خرچنگ را به بازی بگیر!

گروه تئاتر مفید برای كودكان مبتلا به سرطان برنامه اجرا می‌كنند

خرچنگ را به بازی بگیر!

نام بیمارستان كه می‌آید، دل بسیاری به لرزه می‌افتد. اسم بیمارستان برای بسیاری از بزرگسالان هم وحشت‌آور است، چه برسد به كودكان. بیماری اما كودك و بزرگسال نمی‌شناسد، ممكن است كه به سراغ هر كسی برود. بیماری ممكن است گاهی تن نحیف كودكی را هدف قرار دهد. اثرات بیماری اما همیشه جسمی نیست، كودكان بیمار و خانواده‌هایشان گاهی نه از درد جسمی كه از درد روحی رنج می‌برند. گروه تئاتر بیمارستان كودكان مفید، اما سعی دارند حال خوش به كودكان بیمار هدیه دهند تا شاید كمی از درد روحی كودكان بیمار و خانواده‌هایشان التیام یابد. گروهی كه هر جمعه در بیمارستان برای بچه‌های كوچك تئاترهای شاد اجرا می‌كنند و لبخند را بر لب آنها می‌نشانند.

‭ ‬صبح‭ ‬روز‭ ‬جمعه،‭ ‬خیابان‭ ‬شریعتی‭ ‬خلوت‭ ‬است‭. ‬ماشین‌ها‭ ‬در‭ ‬خیابان‭ ‬بدون‭ ‬ترافیك‭ ‬آهسته‭ ‬می‌رانند‭. ‬بیمارستان‭ ‬كودكان‭ ‬مفید،‭ ‬در‭ ‬روز‭ ‬تعطیل‭ ‬اما‭ ‬پر‭ ‬تردد‭ ‬است‭. ‬حیاط‭ ‬بیمارستان،‭ ‬شلوغ‭ ‬است‭. ‬از‭ ‬حیاط‭ ‬بیمارستان‭ ‬اما‭ ‬شلوغ‌تر‭ ‬اورژانس‭ ‬بیمارستان‭ ‬است‭. ‬در‭ ‬كه‭ ‬باز‭ ‬می‌شود،‭ ‬صدای‭ ‬گریه‭ ‬پدر‭ ‬و‭ ‬مادری‭ ‬به‭ ‬استقبال‭ ‬می‌آید‭. ‬هر‭ ‬دو‭ ‬روی‭ ‬صندلی‭ ‬نشسته‌اند‭ ‬و‭ ‬گریه‭ ‬می‌كنند‭. ‬اورژانس‭ ‬پرتردد‭ ‬در‭ ‬صدای‭ ‬گریه‭ ‬آنها‭ ‬گم‭ ‬شده‭ ‬است‭. ‬جو‭ ‬اورژانس‭ ‬بیمارستان‭ ‬ملتهب‭ ‬است‭. ‬برای‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬گروه‭ ‬تئاتر،‭ ‬باید‭ ‬از‭ ‬اورژانس‭ ‬خارج‭ ‬شد،‭ ‬از‭ ‬جلوی‭ ‬در‭ ‬سیتی‌اسكن‭ ‬و‭ ‬ورودی‭ ‬بخش‌های‭ ‬اصلی‭ ‬عبور‭ ‬كرد‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬ساختمان‭ ‬خارج‭ ‬شد‭ ‬و‭ ‬وارد‭ ‬ساختمان‭ ‬اداری‭ ‬بیمارستان‭ ‬شد‭. ‬جایی‭ ‬كه‭ ‬گروه‭ ‬ده،‭ ‬پانزده‭ ‬نفره‌ای‭ ‬با‭ ‬لباس‌های‭ ‬رنگی‭ ‬شاد،‭ ‬روی‭ ‬صندلی‌ها‭ ‬نشسته‌اند‭. ‬دختران‭ ‬و‭ ‬پسران‭ ‬جوانی‭ ‬كه‭ ‬همگی‭ ‬لباس‌های‭ ‬دلقك‭ ‬پوشیده‌اند‭. ‬در‭ ‬دست‭ ‬بعضی‌هایشان‭ ‬عروسك‌های‭ ‬دستی‭ ‬است‭. ‬صداهایشان‭ ‬را‭ ‬عوض‭ ‬می‌كنند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬عروسك‭ ‬بازی‭ ‬می‌كنند‭. ‬بعضی‭ ‬با‭ ‬دف‭ ‬و‭ ‬ویولنشان‭ ‬تمرین‭ ‬می‌كنند‭. ‬كار‭ ‬گروه‭ ‬از‭ ‬قبل‭ ‬از‭ ‬ورود‭ ‬به‭ ‬بخش‌ها‭ ‬شروع‭ ‬شده‭ ‬است‭. ‬آیلار‭ ‬دختربچه‭ ‬ده،‭ ‬دوازده‭ ‬ساله‌ای‭ ‬است‭ ‬كه‭ ‬در‭ ‬سالن‭ ‬با‭ ‬لبخندهای‭ ‬ریز‭ ‬و‭ ‬خجالتی‌اش‭ ‬به‭ ‬گروه‭ ‬تئاتر‭ ‬زل‭ ‬زده‭ ‬است‭. ‬آیلار‭ ‬در‭ ‬بیمارستان‭ ‬بستری‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬همراه‭ ‬مادرش،‭ ‬در‭ ‬سالن‭ ‬است‭. ‬یكی‭ ‬از‭ ‬اعضای‭ ‬گروه‭ ‬تئاتر‭ ‬به‭ ‬سمت‭ ‬آیلار‭ ‬كه‭ ‬می‌رود،‭ ‬او‭ ‬هم‭ ‬خجالتش‭ ‬را‭ ‬كنار‭ ‬می‌گذارد‭. ‬خنده‭ ‬روی‭ ‬لبان‭ ‬آیلار‭ ‬می‌نشیند،‭ ‬یكی‭ ‬از‭ ‬اعضای‭ ‬گروه‭ ‬او‭ ‬را‭ ‬هم‭ ‬گریم‭ ‬می‌كند‭. ‬چند‭ ‬دقیقه‭ ‬بعد،‭ ‬آیلار‭ ‬با‭ ‬ماژیك‌های‭ ‬رنگی‭ ‬گریم،‭ ‬شبیه‭ ‬به‭ ‬پروانه‌ای‭ ‬زیبا‭ ‬می‌شود‭. ‬ساعت‭ ‬نزدیك‭ ‬12‭ ‬ظهر‭ ‬را‭ ‬نشان‭ ‬می‌دهد‭ ‬كه‭ ‬همه‭ ‬اعضای‭ ‬گروه‭ ‬آماده‭ ‬رفتن‭ ‬به‭ ‬بخش‌ها‭ ‬می‌شوند‭ ‬آرش‭ ‬صادقیان‌حقیقی‭ ‬مسؤول‭ ‬گروه،‭ ‬اعضا‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬گروه‌های‭ ‬كوچك‭ ‬دو‭ ‬سه‭ ‬نفری‭ ‬تقسیم‭ ‬می‌كند‭ ‬و‭ ‬هر‭ ‬كدام‭ ‬از‭ ‬گروه‌ها،‭ ‬گروه‭ ‬موسیقی،‭ ‬نمایشی‭ ‬و‭ ‬عروسكی‭ ‬برای‭ ‬اجرای‭ ‬برنامه‭ ‬وارد‭ ‬بخشی‭ ‬می‌شوند‭. ‬آیلار‭ ‬هم‭ ‬اجازه‭ ‬می‌گیرد‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬گروهی‭ ‬همراه‭ ‬می‌شود‭.‬

‭ ‬بهنام‭ ‬بانی‭ ‬اجرا‭  ‬كن

اولین‭ ‬بخشی‭ ‬كه‭ ‬گروه‭ ‬كوچك‭ ‬نوازنده‌ها‭ ‬واردش‭ ‬می‌شوند،‭ ‬بخش‭ ‬عفونی‭ ‬است‭. ‬تمام‭ ‬ده،‭ ‬دوازده‭ ‬اتاقی‭ ‬كه‭ ‬كودكان‭ ‬بیمار‭ ‬در‭ ‬آن‭ ‬بستری‭ ‬هستند،‭ ‬پر‭ ‬است‭. ‬قبل‭ ‬از‭ ‬شروع‭ ‬برنامه،‭ ‬یكی‭ ‬از‭ ‬دلقك‌ها‭ ‬از‭ ‬پرستار‭ ‬بخش‭ ‬اجازه‭ ‬می‌گیرد‭. ‬پرستار‭ ‬تأكید‭ ‬می‌كند‭ ‬ورود‭ ‬به‭ ‬دو،‭ ‬سه‭ ‬اتاق‭ ‬فقط‭ ‬مجاز‭ ‬است‭. ‬بعضی‭ ‬از‭ ‬بیماران‭ ‬این‭ ‬بخش،‭ ‬تحت‌مراقبت‌های‭ ‬ویژه‭ ‬هستند‭ ‬و‭ ‬ورود‭ ‬بازیگران‭ ‬به‭ ‬آنجا‭ ‬قدغن‭ ‬است‭. ‬اتاق‭ ‬اول،‭ ‬اتاق‭ ‬محمدمهدی‭ ‬است‭. ‬محمدمهدی‭ ‬خسته‭ ‬و‭ ‬عصبانی‭ ‬است‭. ‬روی‭ ‬تختش‭ ‬نشسته‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬اخم‭ ‬به‭ ‬استقبال‭ ‬گروه‭ ‬می‌آید‭. ‬جواب‭ ‬سوال‭ ‬اعضای‭ ‬گروه‭ ‬را‭ ‬نمی‌دهد‭. ‬چند‭ ‬دقیقه‭ ‬بعد،‭ ‬اما‭ ‬محمدمهدی‭ ‬تسلیم‭ ‬می‌شود‭. ‬یكی‭ ‬از‭ ‬معماهای‭ ‬گروه‭ ‬را‭ ‬درست‭ ‬حدس‭ ‬می‌زند‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬از‭ ‬گروه‭ ‬می‌خواهد‭ ‬برایش‭ ‬بهنام‭ ‬بانی‭ ‬اجرا‭ ‬كنند‭. ‬گروه‭ ‬موسیقی‭ ‬كه‭ ‬از‭ ‬اتاق‭ ‬خارج‭ ‬می‌شود،‭ ‬محمدمهدی‭ ‬با‭ ‬لبخند‭ ‬بدرقه‌شان‭ ‬می‌كند‭. ‬در‭ ‬راهروی‭ ‬بخش،‭ ‬بچه‌ها‭ ‬ایستاده‌اند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬هیجان‭ ‬به‭ ‬رنگ‌های‭ ‬شاد‭ ‬لباس‭ ‬دلقك‌های‭ ‬نگاه‭ ‬می‌كنند‭. ‬مادرها‭ ‬بازیگران‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬اتاقشان‭ ‬دعوت‭ ‬می‌كنند‭. ‬گروه‭ ‬وارد‭ ‬یكی‭ ‬از‭ ‬اتاق‌ها‭ ‬می‌شود‭ ‬و‭ ‬همه‭ ‬بچه‌ها‭ ‬با‭ ‬شور‭ ‬و‭ ‬شوق‭ ‬فراوان‭ ‬در‭ ‬حالی‭ ‬كه‭ ‬خیلی‭ ‬از‭ ‬آنها‭ ‬پشت‭ ‬مادرشان‭ ‬پنهان‭ ‬شده‌اند،‭ ‬وارد‭ ‬آن‭ ‬اتاق‭ ‬می‌شوند‭. ‬بزرگ‌ترین‭ ‬كودك‭ ‬بیمار،‭ ‬پنج،‭ ‬شش‭ ‬سالش‭ ‬است‭. ‬همه‭ ‬بچه‌ها‭ ‬به‭ ‬دستشان‭ ‬آنژیوكت‭ ‬وصل‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬همه‭ ‬همرنگ‭ ‬پریده‭ ‬با‭ ‬نگاه‌های‭ ‬مشتاق‭ ‬به‭ ‬بازیگرها‭ ‬نگاه‭ ‬می‌كنند‭. ‬در‭ ‬ابتدای‭ ‬مراسم،‭ ‬همه‭ ‬بچه‌ها‭ ‬خجالت‭ ‬می‌كشند،‭ ‬نگاه‌هایشان‭ ‬را‭ ‬می‌دزدند‭ ‬و‭ ‬آرام‭ ‬و‭ ‬بی‌صدا‭ ‬لبخند‭ ‬می‌زنند‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬شعرها‭ ‬هم‭ ‬یادشان‭ ‬می‌رود‭. ‬بعضی‭ ‬حتی‭ ‬اسمشان‭ ‬را‭ ‬هم‭ ‬نمی‌گویند‭. ‬ادریس،‭ ‬پانیذ،‭ ‬تكین،‭ ‬الناز‭ ‬و‭ ‬طاها‭ ‬همه‭ ‬در‭ ‬ابتدا‭ ‬ساكت‭ ‬نگاه‭ ‬می‌كنند‭. ‬آهنگ‌ها‭ ‬كه‭ ‬شادتر‭ ‬می‌شود،‭ ‬یخ‭ ‬بچه‌ها‭ ‬هم‭ ‬باز‭ ‬می‌شود‭. ‬لبخندشان‭ ‬عمیق‌تر‭ ‬می‌شود‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬با‭ ‬گروه‭ ‬همنوایی‭ ‬می‌كنند‭ ‬و‭ ‬یكی‭ ‬از‭ ‬پسرها‭ ‬هم‭ ‬با‭ ‬آهنگ‭ ‬شاد،‭ ‬بالا‭ ‬و‭ ‬پایین‭ ‬می‌پرد‭. ‬بچه‌ها‭ ‬سر‭ ‬ذوق‭ ‬می‌آیند،‭ ‬درخواست‭ ‬اجرای‭ ‬آهنگ‌ها‭ ‬شروع‭ ‬می‌شود‭.‬

‭ ‬كار‭ ‬گروه‭ ‬كه‭ ‬در‭ ‬بخش‭ ‬عفونی‭ ‬تمام‭ ‬می‌شود،‭ ‬بعد‭ ‬از‭ ‬عكسبرداری‭ ‬دسته‌جمعی‭ ‬و‭ ‬تك‌نفره‭ ‬با‭ ‬بازیگران،‭ ‬تمام‭ ‬بچه‌ها‭ ‬با‭ ‬چشمانی‭ ‬لبریز‭ ‬از‭ ‬شوق‭ ‬و‭ ‬لب‌هایی‭ ‬خندان،‭ ‬گروه‭ ‬را‭ ‬بدرقه‭ ‬می‌كنند‭.‬

‭ ‬لب‌های‭ ‬كم‌رمقی‭ ‬كه‭ ‬می‌خندند

بخش‭ ‬بعدی،‭ ‬بخش‭ ‬خون‭ ‬و‭ ‬آنكولوژی‭ ‬است‭. ‬در‭ ‬راهروی‭ ‬بخش،‭ ‬دخترها‭ ‬و‭ ‬پسرها‭ ‬با‭ ‬موهای‭ ‬كم‌پشت‭ ‬و‭ ‬حتی‭ ‬سرهای‭ ‬بی‌مو،‭ ‬با‭ ‬رنگ‌های‭ ‬پریده،‭ ‬گردن‌هایی‭ ‬كه‭ ‬از‭ ‬خون‌گرفتن‌های‭ ‬زیاد‭ ‬كبود‭ ‬شده،‭ ‬سرم‌هایشان‭ ‬را‭ ‬بغل‭ ‬كرده‌اند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬چشم‌هایی‭ ‬نیمه‌باز‭ ‬به‭ ‬بالا‭ ‬و‭ ‬پریدن‌های‭ ‬بازیگران‭ ‬نگاه‭ ‬می‌كنند‭. ‬مادرها‭ ‬از‭ ‬بچه‌ها‭ ‬خوشحال‌ترند‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬تمام‭ ‬بازی‌ها‭ ‬و‭ ‬آهنگ‌ها‭ ‬با‭ ‬بازیگران‭ ‬همراهی‭ ‬و‭ ‬بچه‌ها‭ ‬را‭ ‬تشویق‭ ‬می‌كنند‭ ‬كه‭ ‬دست‭ ‬بزنند‭. ‬خیلی‭ ‬از‭ ‬بچه‌ها‭ ‬اما‭ ‬نمی‌توانند‭ ‬همراهی‭ ‬كنند‭. ‬بچه‌هایی‭ ‬كه‭ ‬توان‭ ‬ایستادن‭ ‬ندارند،‭ ‬روی‭ ‬صندلی‭ ‬چرخدار‭ ‬نشسته‌اند‭ ‬و‭ ‬آرام‭ ‬با‭ ‬گردنی‭ ‬كج‭ ‬شده،‭ ‬نمایش‭ ‬را‭ ‬نگاه‭ ‬می‌كنند‭. ‬بعضی‭ ‬از‭ ‬آنها‭ ‬نمی‌توانند‭ ‬طولانی‭ ‬بایستند،‭ ‬بعضی‭ ‬هم‭ ‬كه‭ ‬اجازه‭ ‬خروج‭ ‬از‭ ‬اتاق‌هایشان‭ ‬را‭ ‬ندارند،‭ ‬از‭ ‬لای‭ ‬در‭ ‬با‭ ‬سرهای‭ ‬بی‌مو‭ ‬نمایش‭ ‬را‭ ‬نگاه‭ ‬می‌كنند‭. ‬گوشه‭ ‬لب‭ ‬همه‌شان‭ ‬لبخند‭ ‬كمرنگی‭ ‬نقش‭ ‬بسته‭ ‬است‭. ‬عروسك‌ها‭ ‬در‭ ‬هوا‭ ‬می‌رقصند‭ ‬و‭ ‬بچه‌ها‭ ‬را‭ ‬تشویق‭ ‬می‌كنند‭ ‬تا‭ ‬با‭ ‬آنها‭ ‬همنوا‭ ‬شوند‭. ‬بچه‌هایی‭ ‬كه‭ ‬حوصله‭ ‬دارند،‭ ‬آواز‭ ‬می‌خوانند‭ ‬و‭ ‬آنها‭ ‬كه‭ ‬داروهای‭ ‬شیمی‌درمانی‭ ‬نایی‭ ‬برایشان‭ ‬نگذاشته‭ ‬است،‭ ‬با‭ ‬نگاه‌های‭ ‬روشنشان‭ ‬گروه‭ ‬را‭ ‬همراهی‭ ‬می‌كنند‭. ‬برنامه‭ ‬كه‭ ‬تمام‭ ‬می‌شود،‭ ‬آرام‭ ‬برای‭ ‬بازیگران‭ ‬دست‭ ‬تكان‭ ‬می‌دهند‭. ‬بازیگران‭ ‬از‭ ‬هر‭ ‬مسیری‭ ‬از‭ ‬بخش‌های‭ ‬بیمارستان‭ ‬كه‭ ‬می‌گذرند،‭ ‬كاركنان‭ ‬بیمارستان‭ ‬با‭ ‬آنها‭ ‬سلام‭ ‬و‭ ‬علیك‭ ‬می‌كنند‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬بخششان‭ ‬دعوت‭ ‬می‌كنند‭. ‬بعد‭ ‬از‭ ‬اتمام‭ ‬نمایش،‭ ‬گروه‭ ‬دور‭ ‬هم‭ ‬جمع‭ ‬می‌شوند‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬تجربیات‭ ‬نمایششان‭ ‬می‌گویند‭. ‬از‭ ‬این‭ ‬كه‭ ‬چه‭ ‬اشتباهایی‭ ‬انجام‭ ‬داده‌اند‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬كه‭ ‬برای‭ ‬رفع‭ ‬مشكل‭ ‬چه‭ ‬كار‭ ‬كرده‌اند‭.‬

‭ ‬تئاتر‭ ‬درمانی‭ ‬

مسؤول‭ ‬گروه‭ ‬تئاتر‭ ‬مفید،‭ ‬آرش‭ ‬صادقیان‭ ‬حقیقی‭ ‬است‭. ‬او‭ ‬از‭ ‬سال‭ ‬86‭ ‬با‭ ‬گروه‭ ‬همراه‭ ‬شده‭ ‬و‭ ‬پس‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬هم‭ ‬خود‭ ‬مسؤول‭ ‬گروه‭ ‬شده‭ ‬است‭. ‬صادقیان‭ ‬34‭ ‬سال‭ ‬دارد‭ ‬و‭ ‬فارغ‌التحصیل‭ ‬مهندسی‭ ‬كامپیوتر‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬خاطر‭ ‬علاقه‌اش‭ ‬به‭ ‬تئاتر‭ ‬همیشه‭ ‬در‭ ‬صحنه‭ ‬بوده‭ ‬است‭. ‬ماجرای‭ ‬تئاتر‭ ‬كار‭ ‬كردن‭ ‬صادقیان‭ ‬در‭ ‬بیمارستان‭ ‬مفید‭ ‬از‭ ‬یك‭ ‬پیشنهاد‭ ‬شروع‭ ‬شد‭. ‬زمانی‭ ‬كه‭ ‬او‭ ‬در‭ ‬دانشگاه‭ ‬تئاتر‭ ‬دانشجویی‭ ‬اجرا‭ ‬می‌كرد‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬قول‭ ‬خودش‭ ‬در‭ ‬بسیاری‭ ‬از‭ ‬جشنواره‌ها‭ ‬هم‭ ‬رد‭ ‬شده‭ ‬بود‭. ‬یكی‭ ‬از‭ ‬دوستانش‭ ‬اما‭ ‬اجرای‭ ‬تئاتر‭ ‬برای‭ ‬كودكان‭ ‬را‭ ‬پیشنهاد‭ ‬می‌كند‭:‬‌‭ ‬ادوست‭ ‬داشتم‭ ‬كار‭ ‬اجرا‭ ‬كنم‭ ‬و‭ ‬مردم‭ ‬هم‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬لذت‭ ‬ببرند‭. ‬با‭ ‬چند‭ ‬نفر‭ ‬از‭ ‬بچه‌ها‭ ‬به‭ ‬اینجا‭ ‬آمدیم‭. ‬این‭ ‬دوست‭ ‬ما‭ ‬گفت‭ ‬كه‭ ‬باید‭ ‬هر‭ ‬هفته‭ ‬بیایی،‭ ‬این‭ ‬تئاتر‭ ‬یك‭ ‬جور‭ ‬درمان‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬درمان‭ ‬را‭ ‬نمی‌شود‭ ‬در‭ ‬نیمه‭ ‬رها‭ ‬كرد‭. ‬از‭ ‬همان‭ ‬روز‭ ‬تا‭ ‬به‭ ‬حال‭ ‬هر‭ ‬جمعه‭ ‬ما‭ ‬در‭ ‬بیمارستان‭ ‬اجرا‭ ‬داریم‭.‬ب‭ ‬صادقیان‭ ‬حتی‭ ‬دو‭ ‬روز‭ ‬بعد‭ ‬از‭ ‬برگزاری‭ ‬مراسم‭ ‬ازدواجش‭ ‬هم‭ ‬برای‭ ‬اجرا‭ ‬حاضر‭ ‬شده‭ ‬است‭:‬‌‭ ‬امن‭ ‬و‭ ‬همسرم‭ ‬كه‭ ‬او‭ ‬هم‭ ‬عضو‭ ‬گروه‭ ‬است،‭ ‬جشن‭ ‬ازدواجمان‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬چهارشنبه‭ ‬برگزار‭ ‬كردیم‭ ‬تا‭ ‬دو‭ ‬روز‭ ‬بعد‭ ‬در‭ ‬جمعه‭ ‬تئاتر‭ ‬اجرا‭ ‬كنیم‭.‬ب‭ ‬مسؤول‭ ‬گروه‭ ‬تئاتر‭ ‬مفید‭ ‬می‌گوید‭ ‬كه‭ ‬در‭ ‬ابتدا‭ ‬گروه‭ ‬به‭ ‬این‭ ‬شكل‭ ‬نبوده‭ ‬است‭:‬‌‭ ‬ادر‭ ‬این‭ ‬زمانی‭ ‬كه‭ ‬ما‭ ‬در‭ ‬حال‭ ‬فعالیت‭ ‬هستیم،‭ ‬آزمون‭ ‬و‭ ‬خطاهایی‭ ‬زیادی‭ ‬انجام‭ ‬داده‌ایم‭. ‬در‭ ‬ابتدا‭ ‬قانونی‭ ‬وجود‭ ‬نداشت‭ ‬و‭ ‬هر‭ ‬كسی‭ ‬با‭ ‬هر‭ ‬طرز‭ ‬فكری‭ ‬هم‭ ‬می‌توانست‭ ‬وارد‭ ‬گروه‭ ‬شود‭. ‬هر‭ ‬كسی‭ ‬برنامه‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬داشت‭ ‬و‭ ‬این‭ ‬گاهی‭ ‬برای‭ ‬گروه‭ ‬مشكل‌ساز‭ ‬می‌شد‭. ‬بعد‭ ‬تنظیم‭ ‬آیین‌نامه‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬قالب‭ ‬سازمانی‭ ‬انجام‭ ‬دادیم‭ ‬و‭ ‬پس‭ ‬از‭ ‬آن‭ ‬تصمیم‭ ‬گرفتیم‭ ‬به‭ ‬اعضای‭ ‬گروه‭ ‬آموزش‭ ‬دهیم‭ ‬تا‭ ‬آنچه‭ ‬مدنظرمان‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬جزو‭ ‬چارچوب‌های‭ ‬ماست،‭ ‬اجرا‭ ‬شود‭.‬ب‭ ‬به‭ ‬جز‭ ‬این‭ ‬كه‭ ‬گروه‭ ‬هر‭ ‬جمعه‭ ‬دور‭ ‬هم‭ ‬جمع‭ ‬می‌شوند‭ ‬و‭ ‬اجرا‭ ‬دارند‭. ‬سرگروه‌ها‭ ‬دو،‭ ‬سه‭ ‬بار‭ ‬در‭ ‬سال‭ ‬دور‭ ‬هم‭ ‬جمع‭ ‬می‌شوند‭:‬‌‭ ‬ادور‭ ‬هم‭ ‬جمع‭ ‬می‌شویم‭ ‬و‭ ‬درباره‭ ‬تكنیك‌های‭ ‬تئاتری‭ ‬جدید‭ ‬با‭ ‬هم‭ ‬كار‭ ‬می‌كنیم‭. ‬هر‭ ‬فصل‭ ‬با‭ ‬همه‭ ‬اعضا،‭ ‬هم‌آموزی‭ ‬داریم‭ ‬و‭ ‬چیزهایی‭ ‬را‭ ‬كه‭ ‬یاد‭ ‬می‌گیریم‭ ‬به‭ ‬اشتراك‭ ‬می‌گذاریم‭.‬ب‭ ‬نكته‭ ‬جالب‭ ‬این‭ ‬گروه‭ ‬سن‭ ‬اعضاست،‭ ‬افراد‭ ‬از‭ ‬16‭ ‬تا‭ ‬50‭ ‬سال،‭ ‬در‭ ‬گروه‭ ‬عضو‭ ‬هستند‭:‬‌‭ ‬ادر‭ ‬این‭ ‬مدت‭ ‬به‭ ‬یك‭ ‬ادبیات‭ ‬خاصی‭ ‬رسیدیم‭. ‬مرز‭ ‬باریكی‭ ‬بین‭ ‬رفاقت،‭ ‬صداقت‭ ‬و‭ ‬احترام‭ ‬به‭ ‬وجود‭ ‬آمد‭ ‬و‭ ‬همه‭ ‬اعضای‭ ‬گروه‭ ‬با‭ ‬هر‭ ‬سنی‭ ‬هم‭ ‬با‭ ‬این‭ ‬ادبیات‭ ‬با‭ ‬هم‭ ‬حرف‭ ‬می‌زنند‭. ‬همه‭ ‬صمیمی‭ ‬هستند‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬هم‭ ‬احترام‭ ‬می‌گذارند‭.‬ب‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬مدت،‭ ‬حدود‭ ‬هزار‭ ‬هنرجو‭ ‬در‭ ‬تئاتر‭ ‬مفید‭ ‬آموزش‭ ‬دیدند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬گروه‭ ‬همراه‭ ‬شدند‭. ‬كسانی‭ ‬كه‭ ‬به‭ ‬گفته‭ ‬صادقیان‭ ‬حتی‭ ‬بازیگران‭ ‬تئاتری‭ ‬بودند‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬گروه‭ ‬در‭ ‬روزهایی‭ ‬همراه‭ ‬شدند‭:‬‌‭ ‬االهام‭ ‬شعبانی،‭ ‬آقای‭ ‬كیان‌پور،‭ ‬علیرضا‭ ‬كی‌منش،‭ ‬بازیگرانی‭ ‬بودند‭ ‬كه‭ ‬از‭ ‬همان‭ ‬ابتدا‭ ‬اسم‭ ‬و‭ ‬رسم‭ ‬داشتند‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬گروهمان‭ ‬وزن‭ ‬دادند‭.‬ب

ساعت‭ ‬از‭ ‬2‭ ‬بعدازظهر‭ ‬گذشته‭ ‬است‭. ‬اورژانس‭ ‬بیمارستان‭ ‬شلوغ‭ ‬است‭. ‬همه‭ ‬اما‭ ‬در‭ ‬سكوت‭ ‬در‭ ‬حال‭ ‬درمان‭ ‬هستند‭. ‬حال‭ ‬دیگر‭ ‬جو‭ ‬سنگین‭ ‬دو‭ ‬ساعت‭ ‬پیش‭ ‬در‭ ‬اورژانس‭ ‬وجود‭ ‬ندارد‭. ‬بیرون‭ ‬بیمارستان‭ ‬باد‭ ‬تندی‭ ‬می‌وزد‭. ‬آسمان‭ ‬آبی‭ ‬و‭ ‬كوه‌های‭ ‬استوار‭ ‬برف‌گرفته،‭ ‬چهره‭ ‬زمستانی‭ ‬شهر‭ ‬را‭ ‬زیبا‭ ‬كرده‭ ‬است‭. ‬