با لطفی در چاووش

ارشد تهماسبی از خاطرات همراهی با محمدرضا لطفی می‌گوید

با لطفی در چاووش



ارشد تهماسبی از آنهاست که به‌خاطر حضور مداوم و پیگیرانه‌اش در چهار دهه اخیر موسیقی ما، حرف‌هایش همیشه خواندنی است ازجمله همین حرف‌هایی که به بهانه شصت‌وسومین سالروز تولدش با خبرنگارهای هنرآنلاین در میان گذاشته است. این موسیقیدان‌، آهنگساز و نوازنده تار و سه‌تار، گفته است محمدرضا لطفی را شاخص‌ترین و برجسته‌ترین چهره تاریخ موسیقی معاصر ایران می‌داند چون او نقشی ماندگار در احیا و پیشبرد موسیقی ایران‌زمین ایفا کرده است.
ارشد تهماسبی در این گفت‌وگو از روزی گفته که مردی ناشناس با جعبه سازی در دست به منزل پدری او آمد و مسیر زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد، از روزهایی گفته که بار سفر بسته و به تهران آمده تا شاید از محضر استادی چون محمدرضا لطفی بهره ببرد و از روزگاری گفته که موسیقی دیگر از دل برنمی‌آید و جوشش، جای خود را به کوشش داده است. روایت آنها، یعنی تهماسبی و لطفی همیشه خواندنی است. تهماسبی گفته: «دوران کودکی من در سنندج به تماشای محافل موسیقی در منزل پدری گذشت اما به‌طور ویژه مردی با یک جعبه ساز در دست، سرنوشت مرا برای همیشه تغییر داد. او شبی همراه یکی از اقوام به منزل ما آمد، نشست و ساز زد؛ سازی که مرا شیفته خود کرد. مرد ناشناس، محمدرضا لطفی بود که بعدها ارادت بسیاری به او پیدا کردم و همچنان نیز خود را شاگرد مکتب لطفی می‌دانم. مقالات متعددی درباره استاد لطفی نوشته‌ام و سعی کرده‌ام به‌صورت جزئی و دقیق، عملکرد و تأثیرگذاری او را از زوایای متفاوت بررسی کنم؛ مقالاتی که در قالب کتاب«پهلوان تار» منتشر شد. متأسفانه به دلیل مشغله فراوان استاد لطفی، نتوانستم در جلسات متعدد و مستمری از محضر او استفاده کنم. درواقع نمی‌توانم خود را شاگرد محمدرضا لطفی بدانم اما همان‌طور که پیشتر گفتم، شاگرد مکتب او بوده‌ام. البته بسیار تلاش کردم در کلاس‌های استاد لطفی شرکت کنم، حتی برای اخذ مدرک دیپلم راهی تهران شدم و به منزل او در نزدیکی پیچ شمیران رفتم ولی تلمذ من نزد استاد لطفی به یک یا دو جلسه ختم شد. او درگیر فعالیت در رادیو و تلویزیون و البته تأسیس گروه چاووش بود به همین دلیل فرصتی برای تدریس نداشت. در ادامه به عضویت گروه چاووش درآمدم و همکاری‌های خاطره‌انگیزی با گروه‌های شیدا و عارف داشتم. هرچند به‌صورت مستقیم و مستمر، مدت اندکی شاگرد استاد لطفی و علیزاده بودم اما در مکتب آنها‌ بسیار آموختم. البته در روزگار همکاری با چاووش، من و تنی چند از اعضا ازجمله آقایان بهروزی‌نیا، متبسم و درخشانی به پیشنهاد استاد لطفی، هرازگاهی به منزل او می‌رفتیم و ردیف‌نوازی می‌کردیم.»
او درباره وضع موسیقی این روزها هم گفته: «فضای مجازی، انسان‌ها را به طرز عجیب، عمیق و عظیمی در برگرفته است. این فضا سبب شده بسیاری از افراد، موسیقی را صرفا ابزار و دستاویزی برای کسب شهرت و ثروت قرار دهند. از سوی دیگر نسل کنونی خلاف نسل‌های گذشته، کمتر به ریاضت و تمرین‌های سخت و طاقت‌فرسا تن می‌دهد. البته نکته مهم‌تر را کوششِ تمام و جای خالی جوشش می‌دانم. اگر آثار محمدرضا لطفی بعد از گذشت دهه‌ها همچنان طراوت و شادابی خود را حفظ کرده و مخاطب را همراه و درگیر می‌کند، سببش جوشش موسیقی از دل است.