به‎دنبال کلید طلایی پویایی در مقالات علمی

به‎دنبال کلید طلایی پویایی در مقالات علمی


تنوع و ساختار یک گروه تحقیقاتی چطور می‎تواند بر کیفیت تحقیق اثر بگذارد؟
دانشمندان معتقدند برای پاسخ به این سوال، به ابزار استانداردی فراتر از ابزارهای فعلی ارزیابی مقالات مانند تعداد ارجاع (citation)، ضریب تاثیر (impact factor) و... نیاز است و به‎دنبال یافتن الگوهای جدیدتری هستند.
با بررسی 65 میلیون مقاله علمی، ثبت اختراع و محصولات نرم‎افزاری مشخص‌شده گروه‎های بزرگ‎تر در پروژه‎هایشان تمایل به توسعه دانش و فناوری حال حاضر را دارند، درحالی‎که گروه‎های کوچک‎تر با ایده‎ها و فرصت‎های جدیدی که می‎آفرینند، دانش و فناوری را متحول می‎کنند. به همین علت کار گروه‎های بزرگ‎تر زودتر به نتیجه می‎رسند و توجه بیشتری را به خود جلب می‎کنند و گروه‎های کوچک‎تر به‌دلیل مطالعه عمیقی که دارند، در آینده موفقیت‎های بیشتری کسب می‎کنند. درهرحال سیاست‎های علمی باید از همه گروه‎‌های کوچک و بزرگ حمایت کند، زیرا
هر دو برای رشد علم و فناوری ضروری هستند.
پژوهشگران ساختار گروه نویسنده‎های مقالات و تاثیر آن در ماهیت پژوهش را نیز با دقت بررسی می‎کنند. درست مانند مجلات و ژورنال‎ها که جزئیات مشارکت افراد در مقالات را نیز سوال می‎کنند. آنها معتقدند با این روش می‎توان اعضایی از گروه را که بیشتر نقش‎های عملی برعهده می‎گیرند و آنهایی را که مغز متفکر و خلاقیت گروه هستند، تشخیص داد و نتیجه نهایی پژوهش را ازنظر بدیع بودن، نوآورانه و ماندگاربودن پیش‌بینی کرد.
پژوهشگران حتی سن نویسندگان مقالات را نیز در نظر می‌گیرند، بر اساس این که در زمان انتشار آن مقاله نویسندگان چقدر از وقت‌شان را برای کارشان گذاشته‎اند. برای مثال دریافته‎اند گروه‎هایی که سال‎ها تجربه دارند یا در واقع قدرت گروهی (team  power)  بالایی دارند و از نظر سابقه کار مانند یکدیگر هستند، به‎خوبی عمل می‎کنند و مورد ارجاع قرار می‎گیرند. همچنین در گروه‎های تحقیقاتی که قدرت گروهی پایینی دارند، وقتی سلسله‌مراتب زیادی وجود داشته باشد، بهتر عمل می‎کنند؛ گرچه این گروه‎ها به افرادی باتجربه پژوهشی بیشتر نیاز دارند. اما بدترین عملکرد برای گروه‎هایی است که قدرت گروهی بالایی دارند و از طرفی سلسله‌مراتب زیادی هم دارند.
الگوهایی که از آن صحبت شد در دنیای مقالات علمی صادق بوده و در میلیون‎ها کار پژوهشی ثابت شده است. پژوهشگران اکنون در حال بررسی نحوه توزیع قدرت گروهی در همکاری‎های بین‎المللی هستند. برای مثال اگر تیمی 10 نویسنده داشته باشد- پنج نفر از آمریکا، سه نفر از چین و دو نفر از سنگاپور- و نویسنده اصلی و سرپرست گروه از کشور اقلیت (در اینجا سنگاپور) باشد، آیا این مدل از گروه‎های پژوهشی موثرتر عمل می‎کنند؟
یکی از موارد دیگری که پژوهشگران به دنبال آن هستند، تحت‌فشار قراردادن دانشمندان برای انتشار آزادتر داده‎هایشان است. از دیدگاه تئوری، تلاش برای در دسترس همه قراردادن و آزادساختن داده‎ها می‎تواند منجر به کاهش همکاری‎های بین‎المللی شود. زیرا دانشمندان برای دسترسی به اطلاعات، دیگر نیازی به برقراری روابط جدید نخواهند داشت. از طرفی دسترسی آزاد به اطلاعات، پژوهشگران مختلف دنیا را به هم وصل می‎کند. زیرا کار آنها را افراد بیشتری خواهند دید و برعکس می‎تواند همکاری‎های بین‌المللی را افزایش دهد.
منبع:  Nature