فرش برای شکوفایی دوباره نیاز به جابهجایی دارد
بحث الحاق مرکزملیفرش به وزارتخانه جدیدالتاسیس میراث فرهنگی برای چندمین بار داغ شدهاست. برخی مخالف و عدهای موافق پیوستن فرش به این وزارتخانه هستند اما با این پیششرط که تحت عنوان معاونت باشد نه زیرمجموعه معاونت صنایعدستی. بهمن نامورمطلق، استاد دانشگاه و معاون پیشین صنایعدستی وزارتمیراثفرهنگی کشور یکی از پیشنهاددهندگان این الحاق است. وی در زمان تصدی مسؤولیتش چندینبار سعی کرد فرش را از وزارت صمت جدا و پای آن را به سازمان میراثفرهنگی سابق باز کند ولی برخی اما و اگرها و از طرفی به پایان رسیدن دولت دهم اجرای این سناریو را ناتمام گذاشت.
شما زمانی مسؤولیت صنایعدستی کشور را در سازمانمیراثفرهنگی به عهده داشتید و بارها پیشنهاد کردید فرش از وزارت صنعت، معدن و تجارت جدا شود و در کنار صنایعدستی که از یک ریشه و هنر است، بنشیند. دلیل این پیشنهاد چه بود؟
همه کشورهایی که فرش تولید میکنند این دستبافته را جزو صنایعدستی به شمار میآورند؛ چراکه صنایعدستی پیکره واحدی است که متاسفانه در کشور ما با آن سلیقهای رفتار شده، یعنی اینکه وزیری دوستش داشته فرش جزو زیرمجموعه خودش باشد و آن را از سایر هنرهای دستی جدا کرده. باید بگویم سرشت همه هنرهای دستی از نظر فلسفی و زیباشناسی یکی است و یک ماهیت دارند. این هنرها صنایع کاربردی، صنایع بومی و صنایع فرهنگی کشورمان هستند که ریشه در قرون و حتی هزارههای گذشته دارند. جدا کردن فرش از سایر صنایعدستی همچون گلیم، زیلو، جاجیم، نمد و … بدون هیچ دلیل تخصصی و قانعکنندهای بوده چراکه این هنر ربطی به صنایع جدید همچون خودروسازی و فولاد و پتروشیمی و … ندارد و از طرفی طبیعت آنها با هم جور در نمیآید.
فرش از منظر اقتصادی با سایر دستبافها از جمله مواد اولیه مثل پشم، دار، رنگ، نقشه و … اشتراکات زیادی دارد که در نهایت تولیدات هم شباهت به یکدیگر دارد؛ بنابراین باید به هم بپیوندند تا در بحث واردات، صادرات پشم و ابریشم یا محصول نهایی سیاست واحدی را در پیش بگیرند. اینها در تجارت داخلی و خارجی هم به یکدیگر وابستهاند و باید برای تبلیغات در داخل و خارج از کشور هر کدام برای خود تبلیغ کنند که با وجود این تاثیرگذاری این دو نسبتا کاهش مییابد. در مجموع باید گفت فرش و صنایعدستی در زیباییشناسی، تولید و تجارت به یکدیگر وابستهاند و این گسست به تضعیف هر دو بخش منجر شدهاست. فرش با جامعه دو میلیونی و صنایعدستی هم تقریبا با همین جمعیت نباید از هم جدا باشند و پیوند این دو میتواند قدرت و انسجام را در پی داشتهباشد تا در مقابل دولت، مجلس، نهادها و سازمانهای تصمیمگیرنده مطالبهگری کنند و به نتایج بسیار خوبی برسند. این موضوع یکی از آرزوهای من و همینطور هنرمندان عزیز چه در حوزه فرش و چه صنایعدستی است که اینها باید به هم ملحق شوند تا بتوانند مطالبات خودشان را پیگیری کنند.
با توجه به وضعیت اقتصادی، تحریم آمریکا و شیوع ویروس کرونا، بهنظرتان وزارتخانه جدیدالتاسیس میراث فرهنگی آمادگی لازم را برای پذیرش مرکز ملی فرش دارد؟
به نظرم با این ساختار و با این نوع مدیریت در سطح وزارتخانه نه. شرایط در این وزارتخانه مطلوب نیست از طرفی حال و روز فرش در وزارت صمت هم خوب نیست. شما ببینید در طول این سالها چقدر مدیر عوض کردهاست. متاسفانه فرش را در این وزارتخانه جدی نمیگیرند. حمایت از فرش در این وزارتخانه کافی و ایدهآل نبوده و این موضوع وضعیت فرش را پیچیده کردهاست. فرش، نگین هنر ایرانی است و متاسفانه در شرایط بدی بهسر میبرد. از طرفی وزارتخانه میراث فرهنگی هم شرایط و آمادگی لازم را برای پذیرش مرکز ملی فرش ندارد؛بنابراین نیاز است دولت برای هموار کردن این مسیر وارد عمل شود تا فرش در کنار صنایعدستی قرار بگیرد و اعتبار گذشتهاش را باز یابد.
همه کشورهایی که فرش تولید میکنند این دستبافته را جزو صنایعدستی به شمار میآورند؛ چراکه صنایعدستی پیکره واحدی است که متاسفانه در کشور ما با آن سلیقهای رفتار شده، یعنی اینکه وزیری دوستش داشته فرش جزو زیرمجموعه خودش باشد و آن را از سایر هنرهای دستی جدا کرده. باید بگویم سرشت همه هنرهای دستی از نظر فلسفی و زیباشناسی یکی است و یک ماهیت دارند. این هنرها صنایع کاربردی، صنایع بومی و صنایع فرهنگی کشورمان هستند که ریشه در قرون و حتی هزارههای گذشته دارند. جدا کردن فرش از سایر صنایعدستی همچون گلیم، زیلو، جاجیم، نمد و … بدون هیچ دلیل تخصصی و قانعکنندهای بوده چراکه این هنر ربطی به صنایع جدید همچون خودروسازی و فولاد و پتروشیمی و … ندارد و از طرفی طبیعت آنها با هم جور در نمیآید.
فرش از منظر اقتصادی با سایر دستبافها از جمله مواد اولیه مثل پشم، دار، رنگ، نقشه و … اشتراکات زیادی دارد که در نهایت تولیدات هم شباهت به یکدیگر دارد؛ بنابراین باید به هم بپیوندند تا در بحث واردات، صادرات پشم و ابریشم یا محصول نهایی سیاست واحدی را در پیش بگیرند. اینها در تجارت داخلی و خارجی هم به یکدیگر وابستهاند و باید برای تبلیغات در داخل و خارج از کشور هر کدام برای خود تبلیغ کنند که با وجود این تاثیرگذاری این دو نسبتا کاهش مییابد. در مجموع باید گفت فرش و صنایعدستی در زیباییشناسی، تولید و تجارت به یکدیگر وابستهاند و این گسست به تضعیف هر دو بخش منجر شدهاست. فرش با جامعه دو میلیونی و صنایعدستی هم تقریبا با همین جمعیت نباید از هم جدا باشند و پیوند این دو میتواند قدرت و انسجام را در پی داشتهباشد تا در مقابل دولت، مجلس، نهادها و سازمانهای تصمیمگیرنده مطالبهگری کنند و به نتایج بسیار خوبی برسند. این موضوع یکی از آرزوهای من و همینطور هنرمندان عزیز چه در حوزه فرش و چه صنایعدستی است که اینها باید به هم ملحق شوند تا بتوانند مطالبات خودشان را پیگیری کنند.
با توجه به وضعیت اقتصادی، تحریم آمریکا و شیوع ویروس کرونا، بهنظرتان وزارتخانه جدیدالتاسیس میراث فرهنگی آمادگی لازم را برای پذیرش مرکز ملی فرش دارد؟
به نظرم با این ساختار و با این نوع مدیریت در سطح وزارتخانه نه. شرایط در این وزارتخانه مطلوب نیست از طرفی حال و روز فرش در وزارت صمت هم خوب نیست. شما ببینید در طول این سالها چقدر مدیر عوض کردهاست. متاسفانه فرش را در این وزارتخانه جدی نمیگیرند. حمایت از فرش در این وزارتخانه کافی و ایدهآل نبوده و این موضوع وضعیت فرش را پیچیده کردهاست. فرش، نگین هنر ایرانی است و متاسفانه در شرایط بدی بهسر میبرد. از طرفی وزارتخانه میراث فرهنگی هم شرایط و آمادگی لازم را برای پذیرش مرکز ملی فرش ندارد؛بنابراین نیاز است دولت برای هموار کردن این مسیر وارد عمل شود تا فرش در کنار صنایعدستی قرار بگیرد و اعتبار گذشتهاش را باز یابد.