اشتباههای سال گذشته را تکرار نکنیم
بر کسی پوشیده نیست که در سالتحصیلی پیشرو، مشکلات بزرگ سال گذشته وجود ندارد؛ چرا که چالشهای اساسی را پشتسر گذاشتهایم. والدین به شکلی درست یا غلط با این شکل از آموزش خو گرفتهاند و به بچههایشان کمک میکنند. از طرف دیگر معلمان و دانشآموزان هم این فضا را پذیرفتهاند اما طبیعتا برای هرچه بهتر شدن کیفیت آموزش، لازم است همه ما رویکرد جدیدی را در نظر بگیریم. در واقع به همان اندازه که آموزش آنلاین فرصتی برای ارتقای کیفیت آموزش دانشآموزان کشور شدهاست، به همان اندازه هم نسبت به زیرساختهایی که سال گذشته وجود نداشت و در سالتحصیلی پیش رو هم وجود نخواهدداشت، نگران هستم؛ چرا که تجربه کوتاه پایان سالتحصیلی در اسفند 98، این را به ما نشان داد که ابزار و پیامرسان واحدی برای چنین موقعیت و آموزشی در فضای مجازی در اختیار نداریم تا مسؤولان به فکر شاد بیفتند. اما سالتحصیلی گذشته و روی کار آمدن شاد هم ما را به هدف ایدهآلمان نرساند؛ چرا که شاد واقعا چیزی برای ارائه نداشت و همچنان هم ندارد و نمیتواند راهگشای مفیدی برای آموزش آنلاین دانشآموزان باشد. در این میان، شناسایی ضعفهای شاد در سال گذشته، شاید تنها فرصتی برای بهبود کیفیت این برنامه در سالتحصیلی پیشرو باشد؛ فرصتی که به نظر نمیرسد خیلی قدر آن را تا به امروز دانستهباشیم. به نظر من، در ابتداییترین اقدام لازم است برنامه شاد آنقدر قدرت داشتهباشد که بتواند به طور همزمان، توانایی پذیرش حضور جمعیتی میلیونی از دانشآموزان را داشتهباشد و به آنها خدمات ارائه کند؛ تغییری که اگر به واسطه تجربهای که وجود دارد و همه کاربران، از معلمان، تا دانشآموزان و حتی والدین آنها هم به آن آگاهی دارند، در مهرماه پیشرو حل نشدهباشد، واقعا جای تعجب دارد و غمانگیز خواهدبود.
حالا اگر از موضوع شاد و ابزارهایی که در اختیار داریم هم بگذریم، نوع تدریس معلممان نیز قطعا باید تغییر کند؛ چرا که آنها در سال گذشته، آزمون و خطای آموزش آنلاین را پشتسر گذاشتهاند و حالا وقت این است که به نتیجه نهایی رسیدهباشند. بهترین مثال ضعف در این نوع از تدریس، بیتوجهی بسیاری از دانشآموزان به تدریس آنلاین معلمی است که دسترسی به دانشآموز ندارد تا تذکر به حواسجمعی به مطالب بدهد؛ موضوعی که احتمالا معلمها با آن درگیر شدهاند و در سال گذشته، متوجه حضور نیافتن برخی دانشآموزان در کلاس درس آنلاین خودشان بودهاند؛ برای همین است که اگر امسال هم فقط بر روی انتقال مفاهیم تکیه کنند، شیوههای تدریسشان را عوض نکنند و جذابیتی به آن نیفزایند، باز هم این اتفاق خواهدافتاد و زمانی که معلم حرف میزند و مشغول تدریس است، دانشآموز مشغول بازی با تلفن همراه یا تبلت است؛ اتفاقی که اگر غیر از این باشد و دانشآموز جذب تدریس شدهباشد، نشان از هنر معلم دارد.
حالا اگر از موضوع شاد و ابزارهایی که در اختیار داریم هم بگذریم، نوع تدریس معلممان نیز قطعا باید تغییر کند؛ چرا که آنها در سال گذشته، آزمون و خطای آموزش آنلاین را پشتسر گذاشتهاند و حالا وقت این است که به نتیجه نهایی رسیدهباشند. بهترین مثال ضعف در این نوع از تدریس، بیتوجهی بسیاری از دانشآموزان به تدریس آنلاین معلمی است که دسترسی به دانشآموز ندارد تا تذکر به حواسجمعی به مطالب بدهد؛ موضوعی که احتمالا معلمها با آن درگیر شدهاند و در سال گذشته، متوجه حضور نیافتن برخی دانشآموزان در کلاس درس آنلاین خودشان بودهاند؛ برای همین است که اگر امسال هم فقط بر روی انتقال مفاهیم تکیه کنند، شیوههای تدریسشان را عوض نکنند و جذابیتی به آن نیفزایند، باز هم این اتفاق خواهدافتاد و زمانی که معلم حرف میزند و مشغول تدریس است، دانشآموز مشغول بازی با تلفن همراه یا تبلت است؛ اتفاقی که اگر غیر از این باشد و دانشآموز جذب تدریس شدهباشد، نشان از هنر معلم دارد.