گفتوگو با نیره عاکف، اولین مدالآور پاراالمپیک زنان ایران
برنزی به ارزش طلا
از اولین حضور ایران در المپیک (١٣٢٧) و پارالمپیک (١٣۶٧) تا امروز راه درازی آمدهایم. اما اینکه نگرش ما به این دو رویداد بزرگ و ورزشکاران آن، چقدر تابع گذر زمان و پیشفرضهایمان از توانایی انسان است را نمیتوان به سادگی قضاوت کرد. با چنین رویکردی، اگر باور کنیم عواملی که منجر به محدودیتهای جسمی میشوند (احتمالی که برای همه وجود دارد)، تنها مسیر زندگی آدمی را تغییر میدهند، آنگاه رفتارها از شعار دور و به واقعیت نزدیک میشوند. اگر مرزبندیهای ذهنی میان انسانها را کنار بگذاریم و المپیکیها و پارالمپیکیها را اعضای خانواده واحد ورزش در نظر بگیریم، اولین مدال پاراالمپیک زنان ایران، پیش از المپیک ریو و کیمیا، در پارالمپیک ٢٠٠٠ سیدنی، بر گردن نیره آویخته شده است. به این بهانه، با مروری بر مدالآوری زنان، با نیره عاکف گفتوگو کردهایم.
یک روز مشترک در زندگی همه ما
در زندگی همه ما احتمالا روزی وجود داشته که به اصطلاح دنیا روی سرمان آوار شده باشد. این اتفاق برای نیره عاکف در سال ١٣۶١ پیش آمد. وقتی دکترها قاطعانه میگویند او دیگر هرگز روی پاهایش نمیایستد. آخرین فرزند عزیز خانواده که موسیقی، نقاشی و ورزش دوست دارد. از ژیمناستیک تا مسابقات پینگپنگ و والیبال کودکی و نوجوانی را به شادی گذرانده که ناگهان در ١٨سالگی با یک تصادف، دنیا وارونه میشود. شور جوانی میرود. سالها زندگی کسالتبار در کنج انزوا و زمانهای که نه رسانه آن معلولیت را میشناسد، نه جامعه. «هیچ شناختی از معلولیت نداشتم. هیچ فرد دارای معلولیتی را هم ندیده بودم. فکر میکردم این تنها منم که در زندگی حادثه دیدهام و آسیب نخاعی بزرگترین مسأله دنیاست. گاهی کتاب میخواندم یا نقاشی میکشیدم و گاهی منتظر مرگ بودم. تا هشت سال بعد، وقتی برای اولینبار با راهنمایی یک دوست، به تماشای بسکتبال با ویلچر رفتم و شگفت زده شدم.» دخترانی که با ویلچر به دنبال توپ میدویدند، موج شادی، هیجان و حاشیههای آن سالن که اصل خود متن بود؛ دختران دانشجو، شاغل، زنانی که رانندگی میکردند، مادرانی که با ویلچر پی ورزش را گرفته بودند... اینها راه نیره را روشن کرد و زندگی مرده، دوباره جان گرفت. «من سال ١٣۶٩ با ورزش افراد دارای معلولیت آشنا و جذب آن شدم. همزمان درس خواندم. در دانشگاه به سالن تیراندازی راه پیدا کردم. بعد از دو ماه در مسابقات قهرمانی کشور اول و به تیم ملی دعوت شدم. تمرینات سنگینی را با مربیان انجام دادیم تا در رقابتهای آسیایی ١٩٩٩، سهمیه پارالمپیک سیدنی را کسب کردم... بعدها ازدواج کردم و مادر شدم. پس از کنارهگیری از ورزش هم با تأسیس یک آژانس هواپیمایی کارآفرینی کردم و در تمام طول زندگی شغلیام، اولویت را به همکاری با زنان و به ویژه زنان دارای معلولیت دادم.»
از عاکف تا نعمتی و جوانمردی
ساره جوانمردی و زهرا نعمتی همچنان امیدهای قهرمانی ایران به شمار میروند. نعمتی با طلای ریکرو تیروکمان لندن، به عنوان اولین زن طلایی ورزش ایران شناخته شد و در پارالمپیک بعد هم با دفاع از عنوان قهرمانی و یک نقره میکس، به کار خود پایان داد اما این افتخارات در ریو ٢٠١۶ با او تمام نشد و قهرمانیهای جوانمردی در تیراندازی، ورزش زنان کشورمان را در یک پارالمپیک، صاحب دو نشان طلا کرد.
حالا از همینجا و توکیو برگردیم به ٢١ سال قبلتر. آن دختر مشهدی که یک روز در ١٨ سالگی غم دنیا آوار شد روی سرش. نیره عاکف جلوتر از همه به سکو رسیده. او در ابتدای این مسیر با همان یک نشان برنز سیدنی، راه را نشان داده تا زهرا که از دل یک حادثه دیگر نشستن را تجربه کرده، فراز و نشیبها را طی کند و به پارالمپیک ٢٠١٢ و آن اولین طلا برسد و بعد ساره از یک گوشه دیگر ایران در ٢٠١۶.
سردیس شما و سه زن پارالمپیکی دیگر سال قبل به موزه ورزش اضافه شد.
بله با محبت مسؤولین. هر کدام از ما، مدال و فعالیتی در پارالمپیک داشتیم که در نوع خودش سرآغاز جریانی بوده.
نام عنایتا... بخارایی و شما روی لوح یادبود مقابل سالن تیراندازی پارک المپیک سیدنی هم، حک شده.
طلای آقای بخارایی در آتلانتا، اولین مدال تیراندازی مردان در پارالمپیک بود که در سیدنی هم تکرار شد و برنز من در استرالیا هم، اولین مدال پارالمپیک بانوان بود.
کاروان ایران در المپیک ٢٠٠٠ نماینده تیرانداز هم داشت.
خانم منیژه کاظمی تنها بانوی کاروان المپیک در آن سال بود.
مدالی هم در بخش بانوان المپیک نداشتیم تا سال ٢٠١۶.
بله اتفاقا یک خاطره از آن دوره دارم؛ من به قدری عاشق تیراندازی بودم که در یک دفترچه هر چیز مربوط به آن را مینوشتم. همه فکرهای مثبت و منفی، غذاها، خوابها و رؤیاها. کارها یا رفتارهایی که روی من تأثیر میگذاشت. جمع تیرها و... وقتی المپیکیها در اردوی آخر سیدنی بودند، مربی من این یادداشتها را به مربی خانم کاظمی نشان داد. آقای کوهپایهزاده، آن روز گفتند: «مطمئن باشید این دختر دست خالی از پارالمپیک بر نمیگردد.» و چقدر آن جمله و برخورد تأثیر مثبتی بر من داشت.
بعد از اولین پارالمپیک در چه مسابقاتی حضور داشتید؟
من بعد از آن در رقابتهای مختلفی شرکت کردم. مثلا در تپانچه بادی ده متر؛ برنز مسابقات آزاد ٢٠٠١ اروپای دانمارک، نقره انفرادی رقابتهای جهانی، نایب قهرمانی تپانچه مسابقات آزاد ٢٠٠٣ اروپا در مونیخ و در تفنگ بادی ده متر هم نقره انفرادی و برنز تیمی ٢٠٠٢ کره جنوبی و البته در دو المپیک دیگر هم حضور داشتم که
به مدال نرسیدم.
خاطرات استرالیا را هنوز هم مرور میکنید؟
خیلیوقتها به دلایل مختلف. یکی از خاطرات شیرینم به سرود ملی برمیگردد. وقتی در خط آتش بودم، با شنیدن صدای سرود ایران متوجه شدم عنایتا... بخارایی مدال گرفته. همانجا وجودم سرشار از عشق و غرور شد. گفتم الهی که من هم بتوانم و انگار خدا صدایم را
شنید.
قصه از سیدنی شروع شد
با پایان رقابتهای پارالمپیک 2020 توکیو مجموع مدالهای کاروان ورزشی کشورمان در ادوار این رقابتها از 1988 به 160 عدد رسید. 67 طلا، 48 نقره و 45 برنز. در این بین سهم زنان از مدالآوری کاروان کشورمان در رقابتهای پارالمپیک فقط 12 مدال بوده که میشود کمتر از 89 درصد مدالها. با این حال آنچه در المپیک توکیو شاهد آن بودیم کسب 25 درصد مدالهای طلای کاروان توسط بانوان بود (3 طلا از 12 طلا). یک پیشرفت قابل ملاحظه و نویدبخش. اما قصه مدالآوری بانوان ما در پارالمپیک 16 سال قدیمیتر از المپیک است و به رقابتهای سیدنی 2000 برمیگردد. جایی که نیره عاکف نخستین مدال تاریخ بانوان کشورمان را در رقابتهای پارالمپیک و المپیک به گردن آویخت.
از آن سال تاکنون طی 21 سال بانوان کشورمان صاحب
7 طلا، یک نقره و 4 برنز شدهاند. این مسیر صعودی را با هم مرور میکنیم:
پارالمپیک 2000 سیدنی
نیره عاکف (برنز- تیراندازی)
پارالمپیک 2004 آتن
اعظم خدایاری (برنز - دوومیدانی)
پارالمپیک 2012 لندن
زهرا نعمتی (طلا - تیروکمان)
زهرا نعمتی، راضیه شیرمحمدی، زهرا جوانمرد (برنز-تیمی ریکرو)
ساره جوانمردی (برنز- تیراندازی)
پارالمپیک 2016 ریودوژانیرو
زهرا نعمتی (طلا - ریکرو تیروکمان)
زهرا نعمتی (نقره - تیمی ریکرو)
ساره جوانمردی (طلا-تیراندازی 10 متر)
ساره جوانمردی (طلا-تیراندازی 50 متر)
پارالمپیک2020 توکیو
هاشمیه متقیان (طلا- پرتاب نیزه)
ساره جوانمردی (طلا-تیراندازی 10 متر)
زهرا نعمتی (طلا- ریکرو تیروکمان)
یک روز مشترک در زندگی همه ما
در زندگی همه ما احتمالا روزی وجود داشته که به اصطلاح دنیا روی سرمان آوار شده باشد. این اتفاق برای نیره عاکف در سال ١٣۶١ پیش آمد. وقتی دکترها قاطعانه میگویند او دیگر هرگز روی پاهایش نمیایستد. آخرین فرزند عزیز خانواده که موسیقی، نقاشی و ورزش دوست دارد. از ژیمناستیک تا مسابقات پینگپنگ و والیبال کودکی و نوجوانی را به شادی گذرانده که ناگهان در ١٨سالگی با یک تصادف، دنیا وارونه میشود. شور جوانی میرود. سالها زندگی کسالتبار در کنج انزوا و زمانهای که نه رسانه آن معلولیت را میشناسد، نه جامعه. «هیچ شناختی از معلولیت نداشتم. هیچ فرد دارای معلولیتی را هم ندیده بودم. فکر میکردم این تنها منم که در زندگی حادثه دیدهام و آسیب نخاعی بزرگترین مسأله دنیاست. گاهی کتاب میخواندم یا نقاشی میکشیدم و گاهی منتظر مرگ بودم. تا هشت سال بعد، وقتی برای اولینبار با راهنمایی یک دوست، به تماشای بسکتبال با ویلچر رفتم و شگفت زده شدم.» دخترانی که با ویلچر به دنبال توپ میدویدند، موج شادی، هیجان و حاشیههای آن سالن که اصل خود متن بود؛ دختران دانشجو، شاغل، زنانی که رانندگی میکردند، مادرانی که با ویلچر پی ورزش را گرفته بودند... اینها راه نیره را روشن کرد و زندگی مرده، دوباره جان گرفت. «من سال ١٣۶٩ با ورزش افراد دارای معلولیت آشنا و جذب آن شدم. همزمان درس خواندم. در دانشگاه به سالن تیراندازی راه پیدا کردم. بعد از دو ماه در مسابقات قهرمانی کشور اول و به تیم ملی دعوت شدم. تمرینات سنگینی را با مربیان انجام دادیم تا در رقابتهای آسیایی ١٩٩٩، سهمیه پارالمپیک سیدنی را کسب کردم... بعدها ازدواج کردم و مادر شدم. پس از کنارهگیری از ورزش هم با تأسیس یک آژانس هواپیمایی کارآفرینی کردم و در تمام طول زندگی شغلیام، اولویت را به همکاری با زنان و به ویژه زنان دارای معلولیت دادم.»
از عاکف تا نعمتی و جوانمردی
ساره جوانمردی و زهرا نعمتی همچنان امیدهای قهرمانی ایران به شمار میروند. نعمتی با طلای ریکرو تیروکمان لندن، به عنوان اولین زن طلایی ورزش ایران شناخته شد و در پارالمپیک بعد هم با دفاع از عنوان قهرمانی و یک نقره میکس، به کار خود پایان داد اما این افتخارات در ریو ٢٠١۶ با او تمام نشد و قهرمانیهای جوانمردی در تیراندازی، ورزش زنان کشورمان را در یک پارالمپیک، صاحب دو نشان طلا کرد.
حالا از همینجا و توکیو برگردیم به ٢١ سال قبلتر. آن دختر مشهدی که یک روز در ١٨ سالگی غم دنیا آوار شد روی سرش. نیره عاکف جلوتر از همه به سکو رسیده. او در ابتدای این مسیر با همان یک نشان برنز سیدنی، راه را نشان داده تا زهرا که از دل یک حادثه دیگر نشستن را تجربه کرده، فراز و نشیبها را طی کند و به پارالمپیک ٢٠١٢ و آن اولین طلا برسد و بعد ساره از یک گوشه دیگر ایران در ٢٠١۶.
سردیس شما و سه زن پارالمپیکی دیگر سال قبل به موزه ورزش اضافه شد.
بله با محبت مسؤولین. هر کدام از ما، مدال و فعالیتی در پارالمپیک داشتیم که در نوع خودش سرآغاز جریانی بوده.
نام عنایتا... بخارایی و شما روی لوح یادبود مقابل سالن تیراندازی پارک المپیک سیدنی هم، حک شده.
طلای آقای بخارایی در آتلانتا، اولین مدال تیراندازی مردان در پارالمپیک بود که در سیدنی هم تکرار شد و برنز من در استرالیا هم، اولین مدال پارالمپیک بانوان بود.
کاروان ایران در المپیک ٢٠٠٠ نماینده تیرانداز هم داشت.
خانم منیژه کاظمی تنها بانوی کاروان المپیک در آن سال بود.
مدالی هم در بخش بانوان المپیک نداشتیم تا سال ٢٠١۶.
بله اتفاقا یک خاطره از آن دوره دارم؛ من به قدری عاشق تیراندازی بودم که در یک دفترچه هر چیز مربوط به آن را مینوشتم. همه فکرهای مثبت و منفی، غذاها، خوابها و رؤیاها. کارها یا رفتارهایی که روی من تأثیر میگذاشت. جمع تیرها و... وقتی المپیکیها در اردوی آخر سیدنی بودند، مربی من این یادداشتها را به مربی خانم کاظمی نشان داد. آقای کوهپایهزاده، آن روز گفتند: «مطمئن باشید این دختر دست خالی از پارالمپیک بر نمیگردد.» و چقدر آن جمله و برخورد تأثیر مثبتی بر من داشت.
بعد از اولین پارالمپیک در چه مسابقاتی حضور داشتید؟
من بعد از آن در رقابتهای مختلفی شرکت کردم. مثلا در تپانچه بادی ده متر؛ برنز مسابقات آزاد ٢٠٠١ اروپای دانمارک، نقره انفرادی رقابتهای جهانی، نایب قهرمانی تپانچه مسابقات آزاد ٢٠٠٣ اروپا در مونیخ و در تفنگ بادی ده متر هم نقره انفرادی و برنز تیمی ٢٠٠٢ کره جنوبی و البته در دو المپیک دیگر هم حضور داشتم که
به مدال نرسیدم.
خاطرات استرالیا را هنوز هم مرور میکنید؟
خیلیوقتها به دلایل مختلف. یکی از خاطرات شیرینم به سرود ملی برمیگردد. وقتی در خط آتش بودم، با شنیدن صدای سرود ایران متوجه شدم عنایتا... بخارایی مدال گرفته. همانجا وجودم سرشار از عشق و غرور شد. گفتم الهی که من هم بتوانم و انگار خدا صدایم را
شنید.
قصه از سیدنی شروع شد
با پایان رقابتهای پارالمپیک 2020 توکیو مجموع مدالهای کاروان ورزشی کشورمان در ادوار این رقابتها از 1988 به 160 عدد رسید. 67 طلا، 48 نقره و 45 برنز. در این بین سهم زنان از مدالآوری کاروان کشورمان در رقابتهای پارالمپیک فقط 12 مدال بوده که میشود کمتر از 89 درصد مدالها. با این حال آنچه در المپیک توکیو شاهد آن بودیم کسب 25 درصد مدالهای طلای کاروان توسط بانوان بود (3 طلا از 12 طلا). یک پیشرفت قابل ملاحظه و نویدبخش. اما قصه مدالآوری بانوان ما در پارالمپیک 16 سال قدیمیتر از المپیک است و به رقابتهای سیدنی 2000 برمیگردد. جایی که نیره عاکف نخستین مدال تاریخ بانوان کشورمان را در رقابتهای پارالمپیک و المپیک به گردن آویخت.
از آن سال تاکنون طی 21 سال بانوان کشورمان صاحب
7 طلا، یک نقره و 4 برنز شدهاند. این مسیر صعودی را با هم مرور میکنیم:
پارالمپیک 2000 سیدنی
نیره عاکف (برنز- تیراندازی)
پارالمپیک 2004 آتن
اعظم خدایاری (برنز - دوومیدانی)
پارالمپیک 2012 لندن
زهرا نعمتی (طلا - تیروکمان)
زهرا نعمتی، راضیه شیرمحمدی، زهرا جوانمرد (برنز-تیمی ریکرو)
ساره جوانمردی (برنز- تیراندازی)
پارالمپیک 2016 ریودوژانیرو
زهرا نعمتی (طلا - ریکرو تیروکمان)
زهرا نعمتی (نقره - تیمی ریکرو)
ساره جوانمردی (طلا-تیراندازی 10 متر)
ساره جوانمردی (طلا-تیراندازی 50 متر)
پارالمپیک2020 توکیو
هاشمیه متقیان (طلا- پرتاب نیزه)
ساره جوانمردی (طلا-تیراندازی 10 متر)
زهرا نعمتی (طلا- ریکرو تیروکمان)