هرمزگان ظرفیتهای بیشماری دارد اما به جایگاه واقعی خود نرسیدهاست موضوعی که به توجه ویژه مدیران آینده این استان نیاز دارد
ساحل فرصتهای طلایی
آنچه در هرمزگان فراموش شده، ظرفیت است و فرصت. آنقدر که میشود سر صبر و حوصله، مشغول شمردن و نام بردن از تمام این ظرفیتها شد؛ ظرفیتهایی که برای هر استان، برگ برنده آن برای حل بسیاری از مشکلاتش محسوب میشود. اما به نظر میرسد در هرمزگان این اتفاق نیفتاده؛ چرا که این استان با برخورداری از صنایع بزرگ فولاد، آلومینیوم، پالایشگاههای نفت و گاز، نیروگاههای برق، بندر بزرگ شهید رجایی، مناطق آزاد کیش و قشم و داشتن 14جزیره با کاربریهای بینظیر ملی و فراملی، همچنان در تامین بدیهیترین نیازهای خودش مانده و مردمانش در محرومیت از فضاهای آموزشی مناسب، آب آشامیدنی سالم و لولهکشی، مراکز بهداشتی و درمانی، مخابرات و اینترنت، راه آسفالت، مبلمان شهری و... بهسر میبرند. در این گزارش، به همه مزایا و معایبی که سالهاست هرمزگان آنها را با خود کشانده و به امروز رساندهاست پرداختهایم؛ موضوعی که شاید بتواند راه پیش روی مدیران آینده این استان را کمی روشن کند. به نظر میرسد که با توجه به موقعیت حساس جغرافیایی استانهرمزگان و فرصتهایی که در دل خودش دارد، باید با نگاهی ملی و فراملی با آن برخورد کرد؛ آنقدر که هرمزگان به جایگاه و شان مطلوب و واقعی خودش برسد.
یک نگاه کلی به نقشه کشور و بررسی مناطق اطراف هرمزگان نشان میدهد خیلی هم بیراه نیست که این استان، به دروازه طلایی اقتصاد ایران شهره شدهاست. استانی که در جنوب ایران مشرف به تنگههرمز است و از یکسو به آبهای بینالمللی و کشورهای حوزه خلیجفارس و دریای عمان و از سوی دیگر با استانهای سیستان و بلوچستان، فارس، کرمان و بوشهر همسایه است؛ موقعیتی که باعث شده تا هرمزگان، بالاترین ظرفیت تبادل مرزی و تجاری در بین استانهای کشور را به خودش اختصاص بدهد. همین است که هرمزگان از یک طرف در اقتصاد داخلی بهخصوص در امر صادرات و واردات جایگاه ویژهای در اقتصاد کشور دارد و از طرف دیگر، با تسهیل انتقال کالا به بازارهای آسیای میانه، برگ برنده جمهوری اسلامی ایران برای حضور مؤثر در بازارهای جهانی محسوب میشود.
اما چرا دروازه طلایی اقتصاد ایران؟ طبیعتا قرار گرفتن امکاناتی مانند بنادر، مناطق آزاد کیش و قشم، جزایر ۱۴گانه، مناطق ویژه صنایع فلزی و معدنی بندرعباس و... در کنار همدیگر توانستهاست هرمزگان را به چنین جایگاهی برساند. حالا به همه اینها برخورداری هرمزگان از چهارشاخههای حملونقل، یعنی راه زمینی، هوایی، دریایی و ریلی را هم اضافه کنید که به تاجران و بازرگانان فرصت میدهد تا بتوانند از همه این ظرفیتها برای رساندن کالا به بندرهای استان یا جابهجایی بار در سراسر کشور استفاده کنند. همه ویژگیها و امکانات اصطلاحا طلایی و ارزشمندی که قرار گرفتن همه آنها در کنار هم، هرمزگان را بهعنوان دروازه طلایی اقتصاد ایران رساندهاست اما فکر میکنید چنین استانی با چنین موقعیتهایی، در بهترین وضعیت معیشتی به سر میبرد؟ واقعیت این است چنین نیست.
هرمزگان، بهشت کشاورزان در تمام فصول
استانهرمزگان با داشتن پنج قطب مهم کشاورزی در طول سال و با تولید انواع محصولات کشاورزی و باغی خارج از فصل و همچنین داشتن ظرفیت دروازههای صادراتی، نقش راهبردی در رونق تولید و اقتصاد کشور دارد. در واقع شرایط اقلیمی و آبوهوایی در استانهرمزگان به گونهای است که تغییرات فصلها مانند زمستان و تابستان، تاثیر چندانی در فعالیتهای زراعی کشاورزان ندارد و کشاورزان در هر زمانی که بخواهند، میتوانند دست به کشت محصولاتی بزنند که دیگر استانها امکان کشت آنها را ندارند. اصلا برای همین است که این استان به بهشت کشاورزی خارج از فصل در سطح کشور مشهور شدهاست. موضوعی که علی باقرزاده همایی، رئیس سازمان جهادکشاورزی هرمزگان هم بر آن تاکید دارد و میگوید درحالحاضر وسعت زمینهای کشاورزی هرمزگان، ۱۶۱هزار هکتار با تولید سالانه افزون بر دومیلیون و ۹۰۰هزارتن محصول باغی و زراعی و یکمیلیون و ۶۵۰هزارتن محصول سبزی و صیفی خارج از فصل است که تاثیر بسزایی در تنظیم بازار این محصولات در فصل پاییز و زمستان در کشور دارد . با وجود این کشاورزی در هرمزگان، این روزها با مشکلاتی هم مواجه شدهاست؛ آنقدر که عبدالحمید کمالی، سرپرست معاونت حفاظت و بهرهبرداری آب منطقهای هرمزگان از خالیبودن ظرفیت ۷۵ تا ۸۰درصدی سدهای مهم استان میگوید؛ موضوعی که نگرانیهایی را برای تامین آب شرب و کشاورزی ایجاد کردهاست و طبیعتا باید فکری به حال این بحران کرد.
کمر این محیطزیست قوی و غنی را شکستهایم
هرمزگان یکی از پرتنوعترین اکوسیستمهای کشور را دارد؛ اکوسیستمهای خشکی، آبی، کوهستانی و جنگل حرا اما هر بخش از این سرمایه محیط زیستی بزرگ و متنوع بهنوعی دستخوش تغییرات ناخوشایند و مخرب شده است. درواقع بخش زیادی از این تعرضات و خسارتهای جبرانناپذیر حاصل توسعه بدون پیوست محیطزیستی است؛توسعهای که ملاحظات محیط زیستی جایی در آن نداشته است.
برای درک وضعیت شکنندهای که محیطزیست هرمزگان طی سالهای اخیر به خود دیده است، بد نیست درباره طبیعت این سرزمین بیشتر بدانیم. هرمزگان اقلیم گرم و مرطوبی دارد. رودخانههای متعددی دارد که اغلب آنها فصلی و سیلابی هستند. 70درصد آن را بخشهای کوهستانی دربرگرفته و ازنظر پوشش گیاهی هم وضعیت بدی ندارد و بالغبر 900گونه گیاهی در آن رشد و نمو دارند. هرمزگان زیستگاه خوبی هم برای حیوانات اعم از پرندگان و چرندگان است، طوری که 224گونه پرنده و بالغبر 42گونه حیوانات دیگر در این زیستگاهها زندگی میکنند. منطقه ملی خرسین، شش منطقه حفاظتشده دیگر، دو منطقه شکارممنوع و ذخیرهگاه زیستکره گنو ازجمله مناطق تحت مدیریت محیطزیست این استان هستند.
موارد متعددی ازجمله خشکسالیهای متعدد،بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی و شور شدن آنها، شکار جانوران خشکی و آبزی و... باعث تخریب بخش زیادی از این اکوسیستمها و برهم خوردن تعادل زیستمحیطی در این منطقه شده است.
هرمزگان در بخش محیطزیست دریایی هم از غنای زیادی برخوردار است. علاوه بر مناطق حفاظتشده دریایی و ساحلی، چهار تالاب بینالمللی به نام این استان ثبتشده و از حدود 114هزار کیلومترمربع آبهای تحت حاکمیت ایران در جنوب، 66هزار کیلومترمربع به آبهای تحت حاکمیت هرمزگان تعلق دارد.
این پهنه وسیع آبی، 14زیستگاه مهم را در خود جایداده که از آنجمله میتوان به زیستگاه آبسنگهای مرجانی، جنگلهای مانگرو (20هزار هکتار با دوگونه)، بسترهای علفی، زیستگاههای جلبکی (بیش از 100گونه)، پهنههای گلی جزر و مدی (بیش از 300هزار هکتار)، سواحل شنی و ماسهای (بیش از 400کیلومتر)، کرانههای سنگی، مصب رودخانههای دائمی و بیش از 60 خور بزرگ و کوچک اشاره کرد.
گونههایی که در این زیستگاهها زندگی میکنند شامل مرجانها (بیش از 35گونه)، لاکپشتهای دریایی (5 گونه)، پستانداران دریایی (حدود 20گونه)، پرندگان آبزی (بیش از 80 گونه)، بیش از 450گونه ماهی و 300 تا 450گونه آبزی دیگر در خلیجفارس هستند که ازجمله گونههای جانوری شاخص و مهم آبزی استان به شمار میروند.
زیستگاههای دریایی هرمزگان هم در معرض آلودگی و تخریب فراوان هستند و آلایندههایی چون آلودگیهای نفتی، تخلیه زباله و مواد زائد، فاضلاب و فلزات سنگین بیشترین هجمهها را به این محیط وارد کرده است. در کنار این آلایندهها، تخریب زیستگاههای ساحلی، فعالیتهای صید و صیادی، تردد کشتیها، نفتکشها و سایر شناورها، قاچاق سوخت، فعالیتهای نظامی و حوادث غیرمترقبه نظیر توفان گنو، خشکسالی ناشی از عوامل طبیعی و ناشی از فعالیتهای اقتصادی و عمرانی نظیر سدها، گرم شدن جهانی کره زمین، پدیده سفیدشدگی مرجانها ازجمله تعارضات محیطزیست دریایی استان به شمار میروند.
هوای این استان هم تحت تأثیر آلایندههای متعددی قرار دارد. از آنجا که این استان با داشتن شرایط خاص و ویژه بهعنوان یکی از قطبهای مهم فعالیتهای اقتصادی کشور محسوب میشود، صنایع بزرگی همچون پالایشگاه هشتم نفت، پالایشگاه گاز سرخون، آلومینیوم المهدی، کشتیسازی خلیجفارس، حدود 57 واحد بندرگاهی و اسکله، بندرشهید رجایی (بهعنوان بزرگترین بندر کشورکه بیش از 80درصد صادرات و واردات کشور را انجام میدهد) و درنهایت 13شهرک صنعتی دولتی (که حدودا 40درصد صنایع استان رادرخودجای داده است) در این استان فعال هستند. طبق پایشهای انجامشده اداره محیطزیست از حدود 50واحد آلاینده هوا در این استان درصد کمی از آنها دارای سیستم کنترل آلودگی هستند و بقیه بهدلیل استفاده از سوخت نامناسب و استفاده نکردن از فیلتر مناسب، روزانه حجم زیادی آلاینده در هوا منتشر میکنند.
این آلایندهها در حالی حجم بزرگی از آلودگی را وارد هوا میکنند که متأسفانه سرانه فضای سبز بندرعباس و سایر شهرهای هرمزگان هم کم و به ازای هر نفر
5 تا 8 مترمربع است، حال آنکه سرانه فضای سبز در تهران 16مترمربع است.
صابر قاسمی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد بندرعباس معتقد است یکی از راهکارها در خصوص رفع کمبود فضای سبز شهری هرمزگان، پرداخت بخشی از هزینه آلایندگی توسط صنایع است. راهکار دیگر اختصاص هر منطقه به یکی از صنایع جهت پوشش فضای سبز آن و بهنوعی تعیین معین برای هر منطقه از شهر است، یعنی هر یک یا دو صنایع معین یک منطقه از شهر جهت پوشش فضای سبز باشد.
اگر به موارد تخریبکننده محیطی بالا، آلودگی ناشی از ورود زهابهای کشاورزی، فاضلابهای شهری و روستایی و پسابهای صنعتی و معدنی را که وارد خاک و آبهای زیرزمینی و سطحی میشوند هم اضافه کنیم، بهراحتی میشود دریافت این اکوسیستم غنی درعین حال شکننده و درمعرض تهدید و تخریب، عملا قدرت خودپالایی را از دست داده و قادر به از بین بردن اثرات سوء این آلایندهها نیست.
صمد حمزهای، رئیس پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی معتقد است دلیل این حجم از تخریب محیطزیست در هرمزگان (همچون سایر نقاط کشور) این است که توسعه صنایع بدون رعایت ملاحظات و پیوستهای محیط زیستی صورت گرفته است. بهعنوانمثال، یکی از مهمترین مشکلات درخصوص جانمایی و مکانیابی صنایع است و اینکه بسیاری از صنایع که در استان مکانیابی میشود با نگاه دسترسی آسان به امکانات و تأسیسات زیربنایی مثل برق و آب و جاده و مسیرهای ریلی و هواپیماست و شاخصهایی غیر از شاخص زیستمحیطی برای صاحبان صنایع در الویت است. این مسأله باعث شده شاهد تراکم صنایع در غرب استان یا بندرعباس و درگیری این مناطق با مشکلات زیستمحیطی متعدد باشیم.
حمزهای به مسأله رهاسازی انواع فاضلاب خانگی و صنعتی به دریا هم اشارهکرده و پیشبینی میکند در آینده مشکلات محیط زیستی هرمزگان در این حوزه بیشتر خواهد شد، زیرا تصفیهخانه بندرعباس همین حالا هم قادر به تصفیه همه فاضلاب تولیدی این شهر نیست. این مسأله به ایجاد یک منطقه وسیع دائما آلوده در ساحل بندرعباس منجر میشود که متأسفانه به درد سرمایهگذاری و گردشگری هم نمیخورد.
مناطق آزادی که سودی ندارند
از ابتداییترین روزها، مناطق آزاد باهدفهای مشخصی ایجاد شدند؛ عمرانی و آبادانی، رشد و توسعه اقتصادی، افزایش درآمد عمومی، ایجاد اشتغال مولد، تنظیم بازار کالا و ارز، تولید و صادرات کالاهای صنعتی، حضور در بازارهای جهانی و منطقهای، رشد سرمایهگذاری و جذب سرمایهگذاران خارجی، بخشی از این هدفها بود اما چیزی که امروز شاهد آن هستیم این است که این مناطق آزاد آنطور که وعده دادهشدهبود، سودی برای بسیاری از مردم استان و اقتصاد آنها نداشته و فقط بار اضافهای بر دوش مردم شدند، آنقدر که به گفته محلیها، بیشتر روستاییان جزیره قشم حتی از آبلولهکشی سالم هم بهرهای نبردهاند.
مردم، دغدغهمندان و فعالان اقتصادی استانهرمزگان، مدتهاست خواستار شفافسازی جزئیات این جزایر منطقه آزاد در این استان هستند و از مسؤولان میخواهند به این پرسش پاسخ دهند که تا چه حد تبدیلشدن کیش و قشم به منطقه آزاد، روی اقتصاد منطقه تأثیرگذار بوده و معیشت مردم را بهبود بخشیدهاست؟ چرا سود حاصل از منطقه آزاد شدن این جزایر فقط نصیب سرمایهداران داخلی و خارجی میشود و عایدی برای مردم منطقه ندارد؟ واقعیت این است که جزایر کیش و قشم در ابتدا با اهداف مشخص و در جهت بهبود وضعیت به منطقه آزاد تبدیل شدند اما بهمرورزمان مشخص شد تبدیل این جزایر به منطقه آزاد، هیچ منفعتی برای ساکنان و بومیان این دو جزیره ندارد و فقط به محلی برای کسب درآمد سرمایهداران تبدیل شدند. مشخصا، تبدیل جزایر کیش و قشم به منطقه آزاد تبعات بسیاری برای ساکنان این مناطق داشته و علاوه بر اینکه در بهبود وضعیت معیشتی آنان تأثیر مثبت نداشته، باعث وسیعتر شدن دایره اختلاف طبقاتی در این مناطق شدهاست. برای همین است که مدیریت صحیح مسؤولان و مدیران آینده این استان برای پایان دادن به این دور باطل، تنها چاره این ماجراست.
چالشهای هرمزگان
انگار که هرمزگان، به سرزمین معایب و محاسن تبدیل شدهاست؛ یعنی به همان اندازه که میشود ساعتها از فرصتها و خوبیهایش گفت، به همان اندازه هم میتوان مشکلات و چالشهای این استان را شمرد. دغدغه تامین مواد اولیه موردنیاز واحدهای تولیدی کوچک از طریق بورس کالا یکی از چالشهایی است که استانهرمزگان با آن روبهرو است. از طرف دیگر، بالابودن هزینه حملونقل بار به مقصد استانهرمزگان که بهطور متوسط، بیش از 15درصد در قیمت مصرفکننده نهایی تاثیر مستقیم دارد هم باعث بروز مشکلاتی برای اهالی این استان شدهاست. اما یکی دیگر از مشکلات در استانهرمزگان، کمبود نهادههای دامی موردنیاز و مشکل حمل آن از سایر بنادر به استان، آنهم علیرغم وجود بنادر و اسکلههای مناسب تخلیه این کالا در استان است. اتفاقی که در بالارفتن قیمت محصولات بهخصوص مرغ و گوشت قرمز تاثیر مستقیمی دارد.
متصلنبودن سیستم مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به گمرک، سیستمینبودن فرآیند رفع تعهد ارزی در مناطق ویژه اقتصادی، بالابودن هزینه برق و کمبود آن برای واحدهای صنعتی و تولیدی، نبود لارو میگوی سـالم و لارو ماهی و همچنین نبود تجهیزات پرورش ماهی هم برخی دیگر از معضلات هرمزگان است که به رسیدگیهای ریشهای نیاز دارد؛ چراکه بهعنوانمثال، با توجه به موقعیت حساس و شرایط تحریم و ارز آزاد، در صورت واردات تجهیزات پرورش ماهی، هزینههای تولید افزایش پیدا میکند.
بهشت، یعنی دلبریهای هرمزگان
صحبت از گردشگری در استان هرمزگان، درست مثل آبشدن قند توی دل آدم میماند؛ همانقدر شیرین، همانقدر دلچسب. گردشگری هرمزگان یعنی یک دلبری بیانتها. اگر تابهحال متوجه منظورم نشدهاید و اگر تاکنون سفری به این خطه بهشتی نداشتهاید، کافی است نام هرمزگان را با عبارت گردشگری در موتورهای جستوجو سرچ کنید؛ شک ندارم هوش از سرتان و تاب از دلتان میرود.
هرمزگان، 14 جزیره کوچک و بزرگ دارد و برخی از آنها در جذبه و زیبایی شهره آفاقند و شما هم با آنها بیگانه نیستید؛ حتی اگر تاکنون پایتان به آنها نرسیده باشد. صحبت از کیش است و قشم و هرمز رنگارنگ و سحرانگیز. هرکدام از این جزایر که در نوع خود قطب بزرگ گردشگری به شمار میرود، به تنهایی میتواند اشتغالزایی و درآمدزایی به اندازه درآمد یک کشور اروپایی داشته باشد. حالا این ظرفیتها را بگذارید کنار 900 کیلومتر نوار ساحلی هرمزگان که بخشهای وسیعی از آن که در قلمرو بنادر و اسکلههای تجاری نیستند، قابل گشتوگذار و استفاده تفریحی هستند.
مجموعه جاذبههای طبیعی و تاریخی هرمزگان چه در جزایر و چه در شهرهای ساحلی و غیرساحلیاش، غول بزرگ گردشگری دنیا را رقم زده است؛ غولی که البته نتوانسته شکوه و هیبت و هیمنه و قدرت تغییر و تحول اقتصادی و فرهنگی خود را به رخ جهان بکشاند، چراکه عموما بهرهبرداری درستی از آنها صورت نگرفته است. شما در کدام استان کشور یا حتی جهان میتوانید چنین مجموعه زیبا و شگرف و بزرگی از گردشگری را یکجا ببینید که در این استان قابل مشاهده است. اگر فقط و فقط به جنگلهای حرا در این استان نیمنگاهی بیندازیم، متوجه این ظرفیت شگرف خواهیم شد؛ جنگلهایی کشیدهشده در سواحل خلیجفارس، اطراف بندر لافت، شمال جزیره قشم، بندر خمیر با ارتفاع 3 تا 6 متر که هنگام مد آب دریا تا گلو به زیر آب رفته و مناظری رویایی و جادویی میآفرینند.
البته همین حالا هم حجم قابلتوجهی از سفرهای دریایی کشورمان به این استان و بین جزایر آن اختصاص یافته است. بااینحال این ظرفیت عظیم هنوز قابلیت توسعه زیادی دارد، بهویژه در بخش گردشگری دریایی و این توسعه هنوز محقق نشده یا اگر تلاشهایی برای تحقق آن صورت گرفته، به صورت توسعه پایدار و بدون آسیب به طبیعت و محیطزیست نبوده است.
شاید آن روزی بتوانیم به رویای توسعه گردشگری پایدار در این استان برسیم که هرگاه نام آن به میان آید، بهجای تداعیشدن عبارات پالایشگاه و صنایع و مناطق آزاد، واژههای زیبای جنگلهای سحرآمیز حرا، خورها، دره ستارگان، معبد هندوها، بازیگوشی دلفینها و راهرفتن خرامان لاکپشتهای دریایی روی ماسهها، سواحل زیبای صخرهای و شنی و تفریحات و ورزشهای دریایی و پارکهای آبی و ویلاهای ساحلی در ذهن بنشیند و البته چیزی بسیار بیشتر از این، یعنی اینکه این واژههای زیبا، این جاذبههای بینظیر با سرمایهگذاریهای مناسب و توسعه همراه با ملاحظات محیطزیستی بستری برای جذب گردشگران داخلی و خارجی از سراسر جهان شود و ورود این گردشگران به ایجاد اشتغال و جذب درآمدهای ارزی سرشاری که حق این طبیعت زیباست بینجامد؛ درآمدی که میتواند با کفه درآمدهای نفتی برابری کند یا حتی سنگینتر شود و درنهایت باری از دوش محرومیت شهرهای هرمزگان بردارد، به رفع مشکلات محیطزیستی این استان که محصول توسعه ناپایدار است، نجر شود و رفاه خدماتی و فرهنگی برای مردم نجیب و صبورش به ارمغان بیاورد.
کپرنشینان سرزمین ساحلی و ثروتمند
تعجب نکنید؛ با وجود این حجم از امکانات، فرصتها و ظرفیتهای موجود در استانهرمزگان و در دنیای مدرن امروز، مردمانی سختکوش و یا شاید بهتر است بگوییم مظلوم، در برخی از روستاهای هرمزگان ازجمله روستاهای شهرستان بشاگرد هستند که در کپر زندگی میکنند. کپرهایی که با شاخوبرگ درختان خرما درست شدهاست و محافظ خوبی برای مقابله با سرما و گرمای ساکنانش نیست. کپر به آلونکها و سایبانهایی میگویند که در مناطق شرق هرمزگان حتی روستاهای مرکز استانهرمزگان با شاخهوبرگ درخت نخل ساخته میشود و روی آن را با حصیر میپوشانند. البته که کپر، متداولترین شیوه زندگی سنتی در روستاهای هرمزگان است که از روزگار قدیم و با توجه به اقلیم منطقه ساخته میشد اما حالا خیلی وقت است که همهچیز فرق کردهاست. در دهههای اخیر این سبک زندگی با فقر و محرومیت عجین شده و دیگر نه نمادی از فرهنگ و سنت قدیمی مردمان این استان بلکه نمادی از فقر و محرومیت است. آنقدر که برخی از محلیها و روستانشینان میگویند بضاعت مالی اهالی این روستا حتی به کپر هم نمیرسد. اینطور که معلوم است، کپرنشینی، واقعیتی انکارنشدنی و جدانشدنی از ماهیت استان طلایی هرمزگان است؛ استانی که فارغ از یدککشیدن عناوین و لقبهای گلدرشت اقتصادی، در دل خودش صاحب یکی از نمادهای فقر است؛ نمادی که در روستاهای بسیاری از این استان، خودنمایی میکند.
مالیاتی که پرداخت نمیشود
با در نظر گرفتن جوانب و حوزههای مختلف، اینطور به نظر میرسد که این استان برخلاف بیشترین فرصتها و ظرفیتهایی که دارد اما از کمترین سودها بهرهمند میشود. موضوعی که پرداخت مالیات شرکتهای صنعتی مستقر در هرمزگان در تهران و سایر استانها هم این فرضیه را تایید میکند.
درواقع بهرغم پیگیریهای چندساله مدیران ارشد هرمزگان، پرداخت مالیات و ارزشافزوده شرکتها و صنایع فعال هرمزگان در این استان پرداخت نمیشود.
درواقع شرکتهای مذکور از زیرساختهای موجود در هرمزگان بهره میبرند اما مالیات خود را خارج از استان پرداخت میکنند در این میان، سهم هرمزگان از این زیرساختها، فقط آلایندههای آنان است. این اتفاق در حالی انجام میشود که اگر تمامی شرکتها بهویژه صنایع بزرگ، مالیات و مالیات بر ارزش افزوده خود را در هرمزگان پرداخت کنند، این امر میتواند در افزایش درآمدهای استان و توسعه زیرساختهای مختلف اثربخش باشد؛ اقدامی که انتظار میرود با مدیریت و تغییرات جدی، چراییاش بررسی شود و در اولویت رسیدگی قرار گیرد.
اینهمه ثروت و این نرخ بالای بیکاری؟!
سرزمینی را تصور کنید (حالا در هر نقطه این کره خاکی) با 14جزیره که از توان و ظرفیت گردشگری، اقتصادی و نفتی بالایی برخوردار است؛ سرزمینی که یک نوار مرزی ساحلی به طول تقریبی 900کیلومتر آن را متصل میکند به آبهای گرم دو دریا (خلیجفارس و دریای عمان) و درنهایت سرزمینی با ظرفیتهای بزرگ بنادر، شیلات و ماهیگیری، کشاورزی و صنایع مختلف... چنین سرزمینی با اینهمه ظرفیت و ثروت، خیالی نیست، وجود دارد و در جنوبیترین نقطه ایران قرارگرفته است. طبیعتا چنین سرزمینی اگر بهرهبرداری درست و درمانی از آن بشود، نهفقط میتواند بسیار سودده باشد که نباید از معضلی به نام بیکاری و نبود اشتغال در رنج و فشار باشد. این درحالی است که هماکنون یکی از بالاترین نرخهای بیکاری در کشور متعلق به این استان است. طبق آخرین آمار منتشرشده، نرخ بیکاری در بهار امسال در هرمزگان 6/16درصد برآورد شده است. این آمار در بهار سال گذشته، 12/5درصد بوده در زمستان 98درصد، 11/9درصد و در زمستان 97 رقمی حدود 11درصد. اعداد و ارقام روند صعودی دارد و این یعنی اگر ملاک استناد ما برای میزان اشتغال و نرخ بیکاری، همین ارقام باشد، بیکاری در هرمزگان طی چند سال اخیر روبه افزایش بوده است.
نرخ بالای بیکاری موردتوجه نمایندگان مردم این استان در مجلس هم بوده و احمد مرادی، نماینده مردم بندرعباس، قشم، ابوموسی، حاجیآباد و خمیر در مجلس با اشاره به این آمار بالا تأکید کرده این مشکل را باید اساسی حل کرد و انتظارمان از دولت جدید هم همین است.مرادی که معتقد است آمار واقعی نرخ بیکاری بسیار بیشتر از آمار رسمی و چیزی حدود 27تا 28درصد است، میگوید: اگر مازاد درآمد از مالیات این استان که حق مسلم مردم هرمزگان است، به استان برگردد، معضل فقر و محرومیت تا حدود زیادی در این استان حلوفصل میشود.او به ظرفیتهای بدون استفاده هرمزگان هم بهعنوان یک منبع درآمد دیگر اشارهکرده و یادآور میشود طبق گفته صاحبنظران دانشگاهی، هرمزگان تاکنون فقط ۱۵تا ۲۰درصد از ظرفیت دریایی خود بهره برده، حال آنکه با فعالسازی ظرفیت اقتصاد دریامحور هرمزگان هیچ نیروی انسانی بیکاری در این استان وجود نخواهد داشت.البته آمار و ارقام مربوط به میزان اشتغال و بیکاری در این استان نهتنها متناقض است که نگاه مسؤولان هم به آن متفاوت است. مثلا برخلاف نگاه نماینده مردم قشم و بندرعباس به این آمار، هادی ابراهیمی، مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی هرمزگان نگاه خوشبینانهای به این حوزه داشته و از نرخ بالای مشارکت اقتصادی در این استان نسبت به سایر مناطق کشور سخن گفته و نرخ بیکاری رو به کاهش آن.ابراهیمی آبان سال گذشته گفته بود: بررسی نرخ مشارکت اقتصادی استانهای کشور در تابستان امسال برای جمعیت ۱۵سال و بیشتر نشان میدهد هرمزگان با 6/50 درصد، بالاترین نرخ مشارکت را به خود اختصاص داده است.
به گفته ابراهیمی، در تابستان ۹۹ نرخ مشارکت اقتصادی استان هرمزگان با افزایش 6/2درصدی نسبت به تابستان ۹۸ به عدد 6/50درصد رسیده که این عدد بالاترین نرخ مشارکت در میان استانهای کشور بوده است و نسبت به نرخ مشارکت کشور که 8/41درصد است با عدد ۹ درصد، فاصله بسیار معناداری دارد. از سویی درحالی که نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان ۹۹ در کشور از 9/44درصد به 8/41درصد کاهش داشته و شاهد کاهش جمعیت فعال اقتصادی در کشور بودهایم، هرمزگان با عدد بیسابقه 6/50درصد بازار کار فعال و پررونقی داشته است.او سپس اینگونه نتیجهگیری کرده: درحالیکه در کشور شاهد کاهش فرصتهای شغلی به دلیل شیوع ویروس کرونا هستیم، هرمزگان نهتنها با کاهش فرصتهای شغلی و جمعیت شاغل مواجه نشده بلکه جزو معدود استانهایی است که افزایش فرصتهای شغلی و نسبت اشتغال را داشته است.
و البته در پایان هم اضافه کرده عدد 3/13درصدی نرخ بیکاری هرمزگان در سال 99 در مقایسه با نرخ بیکاری 5/9درصدی کشور نمایانگر بالا بودن جمعیت بیکار استان نیست، چراکه در بررسی شاخصهای اقتصادی نسبت اشتغال در کنار نرخ مشارکت اقتصادی و بیکاری است که معنای بازار کار را نشان میدهد.
در هر روی از مبحث آمار اشتغال و مشارکت اقتصادی که بگذریم، شواهد متعددی حکایت از بیکاری بخش زیادی از نیروی فعال و جوان هرمزگانی است که به گفته کارشناسان با اندکی درایت و مدیریت میتوانند صاحب شغل و درآمد شوند. افزایش بهکارگیری نیروهای بومی در صنایع نفت و گاز و فولاد و آلومینیم و شرکتهای بزرگ تولیدی یکی از این راهکارهاست. توسعه و رونق صنعت گردشگری بهویژه گردشگری دریایی هم از دیگر راهکارها برای بالابردن میزان اشتغال و کاستن از نرخ بیکاری است.