اگر فرش و صنایعدستی یکی شوند
الحاق مرکز ملی فرش به وزارت میراث فرهنگی حتما پیامدهای خوبی به همراه خواهد داشت ازجمله اینکه مستقیما با وزیر ارتباط خواهند داشت و میتوانند با استقلالی که کسب میکنند تبدیل به یک تشکیلات قوی و قدرتمند در این وزارتخانه شوند. این ارتقا با شکوفایی مجدد فرش همراه خواهد بود. متاسفانه در حال حاضر وضعیت برای فرش و صنایعدستی در این برهه اصلا خوب نیست. توجه دولتها بهطور کلی به بخش صنایعدستی و فرهنگی معطوف نیست در حالی که در همه دنیا
به صنایع فرهنگی روی آوردهاند.
کشوری مثل انگلستان که صنایعدستی خاصی نداشته و ندارد، صنایعدستیهایی احیا کرده و از این راه درآمدزایی میکند. کشورهای هند و چین که درآمدهایشان از این بخش میلیاردی است اما در ایران بهدلیل این گسست و بیتوجهی شاهد ازدست رفتن بازارهایمان هستیم.
بازارهای ما در سراسر دنیا جزو میراث اقتصادی ایران هستند و از دست دادن آنها مثل این میماند که یک بنای تاریخی را از دست بدهیم چون اینها با خوندل توسط پدران ما کسب شده. بازار اروپا، بازار آمریکا یا بازار فرش در آلمان به این سادگیها بهدست نیامده که به این سادگیها از بین برود. این صدمهای جبران ناپذیر است که میتوان با همکاری فرش و صنایعدستی جلوی نابودی کامل آن را گرفت.
مرکز ملی فرش باید در قالب یک معاونت در کنار معاونت صنایعدستی ایجاد شود تا با صنایعدستی رقابتی سالم داشته باشد. باید یک مثال بزنم؛ وقتی یک گردشگر یا مشتری خارجی و حتی داخلی فرش میخرد، آمادگی خرید خاتم و میناکاری، زرباف و صنایعدستی دیگر را هم دارد بنابراین پیوند فرش و صنایعدستی حتما به سود هر دو طرف خواهد بود.