صنعت تبخیر آب

جانمایی اشتباه صنایع در کشور به بحران آب دامن می‌زند برای حل این مساله چه باید کرد؟

صنعت تبخیر آب

تصور کنید نشسته‌ایم پشت پیانویی بزرگ، فاصله صندلی با پیانو طوری نیست که پایمان به پدال‌ها برسد اما ما به جای آنکه صندلی را کمی جابه‌جا کنیم و به جلو ببریم پیانوی بزرگ را می‌کشیم سمت خودمان! این رفتار دقیقا همان کاری است که این روزها درباره موضوع جانمایی صنایع فولادی و منابع آبی مطرح است. خیلی‌ها می‌گویند ما به جای آنکه صنایع را کنار منابع آبی احداث کنیم، با صرف هزینه و تخریب محیط‌زیست منابع آبی را گسیل کرده‌ایم سمت صنایع. آن هم در منطقه‌ای که از قرن‌ها پیش دچار مشکلات کم‌آبی بوده است. برخی از آمارها حکایت از این دارد که 85درصد از مجموع واحدهای فولادی در مرکز کشور و چنین مناطقی متمرکز شده‌اند. وقتی به نقشه قرارگیری مجتمع‌های فولادی نگاه کنید متوجه عمق بیشتر فاجعه می‌شویم، چرا که بخش قابل‌توجهی از این مجتمع‌ها نه‌تنها در مرکز ایران که همواره با خشکسالی همراه بوده قرار دارند بلکه تعدادی از این مجتمع‌های فولادی و پتروشیمی در دشت‌های «ممنوعه» و «ممنوعه بحرانی» قرار گرفته‌اند. اغلب صاحبان صنایع اما در مقابل انتقادات این جانمایی‌ها به سهم اندک مصرف آب صنعتی اشاره دارند و معتقدند به جای تمرکز بر هدررفت آب در بخش کشاورزی یا تغییر الگوی کشت در ایران گلایه به بخش صنعت حکم آدرس غلط‌دادن را دارد. کارشناسان حوزه آب اما می‌گویند بخش عمده‌ای از تنش‌های اجتماعی آبی پیش‌رو در کشور ماحاصل پروژه‌های انتقال آب و مصرف بخش صنعت است. در اشتباه‌بودن محل قرارگیری صنایع آب‌بری همچون فولاد در مناطق کم‌آب حالا شکی نیست،‌ همین ایامی که خوزستان با چالش بزرگی به نام بحران آب روبه‌روست و همین حالا که همه کارشناسان حوزه آب از تاثیر صنایع فولادی بر منابع آبی حرف می‌زنند مجوز احداث کارخانه جدید فولاد در سبزوار توسط نمایندگان این شهر اخذ شده است!

 فولاد چقدر آب می‌خورد؟
مقدار آب مصرفی برای تولید فولاد با توجه به فرسوده یا به‌روزبودن دستگاه‌ها و زیرساخت‌ها متفاوت است، برخی از مجتمع‌های فولادی مدعی صرفه‌جویی40درصدی در مصرف آب نسبت به پنج‌سال گذشته هستند و برخی دیگر نه‌تنها میزان مصرف آب را کم نکرده‌اند که به دلیل فرسودگی زیرساخت‌هایشان این میزان را افزایش هم داده‌اند. آب در بیشتر بخش‌های یک کارخانه فولاد مورداستفاده قرار می‌گیرد. به این معنا که یک کارخانه فولاد عملا بدون داشتن آب نمی‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد. به همین دلیل است که کارخانه‌های فولاد به‌طور معمول باید در نزدیکی منابع فراوان آب شیرین ساخته شوند تا هم دسترسی کافی به آب مورد نیازشان باشد و هم کیفیت آب مورد نیازشان تضمین شده باشد. آنچه بدیهی است اینکه یک کارخانه فولاد از مقدار قابل‌توجهی آب برای تولید بخار، خنک‌سازی، انتقال ضایعات، کنترل گرد و غبار و مواردی از این نوع استفاده می‌کند. برای فهم این مقدار می‌توان به آمارهای وزارت نیرو در سال 99 استناد کرد، براساس این آمارها برای تولید هر تن فولاد حدود «230هزار لیتر» آب مصرف می‌شود، به عبارتی برای تولید هر کیلو فولاد ما نیاز به 230لیتر آب داریم. با مولفه‌ای دیگر این مقدار برای هر تن فولاد تولیدی عددی نزدیک به 28تا30متر مکعب آب است. مقایسه این مقدار مصرف با آبی که در بخش کشاورزی صرف می‌شود از اساس بیهوده به نظر می‌رسد چرا که مصرف آب در بخش کشاورزی بسیار بالاتر از بخش صنعت است اما آنچه آشکار است اینکه همین مقدار مصرف آب در واحدهای فولادی داخل کشور بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است. ما در حالی به ازای تولید هر تن فولاد 28مترمکعب آب مصرف می‌کنیم که در دنیا به ازای تولید هر تن فولاد خام فقط 8مترمکعب آب مصرف می‌شود که این مقدار تقریبا 3/5برابر استاندارد جهانی است.
واحدهای فولادی روی دشت‌های ممنوعه
از نقشه منتشرشده توسط انجمن انرژی‌های تجدیدپذیر ایران وابسته به اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی می‌توان متوجه موقعیت کارخانه‌های فولاد و پتروشیمی‌ها روی دشت‌های کشور با توجه به وضعیت آنها از نظر ممنوعیت برداشت از آبخوان شد. با نگاهی اجمالی به نقشه استقرار این واحدها می‌توان دریافت که تمرکز اکثر فولادسازان یعنی نزدیک به 65درصد کل تولید فولاد در مرکز کشور است؛ یعنی دقیقا جایی که از منابع آب دریا بی‌بهره هستند. اصرار صاحبان صنایع به قرارگیری واحدهای فولادی همچنان ادامه دارد. سال97 که مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست‌جمهوری به دولت درباره چالش آب هشدار داده بود، اسحاق جهانگیری به عنوان یکی از بزرگترین حامیان صنایع در کویر، فولاد اردکان را افتتاح کرد. ظرفیت تولید این واحد بنا بر آمار موجود حدود یک میلیون تن در سال است. اگر مصرف این واحد استاندارد باشد همان‌گونه که گفته شد امکانش بسیار کم است برای تولید فولاد سالانه این مجتمع 28میلیون متر مکعب آب در سال مصرف می‌شود. برای درک مقدار این میزان آب باید بدانیم که سد لتیان تهران 95میلیون مترمکعب ظرفیت دارد، به این مفهوم که این واحد به‌تنهایی در طول سه سال به اندازه ظرفیت کامل یک سد آب مصرف می‌کند. این را بگذارید کنار ده‌ها مجتمع فولاد کوچک و بزرگ در بخش‌های مرکزی ایران به عنوان مثال فولاد اصفهان 9برابر فولاد اردکان در سال تولید دارد. به این معنا که هر چند ماه یکبار به اندازه ظرفیت آب سدلتیان آب مصرف می‌کند.
آب مفت و فولادِ گران!
مقدار آب مصرفی واحدهای فولادی به چشم شهروندان بسیار زیاد است اما صاحبان صنایع فولادی می‌گویند در مصرف آب واحدهای فولادی بزرگنمایی صورت گرفته است. پرتکرارترین توجیه آنها مقایسه میزان مصرف آب در این بخش با بخش کشاورزی است؛ البته که اگر با عیار آمار به این توجیه نگاه کنیم پربیراه هم نیست. به عنوان مثال در حالی برای تولید هر کیلو فولاد 230لیتر آب مصرف می‌شود که هر کیلو گندم 1300لیتر و هر کیلو پسته 2500لیتر آب مصرفی دارد. این موضوع وقتی مهم‌تر به نظر می‌آید که بدانیم میزان ارزش افزوده و ارزآوری هر کیلو فولاد چند برابر گندم است اما کارشناسانی هم هستند که معتقدند ارزش آب در یک منطقه گرفتار خشکسالی قابل‌مقایسه با مناطق برخوردار از منابع آبی نیست. حجت میان‌آبادی، کارشناس این حوزه معتقد است ساده‌سازی مصرف کم آب در بخش صنعت به نوعی فرافکنی است و به جام‌جم می‌گوید: «بخش عمده‌ای از مناقشات و تنش‌های اجتماعی آبی رخ داده در کشور نتیجه پروژه‌های انتقال آب همین 2درصد مصرفی‌هایی است که با اقتصاد سیاسی و سرمایه کلان، بخش جدی از سیاستگذاری آب کشور را به نفع خود رقم می‌زنند.» او همچنین به ارزشمندبودن محصول صنعت در برابر کشاورزی و ارجحیت آب در مصرف صنعتی هم انتقاد دارد. میان‌آبادی می‌افزاید: «فولاد مبارکه نیروگاه ۴۰۰مگاواتی دارد. به دلیل ارزان‌بودن قیمت از برق سراسری استفاده می‌کند و نیروگاهش خاموش است. در کنار استفاده از برق یارانه‌ای همچنین از آب یارانه‌ای هم استفاده می‌کند اما عرصه محصولش در کشور به قیمت جهانی است!»
باید کارخانه‌ها را تعطیل کنیم؟
نگاهی به نقشه پراکندگی مجتمع‌های فولادی چیزی جز حسرت به جا نمی‌گذارد، ما به جای احداث صنایع پتروشیمی و فولاد در جوار منابع آبی، آب را با صرف هزینه به سمت مجتمع‌های فولادی آورده‌ایم اما حالا چه باید کرد؟ باید کارخانه‌ها را تعطیل کرد؟! مسعود سرپاک، کارشناس حوزه انرژی معتقد است این کار از اساس اشتباهی راهبردی بوده و بدون‌توجه به وضعیت آمایش سرزمینی صورت گرفته است. او به جام‌جم می‌گوید: «پیش از هر کاری باید جلوی تکرار این کار را بگیریم. باید با نظارت و پایش دقیق از احداث کارخانه‌های آب‌بر در مناطق دچار تنش آبی جلوگیری کنیم. در مرحله بعد باید به سمت بهینه‌سازی مصرف آب در واحدهای فولادی برویم. در شرایط کنونی ما در این حوزه ضعف‌های بسیاری داریم. به عنوان مثال باید به دنبال بحث بازگرداندن آب به سیستم یا ریسایکلینگ در صنعت فولاد باشیم چرا که این بحث در صنعت فولاد از اهمیت بالایی برخوردار است.» به گفته سرپاک برخی از واحدهای فولادی ایران در حال حاضر طرح‌هایی برای سیستم ریسایکلینگ یا بازگشت آب به مجموعه خود را در دستور کار قرار داده‌اند. این موضوع موردتوجه وزارت‌نیرو هم قرار دارد.یکی از طرح‌های کنونی وزارت‌نیرو کاهش میزان مصرف آب در بخش کشاورزی از 90درصد کنونی به 70درصد است. ابوذر طاهری، کارشناس حوزه فولاد معتقد است: «اگر این 20درصد کاهش در مصرف آب به واسطه افزایش بهره‌وری در بخش کشاورزی محقق شود به اندازه صد برابر مصرف کنونی بخش فولاد، آب تامین می‌شود. این گمان که باید صنایع فولاد را جابه‌جا کرد، آنها را برای کاهش مصرف آب تحت‌فشار قرار داد یا اینکه صنایع فولادی کشور به سبب کمی منابع آب در ایران، نامناسب بود یا جایابی نامناسبی داشته‌اند همه ناشی از خطای راهبردی است که با نادیده انگاشتن صدمات ویرانگر کشاورزی بر امنیت آبی ایران رخ داده است.»