باغ انگوری دوم چگونه آباد شد
امید مهدینژاد طنزنویس
در اواخر قرن هجدهم در منطقه مونپلیه در جنوب فرانسه، براثر استقبال مردم از فرآوردههای جانبی، کشت انگور به سوددهترین کشت و کار منطقه تبدیل شد و اغلب کشاورزان کار و کشت سنتی و اجدادی خود را رها کردند و به کشت و تولید انگور روی آوردند. روزی از روزها مردی که بهتازگی از شهر به روستا رفته و باغ انگوری خریده و به کشت انگور روی آورده بود، برای انجام کاری اداری راهی اداره کل کشاورزی شد. مرد کشاورز در راه بازگشت به روستا با یکی از کشاورزانی که به طور موروثی و اجدادی به کشت انگور میپرداخت، همسفر شد. دو کشاورز در راه از میزان موفقیت همدیگر در کشت انگور و زمان برداشت و مسائل دیگر پرسیدند. کشاورز اول به کشاورز دوم گفت: محصول من رسیده است و دیروز برداشت آن تمام شد و امروز برای همین امر به اداره کل کشاورزی مراجعه کردم. وی افزود: محصول را جمعآوری کردیم و برای آنکه از دست پرندهها در امان باشد،کنار آن مترسکهایی گذاشتهایم. کشاورز دوم گفت: عجب. وقتی به روستا رسیدند، کشاورز دوم از کشاورز اول دعوت کرد تا ناهار را مهمان وی باشد و بد بگذراند. کشاورز اول قبول کرد و با هم به باغ کشاورز دوم رفتند. وقتی وارد باغ شدند کشاورز اول متوجه شد در زیر تمام درختان انگور کاسههای آبی تعبیه شده است. پس از کشاورز دوم پرسید: این کاسهها برای چیست؟ کشاورز دوم گفت: پرندهها انگورها را میخورند و بهخاطر شیرینی آن ممکن است نوکشان نوچ شود. این کاسهها را اینجا گذاشتهایم تا پرندهها نوکشان را در آن تمیز کنند. کشاورز اول با شنیدن این جواب بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و از رویهاش خجالت کشید و پس از صرف ناهار به باغ خود رفت و مترسکهایی را که در کنار محصول خود گذاشته بود، برداشت.
بهاینترتیب، پلتیک کشاورز کهنهکار کارگر افتاد و بر اثر تأخیر اداره کل کشاورزی در خرید محصول و نیز حمله پرندهها به محصول، محصول کشاورز از بین رفت و کشاورز کهنهکار توانست محصول خود را در موعد مقرر به دوبرابر قیمت بفروشد. کشاورز اول نیز که ورشکسته شده بود
هماکنون بهعنوان راننده در یکی از تاکسیهای اینترنتی مشغول کار است و در پایان سفر از مسافران میخواهد با دادن امتیاز بالا به وی، وی را رهین لطف خود نمایند.
بهاینترتیب، پلتیک کشاورز کهنهکار کارگر افتاد و بر اثر تأخیر اداره کل کشاورزی در خرید محصول و نیز حمله پرندهها به محصول، محصول کشاورز از بین رفت و کشاورز کهنهکار توانست محصول خود را در موعد مقرر به دوبرابر قیمت بفروشد. کشاورز اول نیز که ورشکسته شده بود
هماکنون بهعنوان راننده در یکی از تاکسیهای اینترنتی مشغول کار است و در پایان سفر از مسافران میخواهد با دادن امتیاز بالا به وی، وی را رهین لطف خود نمایند.
تیتر خبرها