصابیان این سال‌ها کم‌کار بوده و گاهی اگر فعالیتی داشته به عنوان داور رویدادهای سینمایی بوده‌است. از روزهایی که او را در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی می‌دیدیم، زمان زیادی گذشته و چه بسا یاد و خاطره بازی‌های او در ذهن مخاطب عام کمرنگ شده‌باشد اما حالا محسن قصابیان با یک نقش خاص برمی‌گردد؛ نقشی که می‌تواند مخاطبان را به سینما بکشاند و توجه‌ها را به خودش جلب کند، نقشی که به گفته قصابیان دشوار بوده و برای رسیدن به آن کارهای زیادی انجام داده‌است.
 بعد از مدت‌ها با نقش شهید ستاری ظاهر می‌شوید. فرآیند رسیدن به نقش و آشنایی با شهیدستاری چطور انجام شد؟
برای رسیدن به این نقش هر چه در توان داشتم انجام دادم و البته سیاوش سرمدی به عنوان کارگردان برای نگارش این فیلمنامه زیاد تحقیق کرده‌بود و بعد از پیشنهاد این نقش به من و گپ و گفت درباره اجرای آن، تصمیم گرفتم علاوه بر اطلاعات قابل‌اعتنایی که آقای سرمدی داشت، خودم درباره شهیدستاری مطالعه کنم و ایشان را خوب بشناسم. به این منظور به خانه پدری شهید رفتم و تلاش کردم کسانی را که با شهیدستاری آشنا و نزدیک بودند، همین‌طور بستگان ایشان را بیابم و با آنها صحبت کنم. درباره مجموعه اوج و پروژه‌هایی مانند ساخت بال هواپیما و کل مراحل ساخت اف 5 که بعدا به نام آذرخش شناخته شد، تحقیق کردم. تا جایی که مقدور بود، تلاش کردم هر جایی یا هر کسی که به ایشان مربوط می‌شد را از قلم نیندازم.
 چرا فکر کردید به این همه تحقیق و مطالعه میدانی نیاز دارید؟
چون کاملا طبیعی بود کار دشواری در پیش داشته باشم و واقعا ابتدای کار سخت بود که بتوانم مثل ایشان حرف بزنم، رفتار کنم، غذا بخورم، راه بروم، زندگی کنم تا بتوانم تا هر اندازه که می‌شود ایشان را تداعی کنم.
 بنابراین باید از شهید ستاری عکس و ویدئو هم دیده باشید
بله. هر آنچه درباره ایشان موجود بود را گردآوری کردیم. وقتی درباره ایشان تحقیقات میدانی انجام داده‌ایم طبیعی است تحقیقات کتابخانه‌ای هم صورت گرفته باشد. هر چه فیلم از ایشان موجود بوده، کتاب‌هایی که از ایشان نوشته شده را مرور کردیم. علاوه بر همه اینها من احساس کردم نیاز به تحقیق میدانی دارم. محصول کارمان با تلاش همه دوستان از تهیه‌کننده و کارگردان و بازیگران و بقیه عوامل چیزی شده که امیدوارم دیده شود.
 سکانس‌های دشوار و هوایی هم داشتید؟
فیلمبرداری سه ماه طول کشید؛ هم به دلیل سختگیری‌ها و دقت کارگردان و هم به دلیل سکانس‌های دشواری که داشت. البته بیشتر سکانس‌ها در سوله‌هایی انجام می‌شد که هواپیماها در حال اورهال بودند یا در شرایط دیگر. نگاه کارگردان و شیوه کارگردانی نیازمند حساسیت‌هایی بود که روند فیلمبرداری را طولانی می‌کرد.
 بعد از این‌که خودتان را با گریم شهیدستاری در آینه دیدید چه احساسی داشتید؟
گریم را شهرام خلج انجام داده که یکی از بهترین‌های این رشته در کشورمان است. ما سال‌ها قبل در سریال تفنگ سرپر با هم همکاری کرده بودیم و حالا دوباره فرصتی پیش آمد که دوباره زیر دست او بنشینم. وقتی گریم اولیه انجام شد، برایم بسیار جذاب بود و بعد از روتوش‌های نهایی، پوشیدن لباس و حرکت و بازی احساس کردم واقعا به شهید ستاری نزدیک شده‌ام. هر چه بگویم حرف اضافه است و باید فیلم دیده شود.
 احساس شما به خودتان در قالب شهیدستاری چه بود؟ فکر می‌کردید به چه ویژگی‌هایی باید دست پیدا کنید که بتوانید نقش را بازی کنید؟
نزدیک شدن به آدم‌های بزرگ دشوار است، چون آنها بی‌دلیل بزرگ نشده‌اند. در نیروهای هوایی دو مرد بزرگ داریم که درباره‌شان صحبت بسیار است. از دانشکده هوایی تا ساخت همین آذرخش، هر چه هست اوج است و بزرگی. شهیدستاری اتومبیل طراحی کرده بودند؛ با یک آدم معمولی طرف نیستیم. ایشان کارهایی کرده بودند که بسیار خاص بوده و چنین آدم‌هایی خودشان هم خاص هستند چه در ایران چه در هر کجای دیگر جهان.
این آدم‌ها تاثیرگذارند، منشا خیر هستند و جریان‌ساز. طبیعی است بازی کردن نقش آنها ساده نیست. بی‌جهت نیست که من از غذا خوردن تا راه‌رفتن ایشان را بررسی کردم. مهم بود که بدانم نگاه شهیدستاری به زندگی، به ثروت، به فرزندان، به دوستان، به جامعه چه بوده است. اگر اینها را نمی‌دانستم چگونه می‌توانستم به نقش نزدیک شوم. من هر چه توانستم تلاش کرده‌ام و امیدوارم این تلاش کافی بوده باشد.

مروری به برخی فیلم‌ها و سریال‌ها که با موضوع خلبانی  و نیروی هوایی تولید شده‌اند
ای امید و فخر ایران 

چه در سال‌های دور و در جبهه‌های جنگ و چه این سال‌ها در نبرد مقاومت، در زمین (خشکی و دریا) و در آسمان، رقیب و هماورد نداریم و مدافعان حریم و امنیت این کشور در نیروهای زمینی، دریایی و هوایی و در ارتش و سپاه، شبانه‌روزی از مرزهای کشور در مقابل تهدیدات همیشگی دشمنان محافظت می‌کنند. آنها مصداق این بیت شاهنامه فردوسی هستند: که من از گشاد کمان روز کین/ بدوزم همی آسمان بر زمین.با وجود گرایشی صلح‌طلبانه، چنین روحیه جنگاورانه و مبارزی به اقتضای نبرد، عرصه را بر دشمنان این آب و خاک تنگ می‌کند. مقابله‌ای جانانه که مستعد خلق درام‌هایی نمایشی و جذاب است و می‌توان آثار جنگی فراوانی از آنها تولید کرد. در این میان به‌ویژه نبرد در آسمان و کاریزمای خلبانان، شاید جذابیت‌های بیشتری داشته باشد و جلوه و هیاهوی تصویری آنها همواره باعث جلب توجه تماشاگران می‌شود. همان‌طور که در سینمای جهان هم آثاری چون تاپ گان، جنگجویان آسمان، روح سنت لوئیس، پرل هاربر، هواپیمای محکومین و... در هوا و آسمان، تماشاگران را به وجد آوردند، در سینمای ایران هم نمونه‌هایی را شاهد بودیم که از این ظرفیت دراماتیک به‌خوبی بهره بردند.
 عقاب‌ها
یکی از مهم‌ترین و شاخص‌ترین فیلم‌هایی که در زمینه قدرت نیروی هوایی کشور تولید شد و تماشاگران را در زمان خودش میخکوب کرد، عقاب‌ها به کارگردانی ساموئل خاچیکیان بود. این فیلم محصول سال1363 که از مرداد سال64 در سینماهای کشور اکران شد، به قدری مورد استقبال قرار گرفت که بارها و در مقاطع مختلف و حتی سال‌های بعد در سینماهای تهران و شهرستان‌ها به نمایش درآمد و همچنان بیننده داشت. تقویت روحیه جنگاوری و تهییج جامعه برای دفاع‌مقدس، از جمله کارکردهای این فیلم قصه‌گو بود و خاچیکیان با کوله‌باری از تجربه در سینمای دلهره و جنایی با بهره‌گیری درست از عناصر جذاب حرفه خطیر خلبانی و الهام از یک داستان واقعی، اثری تماشایی خلق کرد. ماجرای نجات خلبان ایرانی یدا... شریفی‌راد، دستمایه محمدرضا یوسفی، نویسنده فیلمنامه این فیلم قرار گرفت. برخی کارشناسان، این فیلم را با حدود 10میلیون نفر تماشاگر، پرمخاطب‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران می‌دانند. این‌که پرمخاطب‌ترین فیلم سینمای ایران، یک فیلم با موضوع خلبانی و نبردهای هوایی است، به‌خوبی نشان از ذائقه و سلیقه تماشاگران نسبت به فیلم‌های اینچنینی دارد.
 حمله به اچ3
10سال بعد از عقاب‌ها هم تولید و نمایش یک فیلم خوش‌ساخت دیگر با موضوع نیروی هوایی و خلبانی نشان داد آن علاقه و گرایش قدیمی و همیشگی به جنگاوری در آسمان کماکان در سینمای ایران وجود دارد: فیلم حمله به اچ3 به کارگردانی شهریار بحرانی که سال73 تولید شد، باز هم همچون عقاب‌ها از یک ماجرای واقعی گرفته و تبدیل به فیلم شد؛ عملیات اچ3 که یکی از عملیات‌های هوایی مهم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ ایران و عراق بود و از این عملیات به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و دشوارترین عملیات‌های هوایی نه تنها ایران که دنیا نام می‌برند. در عملیات اچ3 فانتوم‌های نیروی هوایی ارتش ایران، در 15فروردین60 بدون این‌که کمترین خسارتی به آنها وارد شود، پایگاه عراقی‌ها را بمباران کردند. در این عملیات حدود 50هواپیمای نیروی بعثی عراق منهدم شدند و از بین رفتند.
 دایره سرخ
این فیلم محصول سال74 است و قصه جنگاوری یک خلبان را در جنگ تحمیلی روایت می‌کند. دایره سرخ قصه سرگرد خلبان رضا ابراهیمی را روایت می‌کند که باوجود جانبازی و از دست دادن دو پایش در یک عملیات جنگی، اصرار به ادامه فعالیت در این زمینه و خدمت در نیروی هوایی دارد. فرامرز قریبیان، اردلان شجاع کاوه، محمد کاسبی، پریسا شاهنده و... از بازیگران دایره سرخ هستند.   
 خلبان
جمال شورجه، کارگردان دایره سرخ دو سال بعد از این فیلم باز هم سراغ موضوع نیروی هوایی و خلبان‌ها رفت، منتهی این‌بار راوی یک شخصیت و ماجرای واقعی می‌شود: شهید خلبان عباس دوران که بارها عملیات‌های موفقی در جنگ ایران و عراق انجام داد و دشمن در شکست او ناکام ماند، در یک عملیات مهم که به عملیات بغداد معروف شد، جنگنده آسیب دیده‌اش را با هدف ناامن جلوه دادن شهر بغداد، به هتل محل برگزاری هفتمین دوره اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها کوبید و مانع برگزاری این اجلاس در کشور عراق شد. علی دهکردی، جعفر دهقان، هوشنگ توکلی و نگین صدق‌گویا از جمله بازیگران این فیلم بودند.
 از پرواز خاموش تا شوق پرواز
باز هم فیلم و سریال‌های دیگری با موضوع خلبانی و نیروی هوایی، در سینما و تلویزیون ایران تولید شده است؛ از جمله فیلم سینمایی پرواز خاموش ساخته عبدالحسن برزیده با بازی حسین یاری و سریال شوق پرواز به کارگردانی یدا... صمدی با بازی شهاب حسینی در نقش خلبان شهیدعباس بابایی که بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. همچنین باید به فیلم به وقت شام ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا اشاره کنیم که قصه یک پدر و پسر خلبان با بازی هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان را روایت می‌کند که با یک هواپیمای ایلوشین برای کمک به مردم تحت ستم داعش در سوریه می‌روند.