واقعیت، خرافه نیست!
از مشکلات بزرگِ سریالسازی با محوریت بُعدِ دیگر و ماورای این جهان در ایران حتی ساخت فیلم افسانهای که در هیچ کجای جهان هرگزا به اینگونه نیست، به گفته علیرضا افخمی که با او یک فرشته بود تماشایمان را سرشار کرد و مالِ خود کرد، همین است که: مردم خیلی فیلم را جدی میگیرند یا باید کاملا سوررئال و فانتزی باشد یا نمیشود زیرا در فضای رئال و واقعی هرگونه سریال و فیلم، بهشدت و به شکل عجیبی از سوی مردم چونان امر واقع در نظر گرفته میشود و مانند موضوعی تحقیق شده که این محقق مدعی طرح میکند با چنین سریالی برخورد میکنند.
برخلاف فیلمهای ماورایی که حتی در ترکیه بسی کوشش میشه با پروندهسازی و تمهیداتی از این دست واقعی و رخداده به نظر بیاید و در جهان علم زده امروز بازهم جدی گرفته نمیشود اما در ایران، باز هم به سخن استاد افخمی: ما در اینجا چنین ادعایی نمیکنیم و نداریم اما بازهم باور میشه و این خیلی نقیصه بزرگی به شمار میرود بعید میدانم جاهای دیگر جهان چنین باشد. در غرب الی ماشاا... فیلمهای این ژانر تهیه میشود مانند جنگیر، طالع نحس، یتیمخانه، دیگران و... و کسی اینها را به خرافه و ترویج دادنِخرافه نسبت نمیدهد زیرا بیننده بهعنوان داستان با آن برخورد میکند نه واقعیت اما بینندههای ما توی کتشان نمیرود که فیلمی را ببینند و بهعنوان فقط داستان تلقیاش کنند. مردم ایران هرجور فیلمی را بهعنوان مستند فرض میکنند و میگیرند مثلا اگر درباره جن یا موجودی عجیب فیلمی بسازیم مردم ما نمیگویند یک داستان سرگرمکننده و تماشایی دیدیم که فیلمساز هم مدعی هیچ واقعیتی نبود هرچند آن را در فضای واقعی ساخته و پرداخته بود بلکه اظهار میدارد خرافه و گسترش خرافه است... .
ما کشوری کهن با داشتههای بسیاریم از جمله فرهنگ مردم در بعد متل و داستان که سرشار متلهای هزارویک شبی و جادوست افخمی با این اشاره که در جوامع مسیحی و یهودی هم اینگونه داستانهای عامیانه و قدیمی درباره موجودات فراواقعی بوده، میگوید این رویکرد باعث شده سینمای ما در بعد ماورا فقیر باشد. اینگونه اصلا پانگرفته. هرکس هرچه ساخته بهجای اینکه بگویند یک داستان خوب دیدیم و حال کردیم میگویند یک داستان خرافاتی بود که سعی داشت در میان مردم خرافهپروری کند که باعث شده این ژانر خیلی لاغر و ضعیف بماند و در ایران، رشد طبیعی نداشته باشد.
جالب این که خود افخمی نیز با کسی که مستقیم و مستند با جن و پری برخورد کرده باشد و این کاره باشد هیچ دیداری نداشته و چنین کسانی را ندیده، هرچند با مستندات مذهبی و رخدادهای تاییدشده از سوی علمای بزرگ آشناست با این حال حتی ساختن فیلم بر این اساس و بر پایه دادههای روایت شده از علمایی مانند علامه طباطبایی(ره) نیز با همان سرنوشت روبهروست هرچند اینان ثقه هستند و شکی در راستیشان نمیرود.
افخمی مواجههاش را با این مستندات و داستانهای تاییدشده حیرتزدگی میشمارد نه باور صددرصد. اما مردم در گستره بسیاری زمینه باور صددرصد را دارند و حتی هرکدام انبانی از این داستانها دارند که مدعیاند برای خودشان بخشی از آنها واقعا رخ داده.
گذشته از اینها به گفته این نویسنده و کارگردان، یکی دیگر از مشکلات ما علمزدگی است با این که در این جهان مسائل و قدرتها و حساب کتابهایی هست که از ادراک ما بسی فراتر است اما جهان علمزده سالها دارد به ما حقنه میکند که هرچه را حواس ظاهری درک کند هست و لاغیر، این بسیار تبلیغ میشود در دنیای علمزده امروز که به نظر افخمی بسیار رویکرد خطرناکی محسوب میشود این که چنین باور کنیم که همه چیز و هر واقعیتی با حواس و عقل ما قابل دریافت و بررسی است این پذیرش، بسیار خطرناک است باور به اینکه با این درک ناقص میتوان همه واقعیات را درک کرد بسی احمقانه است حتی!
ولی جهان علمزده با همه توان دارد میکوشد که این را به همه بقبولاند و بهشدت دیکتهاش میکند. از این رو اگر چیز عجیبی ارائه شود که با حس مردم جور درنیاید باورش نمیکنند این خوب نیست رخدادهای زیادی در جریان است که درک و فهم چراییشان را نمیتوانیم دریابیم یعنی اموری در کار این دنیا دخالت دارد که برای ما زمینه فهمش نیست به این باور دارم ولی جهان امروز برعکس! در همه موارد و ابعاد جهان نیروهایی در کار است ناشناخته و فراتر از شناخت ما مثلا کسی ممکن است بسیار بکوشد ولی به جایی نرسد و تلاشش به دستاورد مادی خاصی منجر نشود گرچه تلاش داشته عوام از بدشانسی میگویند من میگویم شانس وجود ندارد این بدشانسی نیست بلکه چیزهایی فراتر از درک ما در کار است که این آدم با همه تلاش به جایی نرسد این اعتقاد من است که دنیای امروز هم به چنین باورداشتی میخندد ادعا دارد که دنیا قابل توصیف دقیق است آن هم با علم.
جالب اینکه در زندگی عرفای معاصر مثل شیخ رجبعلی، حاج محمدرضا الطافی نشاط، نخودکی و علامه طباطبایی(ره) از برخورد با دیوان و اهریمنان، روایتها هست و موثقان، راوی این رویدادها هستند ولی به اینها نیز نمیتوان پرداخت.