جنگ صنعت سینما برای جذب تماشاگران در«جنگ فردا»
بیگانههایی که دیگر نمیترسانند
کم نیست تعداد فیلمهایی که با فراخواندن موجودات بیگانه فضایی به کره زمین، آینده بشریت و بقای زمین را در معرض خطرات جدی قرار میدهند. این اکشنهای علمی ــ تخیلی با بهپا کردن آتش و خون و درگیری، نبردی نابرابر را بین آدمها و موجودات خطرناک و بیرحم فضایی سازمان میدهند و بالاخره در پایان ماجراها، بشریت را از خطر نابودی نجات میدهند. در بین این محصولات میتوان به فیلمهایی برخورد که داستانشان را بهسادگی و خوب تعریف میکنند و باعث خشنودی و رضایتخاطر تماشاچی میشوند. اما فیلمهایی هم هستند که در انجام این کار ناتوان هستند و نمیتوانند بینندهشان را مجاب کنند. حالا تازهترین فیلم سینمایی کریس پرات «جنگ فردا» در کدام دسته قرار میگیرد؟ او که با بازی در اکشنهای علمی ــ تخیلی چون «دنیای ژوراسیک» و «نگهبانان کهکشان» قابلیتهای بیشمار خود در مبارزات فضایی و توان مقابله با دایناسورهای بیرحم را نشان داده، تلاش دارد تا در جنگ فردا با بیگانههایی مبارزه کند که بههیچوجه حرف حساب سرشان نمیشود و تشنه خوردن خون انسانهای بخت برگشته هستند!
گروهی از انسانها با کمک یک تکنولوژی پیشرفته، از زمان آینده به زمان حال سفر کرده و از آدمها درخواست کمک و مبارزه با بیگانههای فضایی میکنند. در حقیقت آنهایی که خواهان کمک هستند، فرزندان و نوادگان همین آدمهای امروزی هستند که حالا بزرگ شدهاند. دن فورستر (کریس پرات)، معلم دبیرستان است که همسر و دختر کوچکش موری را تنها میگذارد
تا به آیندگان پیوسته و با بیگانهها بجنگد. او در آینده با سرهنگ موری (ایون استاوسکی) دخترش ملاقات میکند که تقریبا هم سن و سال خودش است. دن و گروه همراهش با هدایت سرهنگ موری موفق میشوند تا راهی برای نابودی موجودات بیگانه فضایی پیدا کنند.
جنگ فردا در اصل برای نمایش عمومی در سالنهای سینماها آماده شده بود اما بعد از شیوع بیماری کرونا و اکران اینترنتی محصولات سینمایی، پارامونتیها هم امتیاز پخش استریم آن را به شبکه آمازون فروختند. منتقدان که نگاه مثبتی به این اکشن نظامی علمی ــ تخیلی نداشتند، گفتند جنگ فردا در صورت نمایش عمومی حتما شکست سخت تجاری میخورد و تماشاگران استقبالی از آن نمیکردند. خبر تولید فیلم را کریس پرات در فوریه 2019 اعلام کرد و از آن بهعنوان اکشنی تماشایی یاد کرد که تحولی در گونه علمی ــ تخیلی ایجاد خواهد کرد! هدف کریس مککی کارگردان فیلم خلق اثری دلهرهآور بود اما منتقدان میگویند تماشاچی با دیدن صحنههای فیلم ناخودآگاه خندهاش میگیرد و بهجای دادن لقب دلهرهآور به فیلم، بهتر است از لفظ کمدی استفاده کرد!
مدیران آمازون تعداد بینندگان خانگی فیلم در پخش استریم را نزدیک 5/2 میلیون نفر اعلام کردند. بر همین اساس، آنها چنین ارزیابی کردند که برخلاف منتقدان، تماشاگران با فیلم و داستان آن همراهی کرده و دوستش داشتهاند. تحلیلگران اقتصادی سینما عقیده دارند مدیران پارامونت با واگذاری امتیاز پخش اینترنتی فیلم به آمازون نهتنها ضرر نکرده، بلکه سود هم بردهاند. پارامونتیها در ازای واگذاری این امتیاز مبلغ 200 میلیون دلار (معادل رقم هزینههای تولید) دریافت کردهاند. خود آمازونیها درباره ضرر یا زیان فیلم حرفی نزدهاند.
کریس پرات فیلمبرداری بخشی از صحنههای اکشن فیلم در سرمای روسیه را خطرناک و در نوع خود کمنظیر عنوان کرد. اما این صحنهها در دل فیلم، خود را نشان نمیدهند و برجسته نیستند. کریس مککی که دستیار کارگردان کارتون «فیلم لگویی» با صدای کریس پرات بود، بهواسطه این آشنایی توانست او را مجاب به بازی در جنگ فردا کند.