خاموشی معابر احتمال بروز خسارت جانی و مالی را برای شهروندان دوچندان کرده است
خاموشیهای شهر
قرار شد شهروندان تاریکی معابر را تحمل کنند تا چراغ خانهها روشن بماند اما مدتی است شهروندان همزمان با این دو مشکل دست و پنجه نرم میکنند. ترافیک و قطعی برق در چند روز گذشته شرایط را برای شهروندان بیش از گذشته دشوار کرده است. اگر پیش از این دلایلی همچون استخراج رمزارز برای توجیه قطعی برق از سوی برخی مدیران مطرح میشد این روزها با انتشار جدول خاموشیها دلیل این کمبود را پای مصرف بالای خانگی نوشتهاند؛ اتفاقی که در دو دهه گذشته بیسابقه بوده و در فصل زمستان وزارت نیرو جدولی برای قطعی برق خانگی منتشر کند. در برابر گلایه شهروندان از خاموشی معابر هم پاسخ بیتعارفی وجود دارد، درست مثل پاسخ مدیرعامل شرکت توزیع برق استان البرز که گفته بود: «خیابانها برق نداشته باشند بهتر از این است که شاهد خاموشی در خانهها باشیم.» بگذریم از اینکه حالا علاوه بر معابر، خانهها هم خاموش شدهاند اما همان تاریکی معابر هنوز مسالهای حل نشده است. بهویژه اینکه از ابتدای اجرای این تصمیم، در کنار مردم و شهروندان، پلیس هم از مخالفان سرسخت این تصمیم بوده است، بهتازگی محمد قنبری، رئیس پلیس آگاهی ناجا اعلام کرد: «خاموشی معابر و بزرگراهها در افزایش سرقتها بهویژه سرقتهای خرد تاثیر دارد به نحوی که در دی ماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته سرقتها ۱۸ درصد افزایش داشته است.» کسادی کسب و کار، سختتر شدن معیشت در کنار همه گرفتاریهای تحمیلی کرونا یک طرف حالا همان مردم گرفتار با این مصائب باید مراقب امنیت جانی و مالیشان در شهر باشند؛ امنیتی که با اجرای طرح «تعدیل روشنایی» و فرش قرمزی که زیر پای سارقان و زورگیران پهن شده از میان رفته است. در ادامه با تعدادی از شهروندان در این خصوص گپ زدهایم، شهروندانی که قطعی برق و تاریکی معابر، شرایط را بیش از گذشته برایشان دشوار کرده است.
برای جلال نژادسنگسری که متخصص جراحی عمومی است، قطعی برق معابر دو مشکل ایجاد کرده است. او میگوید که بهعنوان شهروند میترسد در خیابانهای تاریک رانندگی کند چراکه ممکن است با عابر پیادهای که لباس تیره پوشیدهاست، تصادف کند.
این پزشک متخصص اما این روزها شاهد افزایش مراجعه افرادی است که بهخاطر قطعی برق خیابانها و معابر شهر، آسیب دیدهاند. به گفته نژادسنگسری، این روزها دزدان یا خفتگیران زیادی هستند که با چاقو به شهروندان آسیب میزنند؛ اتفاقی که نتیجه آن افزایش مراجعه افراد آسیبدیده به اورژانس بیمارستانهاست. این متخصص جراحیعمومی میگوید مراجعه افرادی که تصادف کردهاند هم به بیمارستان زیاد شدهاست و عابران زیادی بهخاطر شکستن دست و پا به بیمارستان میروند؛ کسانی که قربانی معابر تاریک و تصادف با خودروها میشوند.
خطر، بیخ گوش ماست
خاموش شدن لامپ معابر شهر و هجوم تاریکی به بزرگراهها گرچه بهترین توجیه برای صرفهجویی در مصرف برق و در نتیجه جلوگیری از خاموشیهای بیشتر است اما پیامدهایی دارد که به چشم نمیآید اما یک قشر خاص را که کارشان شبها شروع و صبحها تمام میشود، آزار میدهد.
حجت، پاکبان نمونه شهر تهران که حوالی میدانونک و خیابان ملاصدرا و میرداماد را رفت و روب میکند در این چند هفته که لامپ خیابانهای اصلی و فرعی خاموش شده و شهر حسرت شبهای روشناش را میخورد به دردسرافتاده چون میگوید تاریکی دیدش را کور میکند و نمیگذارد او زبالههای پراکنده در معابر را درست ببیند و در نتیجه بعضی از آشغالها بدون اینکه او بخواهد باقی میمانند.
جعفر هم که یکی دیگر از پاکبانهای نمونه پایتخت است و نظافت بخشی از منطقه 18 را برعهده دارد، از تاریکیهای اخیر دلخور است و میگوید تا به حال چند بار در جوی آب افتاده بدون اینکه آن را دیده باشد یا خودروها نزدیک بوده با او برخورد کنند. همچنین چندبار آدمهای ولگرد و معتاد برای خفتکردنش از شب تار کمک گرفتهاند و همین دیروز ساعت 4 نیمهشب، یک نیسان که در خیابانی تاریک دنده عقب میرفت، سطل و جارو و وسایل نظافت او را له کردهاست.
اضطراب بیشتر نگهبانان محله
به دردسر افتادن نگهبانهای محلهها و مناطق مختلف، یکی دیگر از تبعات خاموشی معابر شهر است؛ اتفاقی که بر کیفیت فعالیت آنها تاثیرگذار است. سرهنگ رضا گودرزی، مدیر انتظامی یکی از موسسات خدمات حفاظتی که از نزدیک با نگهبانهای محله در ارتباط است، درباره اثرات تاریکی معابر شهر بر کار نگهبانان میگوید:« در طول این مدت، چند بار، خاموشی برخی کوچهها باعث ایجاد وحشت برای نگهبان منطقه شده، البته ما خیلی سریع منطقه را با چراغقوه و نفر اضافه پوشش میدهیم و تا آنجا که میتوانیم، اجازه نمیدهیم نگهبان متضرر شود اما به هرحال نمیتوان منکر این شد که خاموشی مطلق، بر کیفیت کار نگهبان تاثیر گذاشتهاست.»
آن طور که گودرزی میگوید، یکی از اصلیترین مسؤولیتهای یک نگهبان در شیفت کاریاش، نگاه کردن به محیط و زیر نظر داشتن منطقه تحت مراقبتش است؛ اقدامی که به واسطه این خاموشیهای معابر دچار اختلال شده و باعث میشود دقت و توجه نگهبان کاهش و ترس و وحشت او در تاریکی مطلق یک منطقه افزایش پیدا کند:« تاریکی مداوم خستگی همه انسانها از جمله نگهبانها را به دنبال دارد و باعث میشود کنترل منطقه از دست نگهبانان خارج شود؛ برای همین، احتمال برخی آسیبها مثل سرقت، خرابکاری و حوادثی اینچنینی بالا میرود.» مثل حادثهای که به تازگی و در اطراف کارخانهای در آبیک رخ دادهاست. گودرزی که فیلم حادثه را دیده است به ما میگوید:« چند روز پیش چراغهای دور محوطه کارخانه خاموش شد؛ به طوری که اگر از دوربین، آن منطقه را مشاهده میکردیم، محدوده، سراسر سیاه دیده میشد. در آن بازه زمانی، نگهبان با چراغقوه در منطقه گشت میزد اما به محض اینکه گشت نگهبان تمام میشود، سر و کله چند نفر در همان تاریکی پیدا و از کارخانه سرقت میشود.» موضوعی که در تاریکی مطلق، چندان دور از انتظار نیست.
غافلگیری در بیمارستان
ناچار به استفاده از تاکسیهای اینترنتی
آیدا معتبر یکی از شهروندانی است که در کلینیک دامپزشکی در مرکز شهر کار میکند. او به جامجم میگوید: «شیفتبندی ساعات کاری در این کلینیک از 7 صبح تا 3 بعدازظهر و از 3 بعدازظهر تا 9 شب است. این رویه ثابت چند ساله این کلینیک بوده و امکان تغییر آن هم وجود ندارد. حالا با خاموشی معابر از وحشت تاریکی خیابانها همه پرسنل شیفت عصر مجبور به استفاده از تاکسیهای اینترنتی هستیم. بیش از نیمی از درآمد روزانهمان را باید به این دلیل صرف حمل و نقل کنیم.» با شنیدن حرفهای او دوباره توجیه مسؤولان وزارت نیرو در گوشمان زنگ میزند، اینکه دلیل ابتدایی خاموشی معابر این است که مجبور به قطع برق خانگی نشوند و به نوعی این کار را در راستای لطفی میدانند که وزارت نیرو در حق شهروندان صورت میدهد. اما در واقع آنها هزینههای بیشتری را با خاموشی معابر به شهروندان تحمیل کردهاند با این توجیه که برق خانه آنها را قطع نکنند! بماند که حالا برق خانهها هم قطع میشود.
داروهایی که خراب میشود
برای داروخانههای شبانهروزی، قطع برق، معابر و خیابانها پر از اشکال است. پزشک داروساز یکی از داروخانههایی که در خیابان مطهری تهران قرار دارد، میگوید قطع برق معابر باعث شده که برخی جرات نکنند برای تامین دارو به داروخانه مراجعه کنند. او میگوید کم شدن مشتریهای داروخانه هنگام قطع برق این مساله را ثابت میکند اما شاید بزرگترین مشکل او قطعی برق خود داروخانه است. آقای دکتر میگوید: برخی شبها که خیابانها تاریک میشوند برق داروخانه هم قطع میشود و این تازه اول ماجراست. چون بسیاری از داروها یخچالی هستند و باید در هوای سرد نگهداری شوند اما با قطع برق، داروها خراب میشود.
برای داروخانهای که در میدان رسالت قرار دارد شرایط مانند داروخانه خیابان مطهری است. مدیر این داروخانه میگوید که تاریکی معابر و خیابانها، ترافیک شبانه را بیشتر کرده و همین باعث شده برخی کارمندانش دیرتر سر شیفت کاری خود حاضر شوند. او میگوید دو شب پیش خانمی را دیده که قصد خرید دارو از داروخانه را داشته ولی به خاطر تاریکی در جوی آب افتاده و آسیب دیدهاست و حتی مجبور شده برای جراحتش دارو تهیه کند.
تصادف بیشتر
مهدی قمی، راننده است و روزش را در خیابان و روزیاش را از خودروی زیر پایش درمیآورد. از او میپرسیم آیا طی مدت خاموشی معابر مشکلاتی نسبت به گذشته برایش پیش آمدهاست؟ او به جامجم میگوید: «بعد از این تصمیم گمان بر این بود که به تعداد مسافران حداقل در ساعتهای شبانه اضافه شود، چراکه این خاموشیها مردم را بیشتر راغب به استفاده از تاکسی میکند اما برخی مسیرها آنقدر ترسناک شده که با وجود داشتن مسافر و البته پرداخت کرایه بالاتر حاضر به رفتن به آن مناطق نیستم.» او میگوید: «بهجز این طی این مدت بارها تا مرز تصادف رفتهام، آنقدر این موضوع رایج بوده و برایم تکرار شده که دیگر قید کار در شب را زدهام.» شهاب شیری، یکی دیگر از رانندههای تاکسی اینترنتی است و به موضوع افزایش تصادفات در مدت خاموشی معابر اشاره درست و مهمی دارد. او میگوید در طول این مدت چندبار شاهد تصادف پاکبانها بودهاست.
ترس از امنیت
پای حرف شهروندان که بنشینید متوجه فاصله و شکاف عجیب زندگی مسؤولان و قانونگذاران با نوع زیست مردم عادی میشوید. گمان تصمیمگیران در اجرای این تصمیم حتما این بوده که همه مردم این شهر کارمند دولتیاند و کارشان راس ساعت 5 پایان مییابد یا همه مردمان پایتخت حتما صاحب خودروی شخصیاند و مجبور به استفاده از وسایل حملونقل عمومی و راهرفتن در حاشیه خیابانها نیستند وگرنه این تصمیم هر توجیهی داشتهباشد در راستای خدمت به شهروندان نخواهد بود. لیلا علیزاده، یکی از این شهروندان است که به واسطه کار در یک شرکت دارویی گاه مجبور است تا ساعتهای ابتدایی شب در این شرکت بماند. لحن او در برابر پرسش ثابت ما از همان ابتدا عصبانیتر است او میگوید: «با نذر و نیاز وارد هر خیابان و کوچه میشوم، آنقدر که از تاریکی خیابانها واهمه دارم. فقط کافی است در آن تاریکی مطلق صدای موتوری هم بپیچد تا از ترس تا مرز سکته پیش بروم.» او البته که با اغراق میگوید حاضر است به جای دو ساعت 10ساعت برق خانگیاش قطع شود اما معابر و کوچهها به همان سیاق سابق روشن باشد.
برق بیخانمانها هم میرود
در این روزها و شبهای سرد سال که بیخانمانها به خدمات بیشتری نیاز دارند، قطعی برق و خاموشی معابر شهر، برای آنها هم دردسرساز شده است؛ البته نه برای خود آنها که برای کسانی که مشغول خدمترسانی به این افراد هستند. کمکهای غذایی، پوشاک و انتقال بیخانمانها به گرمخانهها آن چیزی است که اینشبها در سطح شهر و توسط موسسات خیریه در حال انجام است. اما عباس دیلمیزاده، مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره در گفتوگو با ما از سختشدن و کاهش سرعت ارائه این خدمات میگوید: «تیمهای ما در حال فعالیت و شناسایی افراد بیخانمان با مشکل خاموشی روبهرو میشوند و به دلیل تاریکی معابر، نمیتوانند بهخوبی افراد نیازمند را پیدا کنند.» اینطور که دیلمیزاده میگوید، این نیازمندان و بیخانمانها در برخی از معابر منطقه دو تهران و اطراف پلمدیریت به شکلگستردهتری حضور دارند و شاید بهتر است با شناسایی برخی از این مناطق مشخص و نیازمند به خدمترسانی، آنها از فهرست مناطق شامل خاموشی خارج شوند: «مثلا روشن و خاموش بودن برخی از معابر تاثیری در فعالیتهای شبانه اعضای تیم ما ندارد اما معابری را که همیشه نیازمندان در آن حضور دارند، میشود روی نقشهای مشخص کرد تا آن نقطه خاموش نشود.» دیلمیزاده میگوید: «در شرایط فعلی که منع رفتوآمد شبانه در شهر وجود دارد، خاموشی میتواند صرفهجویی درستی باشد اما با یک مدیریت صحیح، یعنی انتخاب نقاطی که باید خاموش باشد و نقاطی که باید روشن باشد، میشود بهسادگی این مساله بهینه و بهترین نتیجه حاصل شود.»