سعید آجرلو، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با جامجم:
کارآمدی، ترجمه مردمی شدن دولت است
سعید آجرلو مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با جامجم، به تشریح مهمترین مولفههای یک دولت مردمی پرداخت.
آجرلو با بیان اینکه در دولت آقای رئیسی در وهله اول، باید در حوزه چینش مدیران و تحول در عرصه سیاستگذاری و همچنین بهکارگیری ادبیات مناسب نسبت به مردم، تغییرات اساسی ایجاد شود و هیچ حجاب و حائلی میان دولت و مردم نباشد، گفت: از این بابت، مردمی بودن دولت به معنای مردمیکردن سیاست است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: باید تصویر مردم از حوزه سیاست تغییر کند و یک تصویر برخاسته از اولویتها و منافع مردم شکل بگیرد؛ لذا در این صورت است که میتوان سیاست را مردمی و سرمایه اجتماعی را بازسازی کرد.
وی با بیان اینکه کارآمدی مهمترین عامل برای از بین بردن شکاف میان دولت و مردم است، عنوان کرد: این کارآمدی باید از نگرشها و سیاستها شروع شود و به مرحله عمل برسد تا مردم بتوانند تغییرات را هر چند آرام اما نهایتا در اقدامات اجرایی ببینند.
کارآمدی فاصله بین مردم و دولت را پر میکند
آجرلو تصریح کرد: بازگشت دولت به مردم و همخوانی عملکردها با خواستههای آنها اولین مرحله برای احیای سرمایهاجتماعی است. از این رو کارآمدی فاصله بین مردم و دولت را پر میکند و در واقع ترجمه اجرایی و دقیق همان مردمیشدن است؛ در این صورت شاهد ترمیم سرمایه اجتماعی هم خواهیم بود.
وی با اشاره به تبعات منفی غیرمردمی بودن، مهمترین مساله دولتهای یازدهم و دوازدهم را همین نکته ارزیابی کرد و گفت: مردم نه تنها آن دولت را از خودشان و راهحل مشکلات نمیدانستند بلکه آن را بخشی از مشکل و مساله میدانستند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین تنظیمات دولت روحانی را مبتنی بر سیاست خارجی دانست و یادآورشد: مهمترین عبرت و تجربه دولت روحانی این است که سیاست خارجی در جای خود قرار گیرد نه اینکه تصور کنیم تمام مشکلات کشور در عرصه سیاست خارجی برطرف خواهدشد؛ چراکه چنین تصوری موجب میشود ما در دیپلماسی در موضع ضعف قرار بگیریم. در حالی که اگر هیچ وزنی هم به آن داده نمیشود دچار یک نوع ذهنگرایی میشویم.
شیوه مطلوب واقعگرایی براساس توازن میان آرمان و اصول است. یعنی آنچه در سیاست خارجی حرف اول را میزند مقوله قدرت است؛ قدرت در عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی؛ لذا ما تا خود را در حوزه قدرت اقتصادی و اجتماعی و قدرت نرم بازسازی نکنیم، در حوزه سیاست خارجی دچار مشکل میشویم.
وی همچنین عنوان کرد: اگر سیاست خارجی را به معنای سنتی یعنی روابط میان دولتها در نظر بگیریم، نمیتوانیم کامیاب شویم در حالی که سیاست خارجی دو مولفه مهم یعنی قدرت اقتصادی و حوزه دیپلماسی عمومی دارد که از آن میتوان به عنوان قدرت نرم یا قدرت الهام بخش یاد کرد.
دولت سیزدهم سیاست خارجی را در جای خود قرار دهد
آجرلو ادامه داد: با توجه به حوزه نفوذمان در سیاستخارجی، باید قدرت معنایی و قدرت الهام بخش خود را تقویت کنیم و در عین حال از ظرفیتهای اقتصادی همسایگان و مخصوصا چین ذیل روابط راهبردی استفاده کنیم تا در نهایت بتوانیم سیاست خارجی را در جای خود قرار دهیم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی بر همین مبنا گفت: اگر سیاست خارجی در جای خود قرار گیرد، دیگر دچار مشکلات دوران آقای روحانی نمیشویم که به طور مثال بیش از اندازه به تحولات سایر کشورها از جمله انتخابات آمریکا توجه کنیم.
وی با بیان اینکه این امر نیازمند بازسازی مفهوم دیپلماسی در سطح دولت است، افزود: میتوان این مساله را به عنوان یک عبرت در نظر گرفت که حل مشکلات کشور با نگاه تکبعدی به خارج به مسیری میانجامد که در دولت آقای روحانی دیدیم.
آجرلو با اشاره به اینکه دولت هر قدر از مردم فاصله بگیرد به همان میزان از قدرتش کاسته خواهدشد، گفت: کم شدن اعتماد مردم به دولت باعث کمشدن مشروعیت آن میشود چرا که میزان سنجش و اعتبار دولتها در میزان اعتماد مردم به آنهاست.
این تحلیلگر سیاسی، تنبلی، محافظهکاری و فرسودگی در سازمان دولت را یکی دیگر از ویژگیهای منفی عملکرد دولت دانست و یادآور شد: همانطور که آقای رئیسی گفتند ما نیازمند تغییر و تحول در نگاههای محافظهکارانه هستیم.
وی گفت: ما در عرصه اقتصاد بیش از حد به نفت اتکا داریم و بانکها نیز کاملا ضد تولید هستند؛ همچنین نبود عدالت مالیاتی و شفافیت در حوزه شرکتهای نیمهدولتی و نیمهخصوصی نشانههای از محافظهکاری سازمان و نهاد است. از همین رو آقای رئیسی باید کارش را از مرحلهای شروع کند که آقای روحانی نسبت به آن محافظهکار بود؛ یعنی اصلاح نظاماداری و بروکراسی، شفافیت آن و وارد شدن ایدهها و چهرههای جدید.
آجرلو مساله اصلی را شکاف میان دولت و ملت دانست و یادآورشد: عملکرد دولت آقای روحانی در این زمینه نقش بسیاری داشت و این به دلیل سازمان ضعیف دولت و نگرشهای غلطی است که داشتند و سبب شد زمینه ناامیدی مردم را فراهم کند.
به گفته این تحلیلگر مسائل سیاسی دولت هرقدر جلو رفت، غیر مردمی تر شد و ما برای اصلاح این روند نیازمند شفافیت و صداقت با مردم هستیم؛ بیشتر از همه این حس باید به مردم منتقل شود که صدایشان به گوش دولت رسیده و برای حل آن هم برنامههایی به صورت کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت وجود دارد.
وی با تاکید بر اینکه با برقراری این رابطه دولت میتواند هم سرمایه بخش منفعل و هم بخش مخالف را در صورت داشتن اراده پای کار بیاورد، گفت: این روند باعث از بین رفتن شکافها هم میشود. البته در درجه اول باید بپذیریم این شکاف وجود دارد و دولت آقای روحانی بیشترین نقش را در این شکاف داشتهاست.
حس کارآمدی، عدالت و رفع تبعیض میتواند جامعه را دگرگون کند
آجرلو تصریح کرد: اگر به قدرت افکار عمومی اعتقاد داریم از این خصلت میتوانیم در جهت پر کردن این شکاف حرکت کنیم؛ حس کارآمدی و عدالت و رفع تبعیض میتواند جامعه را دگرگون کند و جامعه وقتی احساس امید کرد به این باور میرسد که برای حل مشکلات راهحل وجود دارد؛ لذا آن موقع میتوانیم منتظر دور جدیدی از ترمیم سرمایه اجتماعی باشیم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به تاکید رهبری مبنی بر تسریع در تشکیل دولت عنوان کرد: با توجه به اینکه دولت آقای روحانی دیگر انگیزهای برای کار نداشت، طبیعی است در این شرایط دوران گذار میان دو دولت، معطل ماندن سازمان اجرایی به مردم ضربه میزند. بنابراین تشکیل دولت با قدرت میتواند در جهت احیای سرمایه اجتماعی حرکت کند.
آجرلو با بیان اینکه در دولت آقای رئیسی در وهله اول، باید در حوزه چینش مدیران و تحول در عرصه سیاستگذاری و همچنین بهکارگیری ادبیات مناسب نسبت به مردم، تغییرات اساسی ایجاد شود و هیچ حجاب و حائلی میان دولت و مردم نباشد، گفت: از این بابت، مردمی بودن دولت به معنای مردمیکردن سیاست است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: باید تصویر مردم از حوزه سیاست تغییر کند و یک تصویر برخاسته از اولویتها و منافع مردم شکل بگیرد؛ لذا در این صورت است که میتوان سیاست را مردمی و سرمایه اجتماعی را بازسازی کرد.
وی با بیان اینکه کارآمدی مهمترین عامل برای از بین بردن شکاف میان دولت و مردم است، عنوان کرد: این کارآمدی باید از نگرشها و سیاستها شروع شود و به مرحله عمل برسد تا مردم بتوانند تغییرات را هر چند آرام اما نهایتا در اقدامات اجرایی ببینند.
کارآمدی فاصله بین مردم و دولت را پر میکند
آجرلو تصریح کرد: بازگشت دولت به مردم و همخوانی عملکردها با خواستههای آنها اولین مرحله برای احیای سرمایهاجتماعی است. از این رو کارآمدی فاصله بین مردم و دولت را پر میکند و در واقع ترجمه اجرایی و دقیق همان مردمیشدن است؛ در این صورت شاهد ترمیم سرمایه اجتماعی هم خواهیم بود.
وی با اشاره به تبعات منفی غیرمردمی بودن، مهمترین مساله دولتهای یازدهم و دوازدهم را همین نکته ارزیابی کرد و گفت: مردم نه تنها آن دولت را از خودشان و راهحل مشکلات نمیدانستند بلکه آن را بخشی از مشکل و مساله میدانستند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی همچنین تنظیمات دولت روحانی را مبتنی بر سیاست خارجی دانست و یادآورشد: مهمترین عبرت و تجربه دولت روحانی این است که سیاست خارجی در جای خود قرار گیرد نه اینکه تصور کنیم تمام مشکلات کشور در عرصه سیاست خارجی برطرف خواهدشد؛ چراکه چنین تصوری موجب میشود ما در دیپلماسی در موضع ضعف قرار بگیریم. در حالی که اگر هیچ وزنی هم به آن داده نمیشود دچار یک نوع ذهنگرایی میشویم.
شیوه مطلوب واقعگرایی براساس توازن میان آرمان و اصول است. یعنی آنچه در سیاست خارجی حرف اول را میزند مقوله قدرت است؛ قدرت در عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی؛ لذا ما تا خود را در حوزه قدرت اقتصادی و اجتماعی و قدرت نرم بازسازی نکنیم، در حوزه سیاست خارجی دچار مشکل میشویم.
وی همچنین عنوان کرد: اگر سیاست خارجی را به معنای سنتی یعنی روابط میان دولتها در نظر بگیریم، نمیتوانیم کامیاب شویم در حالی که سیاست خارجی دو مولفه مهم یعنی قدرت اقتصادی و حوزه دیپلماسی عمومی دارد که از آن میتوان به عنوان قدرت نرم یا قدرت الهام بخش یاد کرد.
دولت سیزدهم سیاست خارجی را در جای خود قرار دهد
آجرلو ادامه داد: با توجه به حوزه نفوذمان در سیاستخارجی، باید قدرت معنایی و قدرت الهام بخش خود را تقویت کنیم و در عین حال از ظرفیتهای اقتصادی همسایگان و مخصوصا چین ذیل روابط راهبردی استفاده کنیم تا در نهایت بتوانیم سیاست خارجی را در جای خود قرار دهیم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی بر همین مبنا گفت: اگر سیاست خارجی در جای خود قرار گیرد، دیگر دچار مشکلات دوران آقای روحانی نمیشویم که به طور مثال بیش از اندازه به تحولات سایر کشورها از جمله انتخابات آمریکا توجه کنیم.
وی با بیان اینکه این امر نیازمند بازسازی مفهوم دیپلماسی در سطح دولت است، افزود: میتوان این مساله را به عنوان یک عبرت در نظر گرفت که حل مشکلات کشور با نگاه تکبعدی به خارج به مسیری میانجامد که در دولت آقای روحانی دیدیم.
آجرلو با اشاره به اینکه دولت هر قدر از مردم فاصله بگیرد به همان میزان از قدرتش کاسته خواهدشد، گفت: کم شدن اعتماد مردم به دولت باعث کمشدن مشروعیت آن میشود چرا که میزان سنجش و اعتبار دولتها در میزان اعتماد مردم به آنهاست.
این تحلیلگر سیاسی، تنبلی، محافظهکاری و فرسودگی در سازمان دولت را یکی دیگر از ویژگیهای منفی عملکرد دولت دانست و یادآور شد: همانطور که آقای رئیسی گفتند ما نیازمند تغییر و تحول در نگاههای محافظهکارانه هستیم.
وی گفت: ما در عرصه اقتصاد بیش از حد به نفت اتکا داریم و بانکها نیز کاملا ضد تولید هستند؛ همچنین نبود عدالت مالیاتی و شفافیت در حوزه شرکتهای نیمهدولتی و نیمهخصوصی نشانههای از محافظهکاری سازمان و نهاد است. از همین رو آقای رئیسی باید کارش را از مرحلهای شروع کند که آقای روحانی نسبت به آن محافظهکار بود؛ یعنی اصلاح نظاماداری و بروکراسی، شفافیت آن و وارد شدن ایدهها و چهرههای جدید.
آجرلو مساله اصلی را شکاف میان دولت و ملت دانست و یادآورشد: عملکرد دولت آقای روحانی در این زمینه نقش بسیاری داشت و این به دلیل سازمان ضعیف دولت و نگرشهای غلطی است که داشتند و سبب شد زمینه ناامیدی مردم را فراهم کند.
به گفته این تحلیلگر مسائل سیاسی دولت هرقدر جلو رفت، غیر مردمی تر شد و ما برای اصلاح این روند نیازمند شفافیت و صداقت با مردم هستیم؛ بیشتر از همه این حس باید به مردم منتقل شود که صدایشان به گوش دولت رسیده و برای حل آن هم برنامههایی به صورت کوتاهمدت، میان مدت و بلندمدت وجود دارد.
وی با تاکید بر اینکه با برقراری این رابطه دولت میتواند هم سرمایه بخش منفعل و هم بخش مخالف را در صورت داشتن اراده پای کار بیاورد، گفت: این روند باعث از بین رفتن شکافها هم میشود. البته در درجه اول باید بپذیریم این شکاف وجود دارد و دولت آقای روحانی بیشترین نقش را در این شکاف داشتهاست.
حس کارآمدی، عدالت و رفع تبعیض میتواند جامعه را دگرگون کند
آجرلو تصریح کرد: اگر به قدرت افکار عمومی اعتقاد داریم از این خصلت میتوانیم در جهت پر کردن این شکاف حرکت کنیم؛ حس کارآمدی و عدالت و رفع تبعیض میتواند جامعه را دگرگون کند و جامعه وقتی احساس امید کرد به این باور میرسد که برای حل مشکلات راهحل وجود دارد؛ لذا آن موقع میتوانیم منتظر دور جدیدی از ترمیم سرمایه اجتماعی باشیم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به تاکید رهبری مبنی بر تسریع در تشکیل دولت عنوان کرد: با توجه به اینکه دولت آقای روحانی دیگر انگیزهای برای کار نداشت، طبیعی است در این شرایط دوران گذار میان دو دولت، معطل ماندن سازمان اجرایی به مردم ضربه میزند. بنابراین تشکیل دولت با قدرت میتواند در جهت احیای سرمایه اجتماعی حرکت کند.