نگاهی به مهمترین آزمون و خطاهای «خندوانه» در فصلهای گذشته
بریم با ایدههای جدید بیایم!
در هفت سالی که از پخش «خندوانه» در رسانه ملی میگذرد، دستاندرکاران این برنامه با ایدههای فراوانی تلاش کردهاند جایگاه آن را بهعنوان یکی از برندهای مهم تلویزیون و یکی از پربینندهترین برنامههای سیما حفظ کنند. رامبد جوان و گروه برنامهساز خندوانه در هشت فصل این برنامه، بارها مسابقههای خلاقانه، کاراکترهای تازه و ... را روی آنتن آوردهاند و در این زمینه از برنامههای پیشروی سیما بودهاند. در گزارش پیشرو نگاهی به برخی از مهمترین آزمون و خطاهایی انداختهایم که گروه سازنده این برنامه انجام دادهاند؛ آزمون و خطاهایی که اغلب موفق و گاه ناموفق بوده است.
یک لبوفروش محبوب
بین تمام جزئیات خندوانه، از معدود عناصری که بر سر آن اتفاق نظر کامل وجود دارد، «جنابخان» است. عروسکی از جنس «ماپت» که با شخصیتپردازی بینظیر خود، کاراکتری کاملا مستقل از همکار و همیار رامبد جوان در خندوانه دارد و بیش از هر عنصر دیگر، برای این برنامه آورده دارد. لبوفروش بامزه جنوبی، عملا یک برند درون برند اصلی خندوانه است. این شخصیت با صداپیشگی محمد بحرانی که خود اهل جنوب کشور است و ماجراهایی درباره «احلام»، باشگاه فوتبال صنعت نفت آبادان، نیمار فوتبالیست برزیلی و حتی بعضی کنایههای سیاسی - اجتماعی، از محبوبترین عناصر این برنامه است. اهالی خندوانه نیز اهمیت این محبوبیت را میدانند و به همین دلیل است که بر اساس تیتراژ پایانی فصل هفتم، این شخصیت از حضور یک تیم ششنفره بهعنوان ایدهپردازان جداگانه بهره میبرد. خندوانه به علت اختلاف با صاحب حقوق مادی جنابخان، در فصل چهارم از حضور این شخصیت بیبهره بود و همانطور که در بخش دیگری خواهید خواند، جانشینهای او نتوانستند موفق باشند. برای حضور جنابخان در برنامه، یک مطالبه عمومی از سوی مخاطبان تلویزیون وجود داشت و این چیزی نیست که بهسادگی بهوجود بیاید. در نهایت رسانه ملی با صاحب حقوق مادی این کاراکتر وارد مذاکره شد و حقوق آن را از وی خرید، تا جنابخان از فصل 5 حضور بیحرفوحدیث و ثابتی در خندوانه داشته باشد.
مسابقه بزرگ استعدادیابی
«خندانندهشو» مسابقه استعدادیابی استندآپ کمدی بود که برای اولین بار در فصل چهارم خندوانه برگزار شد. در این فصل عوامل برنامه پس از انتشار فراخوان، از میان چندصدهزار نفر به 16 خنداننده رسیدند که قرار شد در چهار گروه چهارنفره رقابت کنند. شرکتکنندگان مسابقه چهار مربی داشتند: حسن معجونی، شقایق دهقان، اشکان خطیبی و خود رامبد جوان. داوری مسابقه هم به نحوی بر عهده همین مربیها بود. در ابتدا به نظر میرسید به علت ذات استندآپ کمدی که نیازی به امکانات خاصی ندارد، پروداکشن خاصی نداشته باشد، اما ابعاد بزرگ آن بعدها بیشتر مشخص شد. در این مسابقه چهرههایی چون میثم درویشانپور، مجید افشاری، محمد معتضدی و بهزاد قدیانلو که اغلب به مراحل پایانی رسیدند، به شهرت بسیار زیادی دست پیدا کردند و بازیگر سینما یا مجری تلویزیون شدند. خندانندهشو مورد استقبال فوقالعادهای قرار گرفت و طبیعی بود که به سری دوم برسد. در فصل پنجم خندوانه، مسابقه خندانندهشو 2 با ابعادی نسبتا بزرگتر برگزار شد و اینبار نیز افرادی مثل علی صبوری، سیدابوطالب حسینی، امیرحسین قیاسی و وحید رحیمیان را به سینما و تلویزیون معرفی کرد. موفقیت مسابقه به اندازهای بود که بیهیچ حرفوحدیثی برای سری سوم هم تمدید شده و قرار است خندانندهشو 3 در فصل هشتم خندوانه که بهتازگی پخش آن آغاز شده، برگزار شود. از همین حالا که هنوز سری سوم روی آنتن نرفته، میتوان حدس زد به سری چهارم آن نیز خواهد رسید.
جانشینی «جناب خان» با عروسکهای چهارگانه
خندوانه که در فصول دوم و سوم از حضور «جناب خان» بهره میبرد، در فصل چهارم با چالش غیبت این عروسک محبوب مواجه شد. جناب خان به علت مخالفت مالک معنوی خود امکان حضور در خندوانه را نداشت بنابراین تیم برنامهساز برای پر کردن جای خالی این عروسک، یک ایده عروسکی دیگر با عنوان «برادران جلوه» اجرا کردند. چهار عروسک سبیلکلفت که در قالب چهار برادر با نامهای دخترانه «مارال»، «غنچه»، «یاسمن» و «فرخنده» به این برنامه آمدند. صداپیشگی این چهار عروسک بهعهده محمدرضا علیمردانی، هادی کاظمی، هومن حاجیعبداللهی و مجید آقاکریمی بود اما با وجود پای کار آمدن این نامهای آشنا، حضور برادران جلوه در این برنامه، از شکستخوردهترین ایدههای خندوانهایها بود. چهار عروسک برادر از ابتدا ظاهر جذابی برای مخاطب نداشتند و به نوعی ترسناک به نظر میرسیدند. مهمتر آن که شوخیهای این کاراکترها چندان جذاب نبود و از متنهای خوبی بهره نمیبردند. این عروسکها همچنین برخلاف جناب خان بهعنوان یک لبوفروش جنوبی که برای مخاطب کاملا آشنا به نظر میرسید، شخصیتپردازی مناسبی نیز نداشتند، به نحوی که کسی متوجه نشد این کاراکترها چه پیشینهای دارند و چرا به خندوانه آمدهاند. در روند شخصیتپردازی آنها این عیب نیز به چشم میخورد که از یکدیگر متفاوت نبودند و گویی بیشتر از آن که چهار عروسک جداگانه باشند، یک عروسک چهارگانه بودند. نتیجه منطقی این نقاط ضعف آن بود که برادران جلوه مدت زیادی در خندوانه نماندند و پس از چند قسمت معدود از این برنامه حذف شدند.
معرفی استندآپ با مسابقه «خنداننده برتر»
نخستین مسابقهای که خندوانه به راه انداخت، مسابقه «خنداننده برتر» بود که از حضور بازیگرها، کمدینها و نویسندههای طنز بهعنوان استندآپ کمدین بهره میبرد. این ایده در فصل دوم برنامه اجرا شد و بسیار مورد استقبال واقع شد، با این حال بعدها در شکل تازهتری و با عنوان مسابقه استعدادیابی «خنداننده شو» روی آنتن رفت که در بخش دیگری به آن میپردازیم. خنداننده برتر در اصل یک لیگ استندآپ کمدی بود. با این مسابقه بود که برای نخستین بار واژه استندآپ کمدی به فرهنگ لغات مخاطبان تلویزیون راه یافت و بعدها در دیگر برنامههای تلویزیونی و غیرتلویزیونی نیز مورد استفاده قرار گرفت. در خنداننده برتر چهرهها دو به دو با یکدیگر مسابقه میدادند و مردم از طریق پیامک و راههای دیگر، برندگان رقابت آنها را مشخص میکردند. در این دوره از مسابقه، داور وجود نداشت و هرچه بود، با رای مردم انتخاب میشد. روی همین حساب بعضی رقابتها مثل ژوله و حیایی یا ژوله و مسعودی آنچنان حیثیتی شد که تکلیف آن را ۴ یا ۵ میلیون رای مشخص کرد. در این مسابقه چهرههای شناختهشده و شاخص سینمای کمدی مثل مهران غفوریان، علیرضا خمسه، جواد رضویان، شقایق دهقان، رضا شفیعیجم، امین حیایی و سروش صحت حضور داشتند و بعضا مثل حیایی و غفوریان به مراحل نهایی نیز رسیدند اما آنچه از مسابقه به جا ماند، چهرههای تازه و بهخصوص نویسندههایی بود که با این مسابقه پربیننده برای نخستینبار به شهرت عمومی رسیدند. سرآمد این چهرهها امیرمهدی ژوله بود که به فینال رسید و در کنار او سجاد افشاریان و علیرضا مسعودی (مشهدی) نیز بسیار دیده شدند. خنداننده برتر مسابقه موفقی بود، اما دیگر تکرار نشد و جای خود را به خنداننده شو داد.
شوخیهای آکادمیک با استاد کهنمویی
در فصل سوم خندوانه، کاراکتری به نام «استاد کاظم کهنمویی» به این برنامه اضافه شد که به سرعت محبوب شد. استاد کهنمویی را میتوان ترکیبی از استادان دانشگاه، مدرسهای موفقیت و معلمهای مدرسه دانست که مؤلفههای آشنای هر سه را داشت و به نوعی شوخی خندوانه با این سه گروه محسوب میشد که بخشی از خاطره جمعی اغلب ایرانیان بهخصوص جوانان بهشمار میروند.
خالق این کاراکتر، هنرمند جوانی به نام محمدحسین زیکساری بود که پس از پخش برنامه نیز بهمراتب کمتر از کاراکتر خندوانهایاش مشهور شد و حالا نیز مدتهاست که خبر چندانی از او نیست. زیکساری، بازیگر تئاتر و سینماست و جالب آنکه خودش در آن زمان عنوان کرده بود که استاد دانشگاه است و طبیعتا تجربیاتش در محیط آکادمی به خلق شخصیت «استاد کهنمویی» کمک زیادی کرده، بهطوری که خودش این کاراکتر را کلاژی از استادان خودش دانسته بود. تکیهکلام مشهور این شخصیت، «بسه دیگه، گفتیم، خندیدیم، حرمتها حفظ شه!» بود که بهنظر میرسید برای اغلب جوانها بسیار آشناست و مشابه آن را در مدرسه و دانشگاه زیاد شنیدهاند. محمدحسین زیکساری یا «استاد کهنمویی» اوایل حضور پررنگتری در «خندوانه» داشت ولی بهتدریج از این برنامه دور شد و با فواصل بیشتری به شبکه نسیم آمد. گرچه طبیعی هم بود، زیرا اواخر پخش این آیتم، به نظر میرسید تازگی و جذابیت گذشته را ندارد و ایدههای آن عملا ته کشیده است. با این حال ایده کاراکتر «استاد کاظم کهنمویی» همچنان با قسمتهای جذاب و خنده گرفتن از تماشاگر به یاد آورده میشود و بهعنوان یک ایده شکست خورده مطرح نیست.
خانوادههایی نهچندان خنداننده
«خانواده باحال» یکی از نخستین مسابقههای بزرگ «خندوانه» بود. در این مسابقه چند مرحلهای 12شخصیت شناختهشده ورزشکار و هنرمند مانند غلامرضا بنفشهخواه، وحید شمسایی، فاطمه گودرزی، برزو ارجمند و... همراه چند عضو خانواده خود حضور پیدا کردند و رقابتهایی را با یکدیگر انجام دادند؛ رقابتهایی مانند پانتومیم، اجرای موقعیتهای نمایشی، استندآپ و... که کموبیش بامزه بود اما از نظر مخاطبان این برنامه کافی نبود. خانواده باحال درنهایت با استقبال بینندگان مواجه نشد و شکست خورد. گرچه به نظر میرسید شاید با انتخابهای متفاوت چهرهها برای شرکت در مسابقه، خانواده باحال بامزهتر باشد اما این اتفاق نیفتاد و این مسابقه دیگر با حضور چهرههای متفاوت برگزار نشد. گرچه شکست خانواده باحال خصوصا در شبهای رمضان95، ضربهای به خندوانه بود اما رامبد و گروه برنامهساز، بخش پانتومیم را از دل این مسابقه جدا و در میانه فصل4 برنامه بهعنوان یک مسابقه مستقل برگزار کردند؛ مسابقهای که نتیجهای کاملا مثبت داشت و در بخش دیگری به آن میپردازیم.
برنامههای تمدار «خندوانه»
برنامههای تمدار از ایدههای جدیدی است که برای اولین و تا حالا آخرین بار در سری هفتم «خندوانه» اجرا شده است. براساس این ایده، دکور، نمایشها، موسیقی و... در هر قسمت با یک تم خاص ساخته میشد و همه حاضران در استودیو حتی تماشاگران، لباسهای متناسب با آن تم را میپوشیدند. در قسمتهای اول فصل ۷ «خندوانه» چند برنامه تمدار مثل تم دهه 60، هندی، قاجاری، ترسناک، سامورایی و... پخش شد و تا حدی نیز مورد استقبال قرار گرفت. موسیقی هندی که همراه با نوعی حرکات موزون اجرا شد، پاسکاری رامبد و «جنابخان» در تم دهه 60 و استندآپ کمدی میثم درویشانپور در تم سامورایی از لحظات جالب این برنامهها بود. با این حال از طرفی این ایده ظرفیت زیادی برای ادامه نداشت و از طرف دیگر با مخالفتهایی هم مواجه شد. این بود که درنهایت برنامههای تمدار «خندوانه» به پایان رسید و مدتی است که از آنها خبری نیست. ایده برنامههای تمدار در عین حال که در قسمتهای میانی و پایانی فصل ۷ تکرار نشد اما نباید در رده ایدههای شکستخورده «خندوانه» طبقهبندی شود، چراکه هنوز میتوان امیدوار بود تمهای دیگری که هنوز اجرا نشده و برای اغلب مخاطبان آشنا به نظر میرسد، در «خندوانه» اجرا و پخش شود. بنابراین این احتمال وجود دارد که در فصل ۸ با شکل و شمایلی جدید، بار دیگر اینگونه برنامهها را در قالب «خندوانه» شاهد باشیم.
کاراکترهای متنوع نیما شعباننژاد
اگر «جنابخان» را بهعنوان بازیگر به حساب نیاوریم، نیما شعباننژاد از معدود بازیگران ثابت «خندوانه» است که در فصول مختلف این برنامه حضور داشته است. او در این سالها در جلد کاراکترهای مختلفی فرو رفته و اغلب نیز محبوب بوده است. شعباننژاد که در دو فصل اخیر حضور فیزیکی چندانی در «خندوانه» ندارد و بیشتر با صدای خانومی در این برنامه حاضر است، از همان فصل اول به «خندوانه» اضافه شد. او در آن زمان با نام واقعی خودش «نیما» وارد استودیو میشد و سر به سر رامبد جوان، مجری میگذاشت. رامبد آدم عاقل ماجرا بود و «نیما» شخصیت خنگ و در عین حال پررو که پاسکاریهایی جذاب با رامبد داشت. نیما شعباننژاد بعدها کاراکترهای متنوع دیگری را نیز اجرا کرد.
«کیا» از دیگر کاراکترهای او، یک کاراکتر داشمشتی است که نیما شعباننژاد آن را با بیش از هرچیز با کلفت کردن صدا و صحبت کردن به شیوه خاص این قشر، اصطلاحا درمیآورد. او مدتی نیز «بایرام» را اجرا کرد که محبوبترین کاراکتر او بهنظر میرسد. بایرام با پیژامه و رفتار دهاتی در «خندوانه» ظاهر میشد و به شوخی با مجری برنامه میپرداخت. مزاحم تلفنی «خندوانه» نیز که با نام «خانومی» شناخته میشود، آخرین کاراکتر اوست که هیچگاه حضور فیزیکی نداشته و تنها با صدا در «خندوانه» حاضر است. اغلب کاراکترهایی که نیما شعباننژاد در «خندوانه» بازی کرد، پررویی و در عین حال بیخیالی نسبت به حضور روی آنتن را بهعنوان نخستین و مهمترین ویژگیها دارن. شعباننژاد گرچه شخصیتهای زیادی را در «خندوانه» بازی کرد اما اغلب با این 4-3 شخصیت موفق به یاد آورده میشود، چرا که گروه برنامهساز شخصیتهایی را که محبوبیت کمتری پیدا کردند، به سرعت حذف کردند و این بازیگر با شمایلی تازه دوباره به «خندوانه» بازگشت.
شکست مسابقه «نینیرو»
رامبد و همکارانش باز هم مسابقه شکستخورده دارند. خندوانه در اوایل فصل4 و زمانی که هنوز «خنداننده شو2» را شروع نکرده بود، مسابقهای را با عنوان نینیرو کلید زد که به کودکان میپرداخت و قرار بود کودکانی که هنوز در مرحله چهاردستوپا رفتن بودند در پیستی کوچک نوعی مسابقه سرعت برگزار کنند. در آن زمان نینیرو با استقبال مخاطبان مواجه نشد و نتوانست برای بینندگان تلویزیون جذاب باشد. به نظر میرسید همزمانی پخش خندوانه در آن زمان با «کودکشو» که آن هم در شبکه نسیم پخش میشد در واکنش منفی مخاطبان بیتأثیر نبوده باشد. هرچه که بود در نهایت پخش نینیرو به چند قسمت محدود شد و حتی در یکی دو قسمت آخر، زمان آن کوتاه شد تا مسابقهای که برای کودکان خردسال طراحی شده بود، حضور ناموفقی روی آنتن داشته باشد. نینیرو بهعنوان یکی از ایدههای شکستخورده اهالی خندوانه لقب گرفت و بعدها نیز این برنامه به سمت ایدههایی با محوریت کودکان نرفت.
بین تمام جزئیات خندوانه، از معدود عناصری که بر سر آن اتفاق نظر کامل وجود دارد، «جنابخان» است. عروسکی از جنس «ماپت» که با شخصیتپردازی بینظیر خود، کاراکتری کاملا مستقل از همکار و همیار رامبد جوان در خندوانه دارد و بیش از هر عنصر دیگر، برای این برنامه آورده دارد. لبوفروش بامزه جنوبی، عملا یک برند درون برند اصلی خندوانه است. این شخصیت با صداپیشگی محمد بحرانی که خود اهل جنوب کشور است و ماجراهایی درباره «احلام»، باشگاه فوتبال صنعت نفت آبادان، نیمار فوتبالیست برزیلی و حتی بعضی کنایههای سیاسی - اجتماعی، از محبوبترین عناصر این برنامه است. اهالی خندوانه نیز اهمیت این محبوبیت را میدانند و به همین دلیل است که بر اساس تیتراژ پایانی فصل هفتم، این شخصیت از حضور یک تیم ششنفره بهعنوان ایدهپردازان جداگانه بهره میبرد. خندوانه به علت اختلاف با صاحب حقوق مادی جنابخان، در فصل چهارم از حضور این شخصیت بیبهره بود و همانطور که در بخش دیگری خواهید خواند، جانشینهای او نتوانستند موفق باشند. برای حضور جنابخان در برنامه، یک مطالبه عمومی از سوی مخاطبان تلویزیون وجود داشت و این چیزی نیست که بهسادگی بهوجود بیاید. در نهایت رسانه ملی با صاحب حقوق مادی این کاراکتر وارد مذاکره شد و حقوق آن را از وی خرید، تا جنابخان از فصل 5 حضور بیحرفوحدیث و ثابتی در خندوانه داشته باشد.
مسابقه بزرگ استعدادیابی
«خندانندهشو» مسابقه استعدادیابی استندآپ کمدی بود که برای اولین بار در فصل چهارم خندوانه برگزار شد. در این فصل عوامل برنامه پس از انتشار فراخوان، از میان چندصدهزار نفر به 16 خنداننده رسیدند که قرار شد در چهار گروه چهارنفره رقابت کنند. شرکتکنندگان مسابقه چهار مربی داشتند: حسن معجونی، شقایق دهقان، اشکان خطیبی و خود رامبد جوان. داوری مسابقه هم به نحوی بر عهده همین مربیها بود. در ابتدا به نظر میرسید به علت ذات استندآپ کمدی که نیازی به امکانات خاصی ندارد، پروداکشن خاصی نداشته باشد، اما ابعاد بزرگ آن بعدها بیشتر مشخص شد. در این مسابقه چهرههایی چون میثم درویشانپور، مجید افشاری، محمد معتضدی و بهزاد قدیانلو که اغلب به مراحل پایانی رسیدند، به شهرت بسیار زیادی دست پیدا کردند و بازیگر سینما یا مجری تلویزیون شدند. خندانندهشو مورد استقبال فوقالعادهای قرار گرفت و طبیعی بود که به سری دوم برسد. در فصل پنجم خندوانه، مسابقه خندانندهشو 2 با ابعادی نسبتا بزرگتر برگزار شد و اینبار نیز افرادی مثل علی صبوری، سیدابوطالب حسینی، امیرحسین قیاسی و وحید رحیمیان را به سینما و تلویزیون معرفی کرد. موفقیت مسابقه به اندازهای بود که بیهیچ حرفوحدیثی برای سری سوم هم تمدید شده و قرار است خندانندهشو 3 در فصل هشتم خندوانه که بهتازگی پخش آن آغاز شده، برگزار شود. از همین حالا که هنوز سری سوم روی آنتن نرفته، میتوان حدس زد به سری چهارم آن نیز خواهد رسید.
جانشینی «جناب خان» با عروسکهای چهارگانه
خندوانه که در فصول دوم و سوم از حضور «جناب خان» بهره میبرد، در فصل چهارم با چالش غیبت این عروسک محبوب مواجه شد. جناب خان به علت مخالفت مالک معنوی خود امکان حضور در خندوانه را نداشت بنابراین تیم برنامهساز برای پر کردن جای خالی این عروسک، یک ایده عروسکی دیگر با عنوان «برادران جلوه» اجرا کردند. چهار عروسک سبیلکلفت که در قالب چهار برادر با نامهای دخترانه «مارال»، «غنچه»، «یاسمن» و «فرخنده» به این برنامه آمدند. صداپیشگی این چهار عروسک بهعهده محمدرضا علیمردانی، هادی کاظمی، هومن حاجیعبداللهی و مجید آقاکریمی بود اما با وجود پای کار آمدن این نامهای آشنا، حضور برادران جلوه در این برنامه، از شکستخوردهترین ایدههای خندوانهایها بود. چهار عروسک برادر از ابتدا ظاهر جذابی برای مخاطب نداشتند و به نوعی ترسناک به نظر میرسیدند. مهمتر آن که شوخیهای این کاراکترها چندان جذاب نبود و از متنهای خوبی بهره نمیبردند. این عروسکها همچنین برخلاف جناب خان بهعنوان یک لبوفروش جنوبی که برای مخاطب کاملا آشنا به نظر میرسید، شخصیتپردازی مناسبی نیز نداشتند، به نحوی که کسی متوجه نشد این کاراکترها چه پیشینهای دارند و چرا به خندوانه آمدهاند. در روند شخصیتپردازی آنها این عیب نیز به چشم میخورد که از یکدیگر متفاوت نبودند و گویی بیشتر از آن که چهار عروسک جداگانه باشند، یک عروسک چهارگانه بودند. نتیجه منطقی این نقاط ضعف آن بود که برادران جلوه مدت زیادی در خندوانه نماندند و پس از چند قسمت معدود از این برنامه حذف شدند.
معرفی استندآپ با مسابقه «خنداننده برتر»
نخستین مسابقهای که خندوانه به راه انداخت، مسابقه «خنداننده برتر» بود که از حضور بازیگرها، کمدینها و نویسندههای طنز بهعنوان استندآپ کمدین بهره میبرد. این ایده در فصل دوم برنامه اجرا شد و بسیار مورد استقبال واقع شد، با این حال بعدها در شکل تازهتری و با عنوان مسابقه استعدادیابی «خنداننده شو» روی آنتن رفت که در بخش دیگری به آن میپردازیم. خنداننده برتر در اصل یک لیگ استندآپ کمدی بود. با این مسابقه بود که برای نخستین بار واژه استندآپ کمدی به فرهنگ لغات مخاطبان تلویزیون راه یافت و بعدها در دیگر برنامههای تلویزیونی و غیرتلویزیونی نیز مورد استفاده قرار گرفت. در خنداننده برتر چهرهها دو به دو با یکدیگر مسابقه میدادند و مردم از طریق پیامک و راههای دیگر، برندگان رقابت آنها را مشخص میکردند. در این دوره از مسابقه، داور وجود نداشت و هرچه بود، با رای مردم انتخاب میشد. روی همین حساب بعضی رقابتها مثل ژوله و حیایی یا ژوله و مسعودی آنچنان حیثیتی شد که تکلیف آن را ۴ یا ۵ میلیون رای مشخص کرد. در این مسابقه چهرههای شناختهشده و شاخص سینمای کمدی مثل مهران غفوریان، علیرضا خمسه، جواد رضویان، شقایق دهقان، رضا شفیعیجم، امین حیایی و سروش صحت حضور داشتند و بعضا مثل حیایی و غفوریان به مراحل نهایی نیز رسیدند اما آنچه از مسابقه به جا ماند، چهرههای تازه و بهخصوص نویسندههایی بود که با این مسابقه پربیننده برای نخستینبار به شهرت عمومی رسیدند. سرآمد این چهرهها امیرمهدی ژوله بود که به فینال رسید و در کنار او سجاد افشاریان و علیرضا مسعودی (مشهدی) نیز بسیار دیده شدند. خنداننده برتر مسابقه موفقی بود، اما دیگر تکرار نشد و جای خود را به خنداننده شو داد.
شوخیهای آکادمیک با استاد کهنمویی
در فصل سوم خندوانه، کاراکتری به نام «استاد کاظم کهنمویی» به این برنامه اضافه شد که به سرعت محبوب شد. استاد کهنمویی را میتوان ترکیبی از استادان دانشگاه، مدرسهای موفقیت و معلمهای مدرسه دانست که مؤلفههای آشنای هر سه را داشت و به نوعی شوخی خندوانه با این سه گروه محسوب میشد که بخشی از خاطره جمعی اغلب ایرانیان بهخصوص جوانان بهشمار میروند.
خالق این کاراکتر، هنرمند جوانی به نام محمدحسین زیکساری بود که پس از پخش برنامه نیز بهمراتب کمتر از کاراکتر خندوانهایاش مشهور شد و حالا نیز مدتهاست که خبر چندانی از او نیست. زیکساری، بازیگر تئاتر و سینماست و جالب آنکه خودش در آن زمان عنوان کرده بود که استاد دانشگاه است و طبیعتا تجربیاتش در محیط آکادمی به خلق شخصیت «استاد کهنمویی» کمک زیادی کرده، بهطوری که خودش این کاراکتر را کلاژی از استادان خودش دانسته بود. تکیهکلام مشهور این شخصیت، «بسه دیگه، گفتیم، خندیدیم، حرمتها حفظ شه!» بود که بهنظر میرسید برای اغلب جوانها بسیار آشناست و مشابه آن را در مدرسه و دانشگاه زیاد شنیدهاند. محمدحسین زیکساری یا «استاد کهنمویی» اوایل حضور پررنگتری در «خندوانه» داشت ولی بهتدریج از این برنامه دور شد و با فواصل بیشتری به شبکه نسیم آمد. گرچه طبیعی هم بود، زیرا اواخر پخش این آیتم، به نظر میرسید تازگی و جذابیت گذشته را ندارد و ایدههای آن عملا ته کشیده است. با این حال ایده کاراکتر «استاد کاظم کهنمویی» همچنان با قسمتهای جذاب و خنده گرفتن از تماشاگر به یاد آورده میشود و بهعنوان یک ایده شکست خورده مطرح نیست.
خانوادههایی نهچندان خنداننده
«خانواده باحال» یکی از نخستین مسابقههای بزرگ «خندوانه» بود. در این مسابقه چند مرحلهای 12شخصیت شناختهشده ورزشکار و هنرمند مانند غلامرضا بنفشهخواه، وحید شمسایی، فاطمه گودرزی، برزو ارجمند و... همراه چند عضو خانواده خود حضور پیدا کردند و رقابتهایی را با یکدیگر انجام دادند؛ رقابتهایی مانند پانتومیم، اجرای موقعیتهای نمایشی، استندآپ و... که کموبیش بامزه بود اما از نظر مخاطبان این برنامه کافی نبود. خانواده باحال درنهایت با استقبال بینندگان مواجه نشد و شکست خورد. گرچه به نظر میرسید شاید با انتخابهای متفاوت چهرهها برای شرکت در مسابقه، خانواده باحال بامزهتر باشد اما این اتفاق نیفتاد و این مسابقه دیگر با حضور چهرههای متفاوت برگزار نشد. گرچه شکست خانواده باحال خصوصا در شبهای رمضان95، ضربهای به خندوانه بود اما رامبد و گروه برنامهساز، بخش پانتومیم را از دل این مسابقه جدا و در میانه فصل4 برنامه بهعنوان یک مسابقه مستقل برگزار کردند؛ مسابقهای که نتیجهای کاملا مثبت داشت و در بخش دیگری به آن میپردازیم.
برنامههای تمدار «خندوانه»
برنامههای تمدار از ایدههای جدیدی است که برای اولین و تا حالا آخرین بار در سری هفتم «خندوانه» اجرا شده است. براساس این ایده، دکور، نمایشها، موسیقی و... در هر قسمت با یک تم خاص ساخته میشد و همه حاضران در استودیو حتی تماشاگران، لباسهای متناسب با آن تم را میپوشیدند. در قسمتهای اول فصل ۷ «خندوانه» چند برنامه تمدار مثل تم دهه 60، هندی، قاجاری، ترسناک، سامورایی و... پخش شد و تا حدی نیز مورد استقبال قرار گرفت. موسیقی هندی که همراه با نوعی حرکات موزون اجرا شد، پاسکاری رامبد و «جنابخان» در تم دهه 60 و استندآپ کمدی میثم درویشانپور در تم سامورایی از لحظات جالب این برنامهها بود. با این حال از طرفی این ایده ظرفیت زیادی برای ادامه نداشت و از طرف دیگر با مخالفتهایی هم مواجه شد. این بود که درنهایت برنامههای تمدار «خندوانه» به پایان رسید و مدتی است که از آنها خبری نیست. ایده برنامههای تمدار در عین حال که در قسمتهای میانی و پایانی فصل ۷ تکرار نشد اما نباید در رده ایدههای شکستخورده «خندوانه» طبقهبندی شود، چراکه هنوز میتوان امیدوار بود تمهای دیگری که هنوز اجرا نشده و برای اغلب مخاطبان آشنا به نظر میرسد، در «خندوانه» اجرا و پخش شود. بنابراین این احتمال وجود دارد که در فصل ۸ با شکل و شمایلی جدید، بار دیگر اینگونه برنامهها را در قالب «خندوانه» شاهد باشیم.
کاراکترهای متنوع نیما شعباننژاد
اگر «جنابخان» را بهعنوان بازیگر به حساب نیاوریم، نیما شعباننژاد از معدود بازیگران ثابت «خندوانه» است که در فصول مختلف این برنامه حضور داشته است. او در این سالها در جلد کاراکترهای مختلفی فرو رفته و اغلب نیز محبوب بوده است. شعباننژاد که در دو فصل اخیر حضور فیزیکی چندانی در «خندوانه» ندارد و بیشتر با صدای خانومی در این برنامه حاضر است، از همان فصل اول به «خندوانه» اضافه شد. او در آن زمان با نام واقعی خودش «نیما» وارد استودیو میشد و سر به سر رامبد جوان، مجری میگذاشت. رامبد آدم عاقل ماجرا بود و «نیما» شخصیت خنگ و در عین حال پررو که پاسکاریهایی جذاب با رامبد داشت. نیما شعباننژاد بعدها کاراکترهای متنوع دیگری را نیز اجرا کرد.
«کیا» از دیگر کاراکترهای او، یک کاراکتر داشمشتی است که نیما شعباننژاد آن را با بیش از هرچیز با کلفت کردن صدا و صحبت کردن به شیوه خاص این قشر، اصطلاحا درمیآورد. او مدتی نیز «بایرام» را اجرا کرد که محبوبترین کاراکتر او بهنظر میرسد. بایرام با پیژامه و رفتار دهاتی در «خندوانه» ظاهر میشد و به شوخی با مجری برنامه میپرداخت. مزاحم تلفنی «خندوانه» نیز که با نام «خانومی» شناخته میشود، آخرین کاراکتر اوست که هیچگاه حضور فیزیکی نداشته و تنها با صدا در «خندوانه» حاضر است. اغلب کاراکترهایی که نیما شعباننژاد در «خندوانه» بازی کرد، پررویی و در عین حال بیخیالی نسبت به حضور روی آنتن را بهعنوان نخستین و مهمترین ویژگیها دارن. شعباننژاد گرچه شخصیتهای زیادی را در «خندوانه» بازی کرد اما اغلب با این 4-3 شخصیت موفق به یاد آورده میشود، چرا که گروه برنامهساز شخصیتهایی را که محبوبیت کمتری پیدا کردند، به سرعت حذف کردند و این بازیگر با شمایلی تازه دوباره به «خندوانه» بازگشت.
شکست مسابقه «نینیرو»
رامبد و همکارانش باز هم مسابقه شکستخورده دارند. خندوانه در اوایل فصل4 و زمانی که هنوز «خنداننده شو2» را شروع نکرده بود، مسابقهای را با عنوان نینیرو کلید زد که به کودکان میپرداخت و قرار بود کودکانی که هنوز در مرحله چهاردستوپا رفتن بودند در پیستی کوچک نوعی مسابقه سرعت برگزار کنند. در آن زمان نینیرو با استقبال مخاطبان مواجه نشد و نتوانست برای بینندگان تلویزیون جذاب باشد. به نظر میرسید همزمانی پخش خندوانه در آن زمان با «کودکشو» که آن هم در شبکه نسیم پخش میشد در واکنش منفی مخاطبان بیتأثیر نبوده باشد. هرچه که بود در نهایت پخش نینیرو به چند قسمت محدود شد و حتی در یکی دو قسمت آخر، زمان آن کوتاه شد تا مسابقهای که برای کودکان خردسال طراحی شده بود، حضور ناموفقی روی آنتن داشته باشد. نینیرو بهعنوان یکی از ایدههای شکستخورده اهالی خندوانه لقب گرفت و بعدها نیز این برنامه به سمت ایدههایی با محوریت کودکان نرفت.