بلبشوی پاموک در ایران

طبق اخبار منتشر شده، چشمه ناشر رسمی اورهان پاموك در ایران شد در حالی كه سال گذشته ققنوس به عنوان ناشر رسمی این نویسنده اعلام شده بود

بلبشوی پاموک در ایران

خبر كوتاه و عجیب بود. خبرگزاری‌ها نوشتند چشمه، ناشر رسمی آثار اورهان پاموك در ایران شد. خبری كه اردیبهشت سال گذشته و در جریان سفر این نویسنده ترك به ایران به شكل دیگری مطرح شد و حالا با این شكل تازه. آن زمان رسانه‌ها نوشتند پاموك نام ارسلان فصیحی كه چند اثر از او را هم ترجمه كرده، به عنوان مترجم رسمی‌اش در ایران به زبان آورده و به‌تبع آن هم ققنوس ناشر رسمی كارهای پاموك در ایران خواهد بود. هر چند ما رسانه‌ای‌ها همان زمان هم می‌دانستیم در نشر بی‌ضابطه و قانون ایران داشتن ناشر رسمی تقریبا اتفاقی غیرممكن است، اما خبر را منتشر كردیم و تا همین چند روز پیش هم تصور می‌كردیم ققنوس ناشر رسمی كارهای پاموك در ایران است. حالا اما می‌دانیم خبر عوض شده و چشمه جای ققنوس را گرفته است. در متن خبر این طور آمده است: نشر چشمه كه تا به‌حال ترجمه شش كتاب از اورهان پاموك را منتشر كرده، ناشر رسمی این نویسنده در ایران شد. پس از توافقات به‌عمل‌آمده با آژانس ادبی این نویسنده و انعقاد قرارداد كپی‌رایت،‌ از این پس این كتاب‌ها و كتاب‌هایی كه در آینده از اورهان پاموك ترجمه و منتشر می‌شود، با اجازه‌ خود او خواهد بود.

یكی از شش كتابی كه چشمه از پاموك و با ترجمه
عین ا... غریب منتشر كرده، از زمان نشر انتقادات بسیاری را داشته است. «نام من سرخ» یكی از معروف‌ترین آثار پاموك در میان اهالی كتاب معروف است به اثری كه مترجم و ویراستار در آن دخل و تصرف بسیار داشته‌اند، اما حالا احتمالا او هم همراه با نشر چشمه كه پیشتر شش كتاب از پاموك را برایش ترجمه كرد، به عنوان مترجم رسمی آثار این نویسنده در ایران فعالیت خواهد كرد. هر چند فصیحی در ترجمه‌هایی كه از آثار پاموك و دیگر رمان و داستان‌های ترك انجام داده، مترجمی موفق و زبردست بوده و كمتر ایرادی به كارهای او تاكنون وارد شده، اما مسأله ما در این گزارش نه چشمه است و نه ققنوس، چون همان طور كه پیشتر گفته شد، مسأله داشتن ناشر رسمی در كشوری كه نشر هیچ ضابطه و قانونی در عرصه ترجمه ندارد و هر ناشر و مترجمی می‌تواند با یك اثر هر كاری دلش خواست، بكند به نظر چندان جدی نمی‌آید. مسأله ما دقیقا همین است كه چرا نشر این همه سرگردان و بی‌ضابطه در عرصه داخلی رفتار می‌كند و هیچ قانونی در برابر این نابسامانی‌ها تعریف و تصویب نمی‌شود. شاید فكرش را هم نكنید، اما نگاهی بیندازید به مواردی كه در ادامه به آنها اشاره می‌شود و تنها دربردارنده اتفاقاتی است كه برای كتاب‌های یك نویسنده یعنی همین جناب اورهان پاموك خودمان افتاده است.
 چه کسانی سراغ پاموک رفتند؟
«جودت بیك و پسران» سه ترجمه در ایران دارد. این کتاب‌ها با ترجمه عین‌ا... غریب در نشر چشمه، ارسلان فصیحی در نشر ققنوس و علیرضا سیف‌الدینی در نشر نیماژ منتشر شده‌اند. «خانه خاموش» هم ترجمه‌های متعددی دارد. در نشر ماهی مژده الفت، نشر نگاه مرضیه خسروی، نشر مركز سارا مصطفی‌پور، نیماژ ساناز زمانی و دنیای نو ایرج نوبخت سراغ این كتاب رفته‌اند و مریم طباطبایی‌ها با نام «خانه سكوت» در نشر پوینده این کتاب را ترجمه و منتشر كرده‌ است.
«قلعه سفید» را ارسلان فصیحی در ققنوس، فرهاد سخا و علی كاتبی در نشر مرغ آمین و نرگس خامه‌ای در نشر یوبان ترجمه و منتشر كرده‌اند.  «اسراركتاب سیاه» تنها با ترجمه عین‌ا... غریب از نشر چشمه وارد بازار كتاب شده و «چهره پنهان» هم در ایران ترجمه نشده است. «زندگی نو» را ارسلان فصیحی در ققنوس منتشر كرده است و «نام من سرخ» یكی از آثار مشهور پاموك هم در ایران سه ترجمه دارد، اولی با ترجمه غریب در چشمه كه همین اول گزارش هم ذكر خیرش رفت، جهان پور ملكی الموتی در نشر آسو و تهمینه رازدشت در نشر مروارید آن را ترجمه و چاپ كرده‌اند.  «رنگ‌های دیگر» با ترجمه علیرضا سلیمانی در نشر اختران و «برف» با ترجمه مصطفی علیزاده در نشر پوینده منتشر شده‌اند. «استانبول: شهر خاطره‌ها» با ترجمه شهلا طهماسبی در نیلوفر و «موزه معصومیت» با ترجمه طباطبایی‌ها در نشر پوینده چاپ شده‌اند.  كتاب «چمدان پدرم» یك بار با همین نام در نشر مانیا هنر و با ترجمه امین صدیقی و یك بار دیگر هم با نام «پدرم» در نشر ققنوس با ترجمه بهاره
فریس آبادی روانه بازار كتاب شده‌اند. «چشم‌اندازها: زندگی، كوچه‌ها، ادبیات» با ترجمه كاظم آذری سیسی در نشر اختر تبریز، «با و بی‌تكلف» در نشر نگاه با ترجمه غریب، «افكار عجیب من» با ترجمه سیف‌الدینی در نیماژ، «داستان افتادن من از داستانم» با ترجمه مژگان دولت‌آبادی در نشر مشكی و «رمان‌نویس ساده‌نگر و رمان‌نویس اندیشمند» با ترجمه سیف‌الدینی در نشر نیلوفر منتشر شده‌اند. همین طور كتاب «چیزی غریب در سرم» با ترجمه صابر حسینی در نشر ققنوس و همین كتاب با نام «شوری در سر» با ترجمه غریب در چشمه منتشر شده‌اند. ضمن این‌كه آخرین كتاب این نویسنده هم با عنوان «زنی با موهای سرخ» هم در نشر نون با ترجمه مژده الفت، «زنی با موهای قرمز» با ترجمه رویا پورمناف در نشر هورنار و «مو قرمز» با ترجمه غریب در نشر چشمه منتشر شدند.
 33 ترجمه از 16 کتاب
آثار پاموك تا كنون در جهان به 50 زبان منتشر شده‌اند، اما از هر كتاب در هر كشور یك نسخه ترجمه وجود دارد، در ایران اما تعداد ترجمه‌ها می‌تواند با تعداد ترجمه‌های آثار پاموك در جهان رقابت كند! در ایران 16 كتاب از 17 اثر پاموك با 33 ترجمه به بازار كتاب آمده‌اند.
چشمه و ققنوس هر كدام شش كتاب، پوینده و نیماژ هر كدام سه كتاب، نیلوفر و نگاه هر كدام دو كتاب و نشرهای نون، مروارید، یوبان، اختران، اختر، مشكی و هورنار هر كدام یك كتاب منتشر كرده‌اند. در میان مترجمان هم غریب هفت كتاب، فصیحی چهار كتاب، الفت دو كتاب و دیگر مترجمان یك كتاب را ترجمه كرده‌اند. البته برخی تك جلدهای دیگری هم منتشر شده اند كه هنوز نمی‌دانیم گردآوری مترجمان داخلی است یا خود پاموك آنها را در قالب یك كتاب منتشر كرده و به همین دلیل سراغشان نرفتیم. حالا فكرش را بكنید عنوان ناشر رسمی فلان نویسنده در ایران جز این كه عبارت شیك و باكلاسی است، برای ناشران چه می‌تواند داشته باشد؟ هیچ. ناشر رسمی یك نویسنده بودن زمانی می‌تواند برای ناشر فرصت باشد، كه كتاب‌های فرد مورد نظر تنها از طریق همان ناشر خاص ترجمه و وارد بازار كتاب شود. در شرایط فعلی ضعف قانون این یا هر عنوان مشابه دیگری را ناكارآمد كرده و آن را به یك عنوان یا عبارت جذاب تقلیل می‌دهد. اما جا دارد این را هم بپرسیم حالا كه مترجمان و ناشران ایرانی از پاموك 67 ساله در هر شكلی كه توانسته‌اند كتاب چاپ كرده‌اند، چشمه قرار است با این عنوان جذاب چه كند، آن هم وقتی هیچ قانونی وجود ندارد كه در صورت انتشار كتاب بعدی این نویسنده چندین و چند مترجم و ناشر با هم سراغش نرفته و منتشرش نكنند.