13 بهمن سالروز درگذشت بزرگ علوی است
میراث بزرگ علوی کجاست؟
پس از مرگ بزرگ علوی؛ داستاننویس شهیر فارسی در 93 سالگی، همسر آلمانی او گرترود علوی یادگارهای شخصی او را به بایگانی دانشگاه هومبولدت برلین ـ که علوی در بخش ایرانشناسی آنجا تدریس مینمود ـ سپرد. یادگارهای اهدایی همسر علوی به دانشگاه هومبولدت بسیار حجیم است. در طبقهبندی این ارثیه، دانشگاه هومبولدت از یک کارشناس ایرانی به نام مجتبی کولیوند کمک گرفت و این یادگارها در 40جعبه بزرگ قرار داده شدند.
در این جعبهها نامههای دوستان و شخصیتهای فرهنگی از همهجا، بعضی از کتابهای خود علوی یا اهدایی به او، دستنویس بعضی از رمانها یا داستانهای کوتاه و سفرنامههایش، متن سخنرانیهای علمی، مدارک شخصی مانند کارت شناسایی، کارت عضویت انجمن نویسندگان آلمان (دموکراتیک)، ورقه تابعیت کشور آلمان فدرال، مدالهای انجمن صلح، خدمات آلمان (دموکراتیک)، دو پاپیون او!، عکسها (با دوستان ولی نه با خانواده)، مقدار کثیری بریده جراید درباره ایران، کارت و نامهها برای تبریک تولد او در حین سالهای اقامتش در برلین وجود دارند. در بین نامهها، پیام تبریک والتر اولبریشت، رئیسجمهوری آلمان دموکراتیک (شخصی که فرمان ساخت دیوار برلین را داده) و چند نوار از سخنرانیهایش نیز وجود دارند. بخش بزرگی از جعبهها مربوط به خاطرات روزانه او هستند.
در این گنجینه مطالب جالبتوجهی درباره تاریخ زندگی علوی و وقایع آن برهه زمانی در ایران را میتوان پیدا کرد. یکی از مطالبی که رد پای آن را در برخی بخشهای مربوط به یادداشتهای روزانه علوی میتوان یافت، خاطرات او از پدرش است. پدر علوی که مردی سیاستمدار و تاجر بود،
در نهایت با خودکشی از دنیا رفت. علوی درباره او در خاطراتش چنین نوشته است:
«پدرم مرد تجارت و سیاست بود. در سال 1924پس از حمله روسها به ایران، همراه افراد حزب دموکرات ایران ابتدا به ترکیه و پس از آن به برلن مهاجرت کرد، در سال 1927با خودکشی به زندگی خود پایان داد.
خودکشی پدرم مرا به دنیای دیگری پرت کرد. زیان فراوان در چند معامله در سالهایی که اقتصاد اروپا در حال زوال بود و غفلت در پیشبینی حوادث و زمامداری کسانی در ایران که پدرم آنها را رقاص پای نقاره میدانست و اغوای یک کلاش اردبیلی او را به خودکشی واداشت و من مجبور شدم به
ایران برگردم.»