چطور مهربان باشیم؟
۱- توقع نداشته باشیم
در پایهای ترین تعریف از مهربانی میتوان آن را اهمیتی خالصانه دانست که نسبت به دیگران قائل هستیم. اینکه بهترینها را برای دیگران بخواهیم و بدانیم آنها همان خواستهها، نیازها، انگیزه ها و حتی همان ترسهایی را دارند که خودمان داریم. مهربانی به معنای خونگرمی، پاسخگو بودن، صبوری، اعتماد، وفاداری و حق شناسی است.
پیرو فروچی، روان درمانگر و فیلسوف، مهربانی را به عنوان راهی برای زندگی آسانتر معرفی میکند، زیرا مهربانی انسان را از اسارت نگرشهای منفی و احساساتی چون تنفر، حسادت، بدگمانی و بازی دادن دیگران آزاد مینماید. نهایتاً مهربانی به معنای اهمیتِ واقعی دادن به تمام موجوداتاست. مهربانی و بخشندگی در قبال دیگران را تمرین کنیم. نداشتن مهارت مهربانی، خجالتی بودن و ندانستن اینکه چطور باید به دیگران نزدیک شد، تنها مواقعی رفع میشود که دست به عمل بزنیم و مسیر را آنقدر ادامه دهیم که مهربانی به صفتی ناخودآگاه در ما تبدیل شود. در برابر مهربانیمان چیزی مطالبه نکنیم. بزرگترین مهربانیها همانهایی هستند که با خود الزامی به همراه نمیآورند، مهربانیهایی که غیرشرطی و بدون توقع هستند.
۲- تظاهر نکنیم
از مهربانیِ آلوده به فریب دوری کنیم. مهربانی به معنای مؤدب بودنِ سودجویانه، بخشندگی حساب و کتاب شده و ادب و نزاکتِ تصنعی نیست. اگر کسی از مهربانی به عنوان روشی برای بازی دادن دیگران استفاده کند تا خواستههایش را تأمین کنند یا آنها را تحت کنترل بگیرد، دیگر نمیتوان اسم آن رفتار را مهربانی گذاشت. تظاهر به این که فردی برایمان مهم است در حالی که تمام مدت احساس خشم یا تحقیر نسبت به او را درونمان سرکوب میکنیم و با گپ و گفتهای از سر باز کنِ رایج بر غضب و ناکامی مان از آنها سرپوش میگذاریم هم مهربانی به شمار نمیرود. در نهایت اینکه، مهرطلبی را نباید با مهربانی اشتباه گرفت. مهرطلبی آن دسته از رفتارهایی هستند که برای تسلیم شدن و آب از آب تکان نخوردن طراحی شدهاند. افراد مهرطلب از هر اقدام رو به جلویی در رابطه دوری میکنند زیرا وحشت دارند که مبادا آن رفتار رابطه را نابود کند، در عوض خشم، قهر و کینه خود را درونشان نگه میدارند و احساس می کنند قربانی شدهاند.
۳- از خودمان غافل نشویم
اشتباه برخی از آدمها این است که وقتی دارند به دیگران مهربانی میکنند با خودشان رفتار مهربانانه ندارند. ممکن است بخشی از این حالت به دوست نداشتن جنبه هایی از وجودمان بازگردد، اما گاهی ریشهاش در عدمشناخت از خودمان است. متأسفانه زمانی که از درون محکم نباشیم این خطر وجود دارد که مهربانیهایمان خالصانه نباشد یا ممکن است دچار فرسودگی و سرخوردگی شویم که چرا دیگران را در اولویت قرار دادهایم. خودآگاهی به ما کمک میکند بفهمیم منشأ رنج و تعارضهایمان چیست. خودآگاهی همچنین توان روبهرو شدن با تناقضها و ناهماهنگیهای درونمان را برای ما فراهم میکند. به ما فرصت میدهد روی جنبههای نامطلوب شخصیتمان کار کنیم. خودآگاهی به همین منوال کمک میکند فرد از نسبت دادن جنبههای منفی خود به دیگران دور بماند بنابراین فرد قدرت لازم را برای داشتن رفتاری مهربانانه با دیگران، درون خود پیدا خواهد کرد. زمان بیشتری صرف کسب خودآگاهی کرده و از این دانش برای مهربانتر بودن با خودمان (با یادآوری اینکه ما همه ضعفهایی داریم) و دیگران استفاده کنیم. به این طریق به جای اینکه اجازه بدهیم ترسهای درونیمان نیاز به فرافکنی درد و رنج را در ما تحریک کند به آنها رسیدگی میکنیم. به زمانی که برای شناختن خودمان، نیازها و محدودیتهایمان صرف میکنیم به چشم خودخواهی نگاه نکنیم. هرچه باشد این پیش زمینه مهمی است که ما را قادر میسازد با آگاهی و قدرتی شگرف برای مهربانی به سوی مردم برویم. از خودمان بپرسیم که مهربانی با خود چه معنایی دارد. برای بسیاری از افراد مهربانتر بودن با خودشان به معنی مشاهده و مراقبه گفتوگوهای درونی و جلوگیری از افکار منفیاست.
۴- مهربانی را الگو بگیریم
به آدمهای واقعا مهربان زندگیمان فکر کنیم و اینکه چه احساسی به ما میدهند. آیا حتی فکر کردن به آنها مایه دلگرمیمان نیست؟ شاید به این علت باشد که اثر مهربانی باقی میماند و در مواقع روبهرو شدن با سختیها به افراد دلگرمی میبخشد. وقتی فردی راهی پیدا میکند که به ما به خاطر آنچه هستیم ابراز محبت کند، غیرممکن است چنین اعتبار و تایید ارزشمندی که نصیبمان شده است را فراموش کنیم. محبت این افراد تا ابد در وجود ما به حیاتش ادامهمیدهد.
در پایهای ترین تعریف از مهربانی میتوان آن را اهمیتی خالصانه دانست که نسبت به دیگران قائل هستیم. اینکه بهترینها را برای دیگران بخواهیم و بدانیم آنها همان خواستهها، نیازها، انگیزه ها و حتی همان ترسهایی را دارند که خودمان داریم. مهربانی به معنای خونگرمی، پاسخگو بودن، صبوری، اعتماد، وفاداری و حق شناسی است.
پیرو فروچی، روان درمانگر و فیلسوف، مهربانی را به عنوان راهی برای زندگی آسانتر معرفی میکند، زیرا مهربانی انسان را از اسارت نگرشهای منفی و احساساتی چون تنفر، حسادت، بدگمانی و بازی دادن دیگران آزاد مینماید. نهایتاً مهربانی به معنای اهمیتِ واقعی دادن به تمام موجوداتاست. مهربانی و بخشندگی در قبال دیگران را تمرین کنیم. نداشتن مهارت مهربانی، خجالتی بودن و ندانستن اینکه چطور باید به دیگران نزدیک شد، تنها مواقعی رفع میشود که دست به عمل بزنیم و مسیر را آنقدر ادامه دهیم که مهربانی به صفتی ناخودآگاه در ما تبدیل شود. در برابر مهربانیمان چیزی مطالبه نکنیم. بزرگترین مهربانیها همانهایی هستند که با خود الزامی به همراه نمیآورند، مهربانیهایی که غیرشرطی و بدون توقع هستند.
۲- تظاهر نکنیم
از مهربانیِ آلوده به فریب دوری کنیم. مهربانی به معنای مؤدب بودنِ سودجویانه، بخشندگی حساب و کتاب شده و ادب و نزاکتِ تصنعی نیست. اگر کسی از مهربانی به عنوان روشی برای بازی دادن دیگران استفاده کند تا خواستههایش را تأمین کنند یا آنها را تحت کنترل بگیرد، دیگر نمیتوان اسم آن رفتار را مهربانی گذاشت. تظاهر به این که فردی برایمان مهم است در حالی که تمام مدت احساس خشم یا تحقیر نسبت به او را درونمان سرکوب میکنیم و با گپ و گفتهای از سر باز کنِ رایج بر غضب و ناکامی مان از آنها سرپوش میگذاریم هم مهربانی به شمار نمیرود. در نهایت اینکه، مهرطلبی را نباید با مهربانی اشتباه گرفت. مهرطلبی آن دسته از رفتارهایی هستند که برای تسلیم شدن و آب از آب تکان نخوردن طراحی شدهاند. افراد مهرطلب از هر اقدام رو به جلویی در رابطه دوری میکنند زیرا وحشت دارند که مبادا آن رفتار رابطه را نابود کند، در عوض خشم، قهر و کینه خود را درونشان نگه میدارند و احساس می کنند قربانی شدهاند.
۳- از خودمان غافل نشویم
اشتباه برخی از آدمها این است که وقتی دارند به دیگران مهربانی میکنند با خودشان رفتار مهربانانه ندارند. ممکن است بخشی از این حالت به دوست نداشتن جنبه هایی از وجودمان بازگردد، اما گاهی ریشهاش در عدمشناخت از خودمان است. متأسفانه زمانی که از درون محکم نباشیم این خطر وجود دارد که مهربانیهایمان خالصانه نباشد یا ممکن است دچار فرسودگی و سرخوردگی شویم که چرا دیگران را در اولویت قرار دادهایم. خودآگاهی به ما کمک میکند بفهمیم منشأ رنج و تعارضهایمان چیست. خودآگاهی همچنین توان روبهرو شدن با تناقضها و ناهماهنگیهای درونمان را برای ما فراهم میکند. به ما فرصت میدهد روی جنبههای نامطلوب شخصیتمان کار کنیم. خودآگاهی به همین منوال کمک میکند فرد از نسبت دادن جنبههای منفی خود به دیگران دور بماند بنابراین فرد قدرت لازم را برای داشتن رفتاری مهربانانه با دیگران، درون خود پیدا خواهد کرد. زمان بیشتری صرف کسب خودآگاهی کرده و از این دانش برای مهربانتر بودن با خودمان (با یادآوری اینکه ما همه ضعفهایی داریم) و دیگران استفاده کنیم. به این طریق به جای اینکه اجازه بدهیم ترسهای درونیمان نیاز به فرافکنی درد و رنج را در ما تحریک کند به آنها رسیدگی میکنیم. به زمانی که برای شناختن خودمان، نیازها و محدودیتهایمان صرف میکنیم به چشم خودخواهی نگاه نکنیم. هرچه باشد این پیش زمینه مهمی است که ما را قادر میسازد با آگاهی و قدرتی شگرف برای مهربانی به سوی مردم برویم. از خودمان بپرسیم که مهربانی با خود چه معنایی دارد. برای بسیاری از افراد مهربانتر بودن با خودشان به معنی مشاهده و مراقبه گفتوگوهای درونی و جلوگیری از افکار منفیاست.
۴- مهربانی را الگو بگیریم
به آدمهای واقعا مهربان زندگیمان فکر کنیم و اینکه چه احساسی به ما میدهند. آیا حتی فکر کردن به آنها مایه دلگرمیمان نیست؟ شاید به این علت باشد که اثر مهربانی باقی میماند و در مواقع روبهرو شدن با سختیها به افراد دلگرمی میبخشد. وقتی فردی راهی پیدا میکند که به ما به خاطر آنچه هستیم ابراز محبت کند، غیرممکن است چنین اعتبار و تایید ارزشمندی که نصیبمان شده است را فراموش کنیم. محبت این افراد تا ابد در وجود ما به حیاتش ادامهمیدهد.
تیتر خبرها