کارنامه صفویه به روایت اهل قلم
تاریخ ایرانزمین یکی از گنجینههای ارزشمند موجود در دست نسلهای امروز و حتی فرداست و بسیاری با مباهات با ادوار مختلف تاریخی همواره به ایرانی بودن خود افتخار میکنند. با وجود اینکه تاریخ ایران دوران متفاوتی را پشتسر گذاشته و میتوان ادوار مختلفی را بهعنوان نقاط عطف تاریخی برایش نام برد، ولی در دوران پس از اسلام یکی از ادوار مهم که برخی آن را مهمترین دوره پادشاهی پس از اسلام ایران میدانند روزگار حکومت صفوی بوده است. حکومتی که بسیاری از آن با عباراتی نظیر تمدن صفوی و... یاد میکنند نشاندهنده این حقیقت است که در این دوره از تاریخ ایران، که البته درصدد تایید صددرصد اتفاقات آن نیستیم، حرکتی در ایران شکل گرفته که در حوزههای مختلف به چشم میآید و قابل شمارش است و شاید مانند دیگر تکرار نشده یا تکرار نشود. از اینرو مرور اتفاقات و رویکردهای تاریخی که هم عبرتآموز است و هم میتواند زمینه تولیدات فرهنگی را فراهم کند ازجمله کارهایی است که در مواجهه با تاریخ بهتر است انجام دهیم. حتی برای آنهایی که به تاریخ و گذشته خود افتخار میکنند نیز با دانستن فرازهایی از آن و اطلاعاتی بیشتر از کلیات و مشهورات، میتوانند بیشتر و عمیقتر احساس خود را درباره ایران و گذشته پرافتخار آن بروز دهند. حالا به بهانه روایتی که یادآوری میکند این روزها (30 دی) سالروز مرگ شاه عباس صفوی است، میخواهیم سفری داشته باشیم به اصفهان عصر صفوی تا از لابهلای خطوط تاریخ و روایت تصویری ببینیم از ایران در روزگاری که شاید شکوهی تکرارنشدنی داشته است. شکوهی که با حمله افغانها از دست رفت، شکوهی که بر اثر بیتدبیری به زوال گرایید. سعی شده در این گزارش به کتابهای مختلف اشاره شود و فقط به یک گونه توجه نشود. البته مثل بسیاری از موضوعات دیگر که تاکنون بارها در قفسه دربارهشان حرف زدهایم در این موضوع نیز با فقر داستان روبهرو هستیم و کمتر اثر داستانی میتوان مشاهده کرد که با درونمایه داستانی و نه زندگینامههای مرسوم داستانی در دوره صفویه اتفاق افتاده باشد. در واقع شاید کم بودن دامنه مطالعات تاریخی اهل قلم، زمینه کمتر نوشته شدن از این دوران تاریخی باشد. در حالی که در آثار نویسندگان مشهور و حتی گمنام غربی میبینیم که به دوران مختلف تاریخی در آثارشان میپردازند و از بستر تاریخ برای بیان قصه و حرفهایشان کمک میگیرند، اما در میان اهل قلم فارسیزبان و بهخصوص ایرانی کمتر شاهدیم که اینگونه سفرهایی به عمق تاریخ داشته باشند، زیرا تاریخ برایشان مفهوم صاف است و پیچیدگیهای آن را نمیدانند. در حالی که اگر از پیچیدگیهای آن اطلاع داشته باشند احتمالا بتوانند روایتی جذاب بر بستر تاریخ برای خواننده خود دست و پا کنند. حالا به این بهانه سراغ کتابهایی رفتهایم که از تاریخ و فرهنگ و اتفاقات عصر صفوی سخن گفتهاند. گزارشی که شاید جرقههایی ایجاد کند برای اینکه بیشتر بخوانیم و شاید اسباب اتفاقاتی در روایت را برایمان فراهم کند.
«سیاستورزی در ایران عصر صفوی» شاید باید بهعنوان اولین کتاب در این مجموعه معرفی شود. به قول آقای دکتر داوری اردکانی (نقل به مضمون) ما در روزگاری زندگی میکنیم که سیاست بر همهچیز سایه انداخته و از سیاستزدگی گریزی نیست. به همین خاطر احتمالا برای بسیاری سیاست و اندیشه سیاسی حاکم بر روزگار صفوی ارجحیت و اولویت داشته باشد و بخواهند بدانند که در آن روزگار که بیش از پنج قرن از آن فاصله داریم چگونه به امور از دریچه سیاست نگریسته میشد و سیاست چه تاثیری بر زندگی مردم داشته است. این کتاب تلاش میکند نشان دهد که تنوع در حکومت صفوی آن هم در اندیشههای دینی و سیاسی و قومی سبب شد که آنها از یک حکومت محلی با سویههای عرفانی به یک امپراتوری سیاسی و البته دولت اسلامی پیشامدرن تبدیل شوند. کتابی که با معرفی و نشان دادن نقش دبیرخانه دربار صفوی به فهم مخاطب از جامعه نخبگان و انشا رایج آن زمان که نتیجه آن حکومت صفوی و ادبیات دیوانی آن بوده، کمک میکند. این اثر روایتی از روزگار تسلط صفویه است که با مروری بر ادبیات درباری و دیوانی نشان میدهد چه منش و سلوکی در سیاست این سلسله حاکم بوده است.
سبک زندگی در عصر صفویه
آنچه بهعنوان اثر اجرای سیاستها از آن میتوان نام برد و در هر عصری نیز قابل مطالعه است، سبک زندگی مردمان است. در واقع سبک زندگی و معیشت مردمان در هر عصری میتواند نمودار خوبی باشد بر نحوه سیاستورزی در همان دوره! کتاب «اصفهان عصر صفوی؛ سبک زندگی و ساختار قدرت» با خوانشی از شرایط اجتماعی آن عصر تلاش میکند روایتی از روزگاری که صفویه در اصفهان در قدرت بوده نشان دهد و موقعیت مردم در این ساختار را به نمایش بگذارد. این کتاب که نشر امیرکبیر آن را منتشر کرده روایتی اجتماعی سیاسی از روزگاری است که حکومتی قدرتمند در ایران بر سر کار بوده در شرایطی که هنوز نقاطی از جهان فاقد حکومت مرکزی قدرتمند بودند. این اثر میتواند به درک درست از شرایط حاکم بر عصر صفوی کمک کند.
قصه یک شاه
شاه عباس اول یا همان شاه عباس کبیر احتمالا مهمترین چهره سیاسی سلسله صفویه محسوب میشود. چهرهای که بسیاری تثبیت قدرت صفویه را مرهون او میدانند و برای اغلب نام اصفهان قرین نام اوست. حتی بسیاری از ابنیه و آثار به جامانده از آن روزگار را به نام شاه عباس میشناسند و این نشان از موقعیت و جایگاه او دارد. شاهعباس که برای رسیدن به تاج و تخت مسیر دور و درازی در پیش داشته و حتی از مرگ گریخته بود چهرهای یکتا در میان شاهان صفوی و حتی شاهان بعد از خود محسوب میشود و دارای موقعیتی مهم در تاریخ ایران است.
کتاب «زندگی شاه عباس اول» که نصرالله فلسفی آن را نوشته و در دو جلد منتشر شده یکی از آثار تحقیقی مهم درباره او است. این کتاب با پیدایش سلسله صفوی آغاز میشود و شرحی گذرا از اتفاقاتی که به پادشاهی شاه عباس منجر شده را برای خواننده مطرح میکند تا در ادامه درباره این سلطان صفوی سخن بگوید. اشاره به خصوصیات شخصی و علاقهمندیهای او مانند توجه به شعر و موسیقی همه در این کتاب کنار هم قرار گرفته تا روایتی جامع را به خواننده عرضه کند. هرچند که نثر کتاب تا حدودی به نثر روایی و بیتکلف شباهت ندارد، ولی طوری نیست که نشود با آن کنار آمد و خوانندهای که بخواهد پا به دنیای شاه عباس صفوی بگذارد میتواند از معبر این کتاب گذر کند. در مجموع این اثر با تمام خصوصیاتش میتواند پاسخگوی نیازهای ذهن پرسشگر مخاطبان باشد. نویسنده از تمام منابع و دسترسیها برای تدوین روایتش کمک گرفته تا بتواند آنطور که در تاریخ بوده را بازگو کند.
معماری در پرتو اندیشه صفوی
اسم بردن از صفویه یعنی تبادر نام اصفهان و سپس ابنیه آن به ذهن خواننده؛ برای همین گریزی نیست از اینکه وقتی میخواهیم از صفویه حرف بزنیم و درباره آن بنویسیم و بخوانیم، درباره اصفهان و کاخهایش هم حرف بزنیم. بناهایی که هرکدام شاهکاری در معماری محسوب میشوند و تکرارناپذیر مینمایند. یعنی حتی بشر با وجود پیشرفتهای علمی هنوز نتوانسته به تکرار و بازآفرینی آنها دست پیدا کند.
کتاب «اصفهان و کاخهایش» هم مروری است بر معماری و هم اندیشهای که بر این معماری سایه انداخته است. در واقع مانند دو کتاب ابتدایی این گزارش که قبلتر دربارهشان نوشتیم در این کتاب هم از زاویه سیاست اندیشه به معماری و ساخت و ساز در اصفهان عصر صفوی توجه شده است. این کتاب نوعی روایت تاریخ زیبایی و تحولات آن در روزگار صفوی است و نویسنده تلاش کرده از زاویه تحولات معماری و شهرسازی آن دوره به بطن تفکر رایج نقب بزند.
سفره دربار صفوی
خوراکیها و غذاها و نوشیدنیها همیشه در هر دوره تاریخی مهم بودهاند. ما هم که داریم حرف از کتاب میزنیم و حسابی سر خواننده را درد آوردهایم بد نیست این وسط یک استراحتی بدهیم و مقداری از اطعمه و اشربه حرف بزنیم تا بلکه نشاطی ایجاد شود برای ادامه این گزارش.
کتاب «آشپزی دوره صفویه» به کوشش ایرج افشار به سبک و سنت طباخی در روزگار صفویه پرداخته است. این کتاب دو رساله را در خود دارد. کتاب اول به نام «کارنامه» تألیف حاجی محمدعلی باورچی بغدادی است که آشپز یکی از بزرگان روزگار خود بوده و این اثر را در سال ۹۲۷ق، هنگام سفر به اردبیل نوشته و کتاب دوم «ماده الحیوه» نام دارد که تألیف نورا... آشپز است و حدودا ۷۶ سال پس از رساله اول نوشته شده و شامل مطالبی درباره طبخ غذاها و معرفی انواع خوراکیهای آن دوره است. این کتاب برای آشنایی با رژیم درباریان و مردمان روزگار صفوی اثر مفیدی است، اثری که میتواند دل شما را آب بیندازد. باید یادآوری کرد در دوره صفویه بهطور خاص شاهد
رشد و نمو و پیدایش غذاهای جدید بودهایم؛ همانطور که در این دوره شاهد رشد چشمگیر هنرهای مختلف بودیم بهطور اعجابانگیزی خوراک و هنر خوراکپزی رشد کرد. انواع غذاهای سنتی ایرانی شامل آشها، قلیهها، چلوها و نوشیدنیهای مختلف که در ایران مصرف میشده است و همچنین بعضی از آنها هنوز هم در رستورانهای ایرانی موجود است، فقط بخشی از غذاهای آن دوره هستند.
روایت سقوط!
«سقوط اصفهان به روایت کروسینسکی» که در واقع گزارشی تاریخی است کوتاه و موجز، از سقوط یک سلسله پادشاهی مهم در تاریخ ایران حکایت میکند. نویسنده که یکی از راهبان مسیحی است، در روزگار حمله اشرف افغان به اصفهان در این شهر زندگی میکرده و بهواسطه اعتمادی که به او کرده بودند از نزدیک شاهد بسیاری از اتفاقات بوده است. او 26 سال در ایران سکونت داشته و به طور مداوم گزارشهایی را به سرپرست فرقه خود در فرانسه مینوشته و این کتاب بخش کوتاهی از آن مجموعه گزارشهاست که به بخش سقوط اصفهان در آن اشاره شده است.
چشمانتان را ببندید
شاهرخ مسکوب را میتوان اولین جستارنویس روزگار خود نام برد. او در آثارش تلاش میکند خوانندهاش را در سفری رویایی به میزبانی نثر ببرد و جان تشنه هر خوانندهای را سیراب کند. این ادعا را تایید میکنند. او در «سفر در خواب» دستان خوانندهاش را میگیرد و با خود به سفری خیالانگیز به اصفهان میبرد و مانند یک خواب بلند او را در اصفهان به گردش در میآورد.
هرچند این کتاب خیلی ارتباطی با اصفهان عصر صفوی ندارد و شاید حضوری در این بین ناهمخوان باشد، ولی تصویری که از اصفهان در این کتاب به خواننده نشان داده میشود تکرارنشدنی است و حتی اگر تجربه بارها تماشای مناظر این شهر را داشته باشید در این کتاب از دریچه نثر درخشان مسکوب با آن روبهرو میشوید که حتما تجربهای بکر و تازه است. مسکوب در این کتاب تلاش کرده با روایتی خیالانگیز تجربهای تازه در نثر ایجاد کند و چیزی بر ادبیات پس از خود بیفزاید. خواننده در این اثر با مسکوب در کوی و برزن اصفهان قدم میگذارد و از این منظر باغها و عمارتها را به تماشا مینشیند.
نویسنده ترکیهای در روزگار صفوی
اورهان پاموک برای بسیاری از ما نامی آشناست. نویسنده برنده نوبل اهل ترکیه که آثار مختلفی نوشته و همواره رویارویی غرب و شرق برایش مساله بوده و سعی میکند در آثارش حول این موضوع بنویسد. او با همین نگاه و فکر رمانی دارد که در روزگار عثمانی و صفویه اتفاق میافتد. پاموک در این رمان نقطه مشترک تاریخ عثمانی و ایران را در نظر داشتهاست. نویسنده به شرح عشق و قتل در این رمان پرداختهاست. سیاهی مرگ و ترس وافر از مرگ در پسزمینه کتاب بهخوبی با مقوله عشق تلفیق شده است. عشقی که گویی این توانایی را دارد که نسلهای مختلف را از پس قرون متمادی با هم متحد کند؛ از عشق خسرو و شیرین به هم تا نوای قلندرها، عشق کارا به شکوره، تلخی عشق شکوره به کارا و فرزندانش. عشق، چشمانداز اورهان پاموک است و در این روایت است که البته از زبان نقاشی بیان شده. چگونگی روابط بین دو فرهنگ غرب و شرق از دیگر موضوعات این رمان است که از زبان نقاشان روایت میشود.
در واقع شاید این رمان را بتوان بهعنوان تنها اثر داستانی موجود که در آن دوره تاریخی اتفاق افتاده نام برد.
-
کولاک آبی در تبریز
-
کارنامه صفویه به روایت اهل قلم
-
اروپا همچنان در مسیر بیانیهبازی
-
بلاتکلیفی ادامه دارد
-
چامسکی:ترامپ خود آمریکاست
-
کرونا عادی عادی میکشد
-
7 یافته مهم باستانشناسی در یک سال اخیر
-
ارزشهایم بر همهچیز مقدم است
-
قم؛ نگین انگشتر ایران
-
عكس رخ یار
-
آخرین عکس روی سد یخی
-
چرا واکسن ایرانی کرونا قابل اعتمادتر است؟
-
زمان مناسب برای قطع زنجیره انتقال
-
هراس از قدرتمند شدن سوریه