نمر، نمر باقی میماند
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
صحبت از آزادی تفکر و اعتقادات وقتی روی منطقی به خود میگیرد که پای عقاید تکفیری وسط نباشد. یک مسلمان و یک مسیحی میتوانند بهخوبی و خوشی کنار هم زندگی کنند و به عقاید هم احترام بگذارند. دو نفر با دو عقیده مختلف میتوانند باهم در یک اقلیم بگنجند تا وقتیکه عقیده یکی از آنان، حکم بر اعدام دیگری ندهد.
بعد از جنگ جهانی، بریتانیا که برای خاورمیانه خوابهای سیاهی دیده بود به آل سعود کمک کرد تا حسین را از تخت حجاز بیندازند و خودشان بشوند آقای حجاز. حسین را هم با اعطای پادشاهی اردن و عراق به پسرهایش قانع کرد که از کلیدداری حرمین شریفین بلند شود و جایش را به سعودیها بدهد. تا وقتی حسین هاشمی، کلیددار خانه خدا بود مسلمانان از مذاهب مختلف در حرم امن جمع میشدند و شیعیان در امنیت کامل به زیارت مقبرههای بقیع میرفتند اما با آمدن آل سعود همهچیز عوض شد. آل سعود تفکرات وهابی داشتند و وهابیت حکم تکفیر و اعدام دیگر مذاهب را صادر کرده بود. این تفکر مثل یک توده سرطانی در عربستان متاستاز داد و کار بهجایی رسید که مقبرههای بقیع هم به دست همین
آل سعود تخریب شد. دیگر عربستان جای زندگی مسالمتآمیز شیعیان نبود. تبدیل شده بود به یک معرکه نبرد.
شیخ نمرباقرالنمر سال 2009 در یکی از سخنرانیهایش که فوری به گوش همه رسید اعلام کرد دیگر این وضعیت را برای شیعیان تحمل نمیکند. اگر بنا بر ادامه این روند باشد، شیعیان را به جدا شدن از عربستان تشویق میکند و حیثیت شیعی از تمامیت ارضی عربستان مهمتر است. شیخ درسش را نزد علمای مختلف شیعه در ایران و سوریه پس داده بود. شاگرد آیتا... محمدتقی مدرسی بود و سر نترسی داشت. از وقتی رهبری شیعیان عربستان را دست گرفته بود، یکتنه و بیسلاح زده بود به دل ظلم سعودی. یکی دو سال بعدازآن سخنرانی شیخ در سخنرانی دیگری که در بحرین انجام داد، قید کرد مقبرههای قبرستان بقیع باید بازسازی شوند و نباید بیش از این، مورد هتک حرمت سعودیها قرار بگیرند. شیخ از بحرین به عربستان برگشت درحالیکه میدانست حرفهایش سرش را به باد خواهد داد. درحالیکه میتوانست راهش را سمت همان ایران یا سوریه کج کند و تا آخر عمر در سلامت و عافیت علیه سعودیها حرف بزند اما بازگشتش به عربستان سفری بود شبیه سفر حسین بن علی (ع) به کوفه، درحالیکه میتوانست برود یمن و تا آخر عمر در عافیت و سلامت علیه یزید سخنرانی کند. شیخ النمر بهمحض رسیدن به عربستان، بازداشت و چند سال بعد با شمشیر درملأعام گردن زده شد. شیخ میدانست سرش آخرین سلاح اوست برای مبارزه علیه ظلم سعودیها و علیه محبان امیرالمؤمنین (ع) در عربستان.
پینوشت:«نمر»در زبان عربی به معنای پلنگ است. شعری قدیمی در ادبیات عرب وجود دارد که میگوید: «نمر(پلنگ)نمر باقی میماند حتی اگر کشته شود... و سگ، سگ باقی میماند حتی اگر بکشد.»
تیتر خبرها