صحبت‌های امام (ره) من را به سمت سینما كشاند

صحبت‌های امام (ره) من را به سمت سینما كشاند


محسن علی‌اكبری تهیه‌كننده قدیمی سینما در گفت‌وگو با موزه سینما بیان كرد صحبت‌های حضرت امام (ره) او را به سمت سینما كشانده است.
به گزارش روابط‌عمومی موزه سینما، به مناسبت روز ملی سینما و در ادامه سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی، موزه سینمای ایران طی یك هفته هر روز گفتگوی تفصیلی با یكی از عوامل تاثیرگذار سینمای ایران را منتشر می‌كند. روز گذشته و در همین ارتباط، گفت‌وگو با محسن علی‌اكبری، تهیه‌كننده سینمای ایران منتشر شد.
محسن علی‌اكبری با بیان این‌كه دوم بهمن سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شده است، گفت: «ما خانواده بسیار سنتی بودیم و هیچ علاقه‌ای به سینما نداشتم، در هفت‌سالگی قرآن را به دقت می‌خواندم و در همان سال‌های كودكی به مسجد جوادالائمه می‌رفتم و فعالیت‌های فرهنگی انجام می‌دادم.»
او با بیان این‌كه زنده یاد فرج‌ا... سلحشور و پسرعمویش هادی علی‌اكبری در مسجد فعالیت‌های فرهنگی از جمله تئاتر انجام می‌دادند، یادآور شد: «در سال ۵۰ كه من ۱۲ ساله بودم آنها در مسجد تئاتر «حُر» را اجرا كردند. زمانی كه انقلاب شد دیپلم گرفته بودم و یك مغازه كتابفروشی داشتم و با یك آپارات۱۶ میلی‌متری در مسجد برای بچه‌ها فیلم نمایش می‌دادیم.»
علی‌اكبری ادامه داد: «یادم می‌آید یك روز هیات امنای مسجد آمدند و دیگر اجازه نمایش فیلم‌ها را به ما ندادند. در آن زمان اولین چیزی كه به ذهنم رسید، تاسیس یك كتابخانه بود. روبه‌روی مسجد یك زمین خالی بود كه با دوستان دیگر كتابخانه و یك سالن نمایش ساختیم.»
علی‌اكبری همچنین گفت: «در آن زمان سینما را نمی‌شناختیم و شاید صحبت امام (ره) در بهشت زهرا (س) درباره سینما برای ما خیلی مهم بود كه ایشان گفته بودند «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مركز فحشا مخالف هستیم». یكی دیگر از فعالیت‌های من، اجرای تئاتر «ایوب پیامبر» در مولوی بود كه آن تئاتر را یك اجرا نزد رهبری بردیم كه ایشان نظرشان این بود تئاتر را ضبط تلویزیونی كنیم و در تلویزیون هم پخش عمومی شود. همین پیشنهاد ایشان موجب شد تا ما با تلویزیون قرارداد ببندیم. در استودیو مهرگان دكور زدیم و تله‌تئاتر «ایوب پیامبر» را در آنجا ساختیم و درواقع ورود من به تلویزیون به این شكل بود.»
او با اشاره به دیگر فعالیت‌های خود در ابتدای انقلاب نیز گفت: «در سال ۵۷ مسوول كمیته گوهردشت و مقطعی نیز در كمیته مهرشهر كرج بودم. با توجه به این‌كه دوره‌های تكاوری دیده بودیم، آن را در كمیته و حزب جمهوری اسلامی به دیگران هم آموزش می‌دادیم. زمانی كه اتفاقات كردستان پیش آمد، امام (ره) فتوا داده بودند كه تا ۲۴ ساعت ارتش به آنجا برسد، من در جنگ كردستان پیش شهید چمران بودم. از ۱۵ مهر ۵۹ به عنوان ستاد جنگ‌های نامنظم در پشت انبارهای عمومی خرمشهر در خدمت شهید چمران بودیم.