حقیقت پنهان یک شکست

روایت چامسکی از خروج ایالات متحده از افغانستان

حقیقت پنهان یک شکست

 نوام چامسکی، دیگر نظریه‌پرداز و زبان‌شناس آمریکایی، از جمله کسانی است که از زمان اشغال عراق و افغانستان توسط ایالات متحده، این اقدام را مصداق جنایتی بارز و نوعی خودزنی در نظام فکری و سیاسی آمریکا می‌دانست. نوام چامسکی و ویجی پراساد در مقاله‌ای که می ‌امسال (اردیبهشت) در آلترنت منتشر شده است، به بیان دیدگاه‌های خود در خصوص شکست آمریکا در افغانستان پرداخته‌اند. اگرچه این مقاله قبل از خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان منتشر شده است، اما در بردارنده نکات کلیدی مهمی در خصوص نگاه این نظریه‌پرداز آمریکا به معمای شکست واشنگتن
در کابل است:
حمله ایالات متحده در اکتبر 2001 به افغانستان، جنایتکارانه بود زیرا نیرویی عظیم، صرف تخریب زیرساخت‌های مادی افغانستان و از بین‌رفتن پیوندهای اجتماعی آن شد. در 11 اکتبر 2001، آناتول لیوِن، روزنامه‌نگار، در پیشاور پاکستان با عبدالحق، رهبر افغان مصاحبه کرد. عبدالحق، که بخشی از مقاومت در برابر طالبان را رهبری می‌کرد، در حال آماده‌شدن برای بازگشت به افغانستان تحت پوشش بمباران‌های هوایی ایالات متحده بود. با این حال، او از نحوه تصمیم‌گیری ایالات متحده برای پیگیری جنگ رضایت نداشت. عبدالحق به لیوِن گفت:«در شرایط کنونی، اقدام نظامی به تنهایی فقط کار را دشوارتر می‌کند   به ویژه اگر این جنگ به مدت طولانی ادامه یابد و بسیاری از غیرنظامیان کشته شوند». جنگ به مدت 20 سال ادامه می‌یابد و حداقل 71 هزار و 344 غیرنظامی در این مدت جان خود را از دست می‌دهند.
عبدالحق به لیون گفت: «بهترین کار این است که ایالات متحده برای راه حل سیاسی بر مبنای اتحاد افغانستان با مشارکت همه گروه‌های افغان تلاش کند. در غیر این صورت، با حمایت کشورهای مختلف، شکاف‌های عمیق بین گروه‌های متفاوت به وجود خواهد آمد و تأثیر منفی بر کل منطقه، خواهد داشت.» این جملات [اکنون مانند] پیشگویی هستند، اما عبدالحق می‌دانست کسی به حرف او گوش نمی‌دهد. وی به لیون گفت: «احتمالا ایالات متحده تصمیم خود را گرفته است و آن را انجام خواهد داد و هرگونه توصیه من دیر شده‌است.»
پس از 20 سال ویرانی باورنکردنی ناشی از این جنگ و پس از شعله‌ور‌شدن خصومت بین همه گروه‌های افغان، ایالات متحده به دستورالعمل دقیق عبدالحق بازگشت؛ گفت‌و‌گوی سیاسی.
عبدالحق به افغانستان بازگشت و در 26 اکتبر 2001 توسط طالبان کشته شد. توصیه‌های او در حال حاضر قدیمی است. در سپتامبر 2001، گروه‌های مختلف در افغانستان - از جمله طالبان - آماده گفت‌وگو بودند. آنها به این خاطر راضی به گفت‌وگو بودند که می‌ترسیدند جنگ هوایی ایالات متحده درهای جهنم را برای افغانستان باز کند. اکنون و 20 سال بعد از آن ماجرا شکاف بین طالبان و سایرین بیشتر شده‌است. دیگر میلی برای مذاکره
وجود ندارد.
 جنگ داخلی
14 آوریل 2021، رئیس پارلمان افغانستان - میررحمان رحمانی - هشدار داد که کشورش در آستانه جنگ داخلی است. وقتی ایالات متحده آماده خروج [کامل] تا 11 سپتامبر می‌شود، محافل سیاسی کابل درگیر گفت‌وگوهایی در مورد یک جنگ داخلی شده‌اند.
به همین دلیل است که در 15 آوریل، در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی در سفارت آمریکا در کابل، شریف امیری خبرنگار طلوع نیوز از آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده، در مورد احتمال وقوع یک جنگ داخلی در افغانستان پرسید. بلینکن پاسخ داد: «من، بدون اغراق، فکر نمی‌کنم هیچ‌کس علاقه داشته‌ باشد که افغانستان وارد یک جنگ داخلی و یک جنگ طولانی شود. حتی طالبان هم همان‌طور که می‌شنویم، گفته‌است که هیچ علاقه‌ای به آن ندارد.»
در حقیقت، افغانستان برای نیم قرن است که در جنگ داخلی گرفتار است. حداقل از زمان ایجاد مجاهدین -که عبدالحق از رهبران[پشتون] بود- برای نبرد با حزب دموکراتیک خلق افغانستان (1992-1978). این جنگ داخلی با حمایت ایالات متحده از محافظه‌کاران و جناح راست افراطی افغانستان، که بعدا گروه‌‌هایی  شامل بخشی از القاعده، طالبان و دیگر جناح‌های اسلامگرا شدند، تشدید شد. ایالات متحده، هرگز در این مدت راهی برای صلح ارائه نکرده است. در عوض، همواره در هر نوبت، اشتیاق نشان داده تا از وسعت نیروهای آمریکایی برای کنترل نتیجه در کابل استفاده کند.
 خروج ؟!
حتی این خروج که اواخر آوریل 2021 اعلام شد و در اول می آغاز شد، آنقدرها هم که به نظر می‌رسد روشن نیست. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در 14 آوریل 2021 اعلام کرد: «زمان بازگشت نیروهای آمریکایی به خانه فرا رسیده است.» در همان روز، وزارت دفاع ایالات متحده تصریح کرد که 2500 سرباز تا 11 سپتامبر افغانستان را ترک می‌کنند. کم‌شماری پنتاگون تاریک‌اندیشی است. در گزارش دفتر معاون وزیر دفاع در امور پایداری، همچنین اشاره شده است که ایالات متحده حدود 16 هزار پیمانکار در افغانستان دارد. آنها خدمات متنوعی را ارائه می‌دهند که به احتمال زیاد شامل پشتیبانی نظامی می‌شود.
هیچ یک از این پیمانکاران - یا 1000 سرباز آمریکایی فاش‌نشده اضافی - برای خروج در نظر گرفته نشده‌اند، همچنین بمباران هوایی - از جمله حملات هواپیماهای بدون سرنشین - پایان نمی‌یابد و ماموریت نیروهای ویژه نیز پایان نخواهد یافت.
در 21 آوریل، بلینکن گفت که ایالات متحده نزدیک به 300 میلیون دلار به دولت اشرف غنی کمک می‌کند. غنی، که - مانند حامد کرزی، همتای پیشین خود - اغلب به نظر می‌رسد بیشتر شهردار کابل بود تا رئیس جمهور افغانستان، از رقبای خود عقب افتاده بود! کابل در مورد دولت‌های پس از خروج ایالات متحده، از جمله پیشنهاد گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی برای تشکیل دولتی که او رهبری می‌کند و طالبان را شامل نمی‌شود، سر و صدا می‌کند. در همین حال، ایالات متحده با این ایده موافق است که طالبان باید در دولت نقش داشته باشند. اکنون آشکارا گفته می‌شود که دولت بایدن معتقد است که طالبان نسبت به سال‌های 1996 تا 2001 با خشونت کمتری حکومت خواهد کرد. به نظر می‌رسد ایالات متحده مایل است به طالبان اجازه دهد با دو شرط به قدرت بازگردند: اول این‌که حضور آمریکا همچنان باقی است و دوم این‌که رقبای اصلی ایالات متحده - یعنی چین و روسیه - هیچ نقشی در کابل نداشته‌باشند. در سال 2011، وزیر خارجه ایالات متحده هیلاری کلینتون در چنای هند سخنرانی کرد.  جایی که پیشنهاد ایجاد ابتکار جاده ابریشم جدید را داد که آسیای مرکزی را از میان افغانستان و از طریق بنادر هند پیوند می‌داد. هدف از این ابتکار ، قطع ارتباط روسیه با آسیای مرکزی و جلوگیری از ایجاد ابتکار کمربند و جاده چین بود که اکنون تا ترکیه ادامه دارد.
ثبات از گزینه‌های آمریکا برای افغانستان نیست. در ژانویه، ولادیمیر نوروف، وزیر خارجه سابق ازبکستان و دبیرکل کنونی سازمان همکاری شانگهای (SCO)، در وبیناری که توسط موسسه تحقیقات سیاست اسلام آباد برگزار شد، سخنرانی کرد. نوروف گفت داعش جنگجویان خود را از سوریه به شمال افغانستان منتقل کرده‌است. این حرکت جنگجویان افراطی نه تنها برای افغانستان بلکه آسیای میانه و چین نیز نگران کننده است. حتی در صورت توافق صلح با طالبان، داعش آن را بی‌ثبات می‌کند.
 آنچه در افغانستان فراموش شده است
 رسیل باسو، یکی از مقامات سازمان ملل متحد، از سال 1986 تا 1988 [در زمان جمهوری دموکراتیک افغانستان] مشاور ارشد توسعه امور زنان در دولت افغانستان بود. در قانون اساسی افغانستان در سال 1987 زنان از حقوق مساوی برخوردار بودند که به گروه‌های زنان اجازه می‌داد با معیارهای مردسالارانه مبارزه کنند و برای برابری در محل کار و خانه مبارزه کنند. باسو به ما گفت از آنجا که تعداد زیادی از مردان در جنگ کشته شده‌بودند، زنان مشاغل متعددی داشته‌اند. حقوق زنان، از جمله افزایش نرخ سواد، دستاوردهای قابل توجهی داشت. همه این‌ها در طول دو دهه گذشته در طول جنگ ایالات متحده تا حد زیادی از بین رفته‌است.
حتی قبل از خروج اتحاد جماهیر شوروی از افغانستان در سال‌های ۸۹-۱۹۸۸، مردانی که اکنون برای قدرت می‌جنگند - مانند گلبدین حکمتیار - گفتند که این دستاوردها را از بین خواهند بُرد. باسو، شب‌نامه‌ها را به یاد می‌آورد. اطلاعیه‌هایی که برای زنان منتشر می‌شد و به آنها هشدار می‌داد که از هنجارهای پدرسالارانه پیروی کنند (او به نیویورک تایمز و مجله  Ms.  پیشنهاد داد تا بخشی را به این فاجعه اختصاص دادند و هر دوی آنها این موضوع را رد کردند.
آخرین رئیس حکومت کمونیست افغانستان- محمد نجیب ا... (1987-1992) - سیاست آشتی ملی را ارائه کرد که در آن، حقوق زنان را در دستور کار قرار داد. این امر توسط مهره‌های مورد حمایت آمریکا رد شد. آنهایی که بسیاری‌شان امروز در مقام خود باقی مانده‌اند.
منبع: آلترنت