چه باید کرد؟

چه باید کرد؟


هر تصمیم و سیاست کارآمدی باید مبتنی بر پژوهش باشد، پر واضح است که درصد موفقیت هر سیاستی وقتی بیشتر خواهد شد که بتوانیم زمینه پیدایش آن مشکل را آسیب‌شناسی کنیم، این آسیب‌شناسی مستلزم ابزاری است که شامل داده‌های آماری مستند به دست آمده توسط یک پایش باشد. این موضوع درباره موضوع مهاجرت هم مصداق دارد، موضوعی که تا سال‌ها به جای مدیریت آن تنها درموردش تاسف خوردیم. اما حالا داده‌های سالنامه آماری 1400 ابزار لازم در جهت اتخاذ سیاست‌های کارآمد را در اختیار قرار داده است. با وجود این سیاست‌ها سوال مهم این است که حالا باید چه کار کنیم؟
 یک باور خطرناک
نداشتن سیاست منسجم در مسیر مدیریت واقع‌بینانه و فرصت محور مهاجرت در کشور در کنار اعلام آمار بی‌پشتوانه و غیر مستند در حوزه مهاجرت‌های بین‌المللی باعث ایجاد یک تصویر ذهنی غیرمنطبق با واقعیت در جامعه ایران شده است. این تصویر ذهنی در میان عموم مردم و حتی مسؤولان کشور باعث القای این تفکر شده که نه تنها ایران کشوری است که بالاترین آمار مهاجرت در دنیا را داراست، بلکه تمام مهاجرت‌های صورت گرفته از این کشور به قصد عدم بازگشت است. متاسفانه این تصویر ذهنی روز به روز در حال تقویت است و باعث عدم پذیرش واقعیت‌ها و شکل‌گیری دوگانه «ماندن در برابر رفتن به قصد عدم بازگشت» شده است. این تصویر ذهنی از آن جهت خطرناک است که نه تنها اعتماد به نفس و امید اجتماعی را کاهش می‌دهد، بلکه مانع از پذیرش اجتماعی و باور به بازگشت مهاجران و متخصصان به داخل کشور می‌شود.
 راهبردهای فعال مهاجرتی همسایگان ایران
در حال حاضر کشورهای مختلف در نقاط مختلف جهان و به ویژه کشورهای همسایه ایران با درک صحیح از دینامیسم مهاجرت‌های بین‌المللی در حال تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها در این حوزه هستند. بر همین اساس برخی از کشورهای حوزه خلیج‌فارس و ترکیه به سرعت در حال برنامه‌ریزی و اجرای برنامه‌های منسجم برای جذب سرمایه‌گذاران، سرمایه‌های انسانی خلاق و نوآور، دانشجویان و تحصیل‌کردگان در راستای دستیابی به اهداف بلند پروازانه خود در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در افق کوتاه مدت و بلند مدت هستند. برای مثال، برنامه ویزای طلایی کشور امارات که اخیرا از آن رونمایی شد را می‌توان در این چارچوب تحلیل و ارزیابی کرد. در واقع رویکرد این گروه از کشورها بهره‌گیری حداکثری از مزیت‌های نیروی انسانی سیال و متحرک در بازارهای منطقه‌ای است و این موضوع باعث شده است رقابت سنگینی در این حوزه شکل گیرد. بزودی در این بازار رقابتی کشورهایی چون ایران که رویکرد منفعلی در حوزه مهاجرت سرمایه‌های انسانی دارند، دچار خسران‌های غیرقابل جبرانی خواهند شد.
 کسب آمادگی برای جذب و به‌ کارگیری دانشجویان بین‌المللی
 در دو دهه اخیر تعداد دانشجویان بین‌المللی در جهان از 2/1 میلیون نفر در سال 2000 به حدود 5/6 میلیون نفر در سال 2018 رسیده و کشورهای مختلف در یک رقابت جدی، برنامه‌های بلندپروازانه‌ای برای جذب دانشجویان بین‌المللی تدارک دیده‌اند. در کشور ما نیز جمعیت دانشجویان خارجی از حدود 5/5 هزار نفر در سال 1390 به حدود 44/3 هزار نفر در سال 1399 رسیده است که نشان از درک اهمیت جذب دانشجویان بین‌المللی و حضور فعال در این بازار رقابتی است. با این وجود، نوعی خلاء راهبرد کلان ملی به عنوان یک مانع جدی در مسیر جذب دانشجویان بین‌المللی و استفاده حداکثری از منافع این بازار مشاهده می‌شود. به دلیل فقدان آمادگی و مهیا بودن زیرساخت‌های زیست‌بوم بازار بین‌الملل آموزش در کشور، این حوزه به شکل کمی گسترش یافته و برنامه مدونی برای جذب و رسوب دانشجویان بین‌المللی و یا سرریز علمی و فناوری آنها در کشور مشاهده نمی‌شود. لازم است که قوانین و رویه‌های این حوزه به روزرسانی، تسهیل، جذاب و رقابتی شوند.
 ظرفیت‌سازی داخلی و بازگشت
واقعیت این است که کشور ایران در حال حاضر با مازاد سرمایه‌های انسانی روبه‌روست و مهمترین مساله چگونگی بهره‌گیری از این سرمایه‌های انسانی در راستای نیازها و اقتضائات کشور است. سهم بکارگیری نیروهای تحصیلکرده در بخش‌های مختلف اقتصادی همچنان بسیار پایین است و این معضل به سادگی قابل رفع نیست. در چنین شرایطی سرریز سرمایه‌های انسانی به خارج از کشور اجتناب‌ناپذیر است. در این میان دو راهکار و گزینه سیاستی اصلی وجود دارد؛ راهکار اول افزایش ظرفیت بهره‌گیری از سرمایه‌های انسانی در داخل کشور است که در این راستا «توسعه اقتصاد دانش‌بنیان» با هدف استفاده واقعی از استعدادها و ظرفیت‌های انسانی کشور بسیار کمک‌کننده است.
راهکار دوم، هدف‌گیری «بازار بین‌المللی آموزشی و حرفه‌ای» است که کشورها از آن می‌توانند برای ارتقای کیفیت سطح آموزش و مهارت سرمایه‌های انسانی خود بهره ببرند.
 ناشناختگی جامعه ایرانیان خارج از کشور
فارغ از نگاه کمی و آماری به جامعه ایرانیان خارج از کشور که همچنان رقم دقیق این جمعیت محل مناقشه است، متاسفانه تاکنون مطالعات شناختی اندکی پیرامون مشخصات کیفی این جامعه صورت گرفته است. برای مثال، همچنان که کمترین اطلاعات از مشخصات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نسل اول ایرانیان خارج از کشور در دست است، میزان شناخت ما از نسل دوم و سوم مهاجران ایرانی و به ویژه نوع نگاه آنها به کشور ایران نزدیک به صفر است. در حالی‌که مطالعات اندک موجود در این زمینه نشان می‌دهد اکثر نسل اول مهاجران ایرانی متمایل به حفظ ارتباط و تعامل با داخل کشور هستند، اما تاکنون سیاست‌ها و برنامه‌های فعال‌سازی ظرفیت ایرانیان خارج از کشور منسجم و هدفمند نبوده است.
 مهاجرت در آینه پنجره جمعیتی کشور
مطالعات جمعیت شناختی نشان می‌دهد کشور ایران در حال عبور از فرصت پنجره جمعیتی خود و در سال‌های انتهایی آن است. متاسفانه در سال‌های اخیر با افزایش فشارهای اقتصادی و اجتماعی، ایران کمترین بهره را از این فرصت در راستای توسعه اقتصادی اجتماعی برده است. با توجه به واقعیت‌های اجتماعی و جمعیتی کشور، به نظر می‌رسد رشد و توسعه کشور بدون بهره‌گیری از سیاست‌های پویای مهاجرتی در جذب استعدادهای ایرانی یا غیر ایرانی خارج از کشور امکان پذیر نخواهد بود. لذا پیش‌بینی مخاطرات جمعیتی و ایجاد زیرساخت‌های نهادی و قانونی لازم برای اعمال به موقع سیاست‌های مهاجرتی با توجه به فرصت‌ها و تهدیدهایی که از سوی کشورهای همسایه ایران متصور است، از ضرورت‌های این حوزه است.
 ضرورت ایجاد سازمان ملی مهاجرت
با این‌که کشور ایران برای دهه‌های متمادی پیش و پس از انقلاب، همواره با جریان‌های رفت و برگشتی مهاجرت‌های بین‌المللی در قالب خروج ایرانیان از کشور و ورود اتباع خارجی به داخل کشور مواجه بوده است، با این حال در طول این دوران، متاسفانه کشور فاقد یک سیاست منسجم و چارچوب‌های قانونی به‌روز شده در این زمینه بوده است. این موضوع نه تنها باعث به‌وجود آمدن چالش‌های اساسی در این حوزه شده است، بلکه منجر به از دست رفتن فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی متعدد حوزه مهاجرت شده است. از جمله موارد اضطراری، تدوین و به‌روز رسانی قوانین مرتبط با جنبه‌های مختلف مهاجرت‌های بین‌المللی در کشور از جمله اقامت و تابعیت دوگانه ایرانیان خارج از کشور و همچنین دسترسی شهروندان و اتباع خارجی ساکن ایرانی به تسهیلات مالی و خدمات اجتماعی در کشور است. از آنجا که سیاستگذاری و مدیریت امور مختلف مربوط به مهاجران ایرانی خارج از کشور و نیز رسیدگی به مسائل و چالش‌های پیش روی مهاجران ساکن ایران نیازمند یک نهاد حرفه‌ای است، ایجاد «سازمان ملی مهاجرت» در برهه کنونی بسیار مهم و حیاتی است.