بدترین چهره، فیلم یا اتفاق روز سوم جشنواره:
با عرض تاسف و شرمندگی اهدا میشود به صفی یزدانیان كه بهجز لحظات مختصری، اصلا انتظار ما را از كارگردان فیلم درخشان در دنیای تو ساعت چند است؟ برآورده نكرد. آن هم بعد از آن همه نوشابهای كه پیش از جشنواره و ندید برای این فیلم در جمع دوستان و آشنایان باز و بهشدت تماشای آن را به دیگرانی كه میشناختم، پیشنهاد كردم. حالا خودم حس آدمی را دارم كه ناگهان به درختی برخورد كرده باشم. به همین دلیل ترجیح میدهم، برای فراموشی این سرخوردگی و تسلای خاطر خودم، بنشینم و چندباره در دنیای تو ساعت چند است؟ ببینم و همدل با فرهاد زمزمه كنم: «اون كی فاده تی دیما / رنگ اومید و بیما/ خوانه تی فند و لیما/ كیسه؟ كیسه؟ كیسه؟» تورق و خواندن كتاب «ترجمه تنهایی» نوشته صفی یزدانیان هم خوب جواب میدهد و عیش سینمایی بهمراتب بهتری از ناگهان درخت، نصیب آدم میكند.