در پی بازپخش سریال «خانهامن» از شبکه تماشا
رازگشایی از داعش و جو بایدن در گونه جاسوسی-پلیسی
مجموعه تلویزیونی «خانه امن» در ژانر جاسوسی-پلیسی، که اولین بار آبان99 از شبکه یک سما پخش شد، این روزها از شبکه تماشا درحال بازپخش است.
فیلمها و سریالهایی که در قالب جاسوسی-پلیسی ساخته میشوند، به طور ذاتی هم بار دراماتیک بالایی دارند و هم از شاخصههای راهبردی و ایدئولوژیک برخوردار هستند. محوریت تقابل نیروهای امنیتی با عناصر نفوذی و خرابکار باعث شده این گونه آثار همیشه تم معمایی و اکشن و روایتی همراه با تعقیب و گریز داشتهباشند، که موردپسند مخاطب عام است. با این حال، متأسفانه در کشور ما، کمتر سراغ این ژانر پرطرفدار و کارآمد میروند.
خانه امن از معدود آثار در این ژانر است که از لحاظی قابل توجه به نظر میرسد؛ سوژه اصلی و محوری این سریال، تلاش داعش برای نفوذ و اجرای عملیات تروریستی در ایران است. البته این سریال داستانهای فرعی دیگری، ازجمله تروریسم اقتصادی و فعالیت مفسدان اقتصادی هم دارد. عنوان این سریال برگرفته از یک حرف جو بایدن، رئیس جمهور آمریکاست که گفته بود، «خانه امن ایران باید به یک خانه ناامن تبدیل شود.»
در سریال خانه امن و در بخشهای مربوط به داعش بهویژه در تعقیب نیروی نفوذی داعش در تهران، مخاطب برای اولین بار روش دفع عوامل تروریستی و نحوه مهار آنها را میبیند؛ میبیند که در سالهای هیاهوی داعشیها در اطراف ما چگونه هر روز خطر انفجار یک نیروی انتحاری مردم را تهدید میکرد و چه کسانی با چه سازوکار و شیوههایی، مانع این اتفاقات میشدند.
نمایش برخی اتفاقات ریز امنیتی و ضدجاسوسی و ضدتروریستی، از تازگیهای این سریال است. رفتن نیروهای اطلاعاتی ایران به دیگر کشورها برای تعقیب و مجازات مجرمان، چگونگی ورود سلاحهای داعش به داخل ایران و ایجاد یک تشکیلات توسط دولت آمریکا در داخل ایران برای پشتیبانی از عملیات تروریستی داعش و... برخی از این جزئیات جدید است که برای اولین بار و براساس واقعیات، در این سریال دیده میشوند.
یکی از ویژگیهای سریال خانه امن موازی نشان دادن تروریسم نظامی و اقتصادی است؛ هجوم دشمنان غربی و عبری و عربی به ایران، فقط در یک فاز محدود نیست؛ ما با یک جنگ ترکیبی در ساحتهای مختلف فرهنگی، رسانهای، نظامی، اقتصادی، امنیتی و... مواجه هستیم. در این سریال نیز به درستی، فساد اقتصادی به عنوان یکی از عوامل ایجاد ناامنی در کشور مطرح شده و البته دشواریهای دادرسی و تهدیداتی که از سوی افراد صاحب قدرت و نفوذ در این زمینه اعمال میشود نیز به نمایش درآمده است.
اما خانه امن خالی از اشکال نیست. ازجمله جای خالی یک قهرمان که موتور محرک درام باشد در «خانه امن» خالی است. منظور از قهرمان، لزوما یک فرد که حرکات محیرالعقول انجام میدهد نیست، بلکه منظور شخصیتی محوری است که قلب مخاطب را تسخیر کند و همذاتپنداری بیننده سریال را برانگیزد و اتفاقات داستان از دریچه نگاه و احساسات او پیش برود.
در سریالهای جاسوسی و پلیسی، خاصه آن دسته آثاری که برمبنای خیر و شر یا تقابل نیروهای وطنی و دشمن ساخته و پرداخته میشوند، درام باید بر مدار یک قهرمان و ضدقهرمان یا ضدقهرمانان حرکت کند و پیش برود. مثلا در قسمت اول خانه امن باید ابتدا شخصیت کمال (حمیدرضا پگاه) برای مخاطب جذابیت پیدا میکرد و سپس به دل ماجرا میرفت. به ویژه اینکه نحوه و چگونگی نفوذ نیروهای ایرانی به داعش در قسمت اول نشان داده نشد، درحالی که از اهمیتی فوقالعاده برخوردار بود.
ترفندهای این نیروها برای نفوذ به قلب داعش، خودش یک ماجرای دراماتیک بسیار جذاب و دلهرهآور بود، اما سازندگان سریال خانه امن از خیر آن گذشتند. یکی دیگر از نقاط ضعف این سریال، جریان داشتن دیالوگهای شعاری است. این مشکل در بازجویی از عوامل داعشی، توی ذوق میزد. همچنان که در تعامل نیروهای امنیتی با یکدیگر نیز مشکل شعارزدگی محسوس است.
آرش فهیم - سردبیر قابکوچکخانه امن از معدود آثار در این ژانر است که از لحاظی قابل توجه به نظر میرسد؛ سوژه اصلی و محوری این سریال، تلاش داعش برای نفوذ و اجرای عملیات تروریستی در ایران است. البته این سریال داستانهای فرعی دیگری، ازجمله تروریسم اقتصادی و فعالیت مفسدان اقتصادی هم دارد. عنوان این سریال برگرفته از یک حرف جو بایدن، رئیس جمهور آمریکاست که گفته بود، «خانه امن ایران باید به یک خانه ناامن تبدیل شود.»
در سریال خانه امن و در بخشهای مربوط به داعش بهویژه در تعقیب نیروی نفوذی داعش در تهران، مخاطب برای اولین بار روش دفع عوامل تروریستی و نحوه مهار آنها را میبیند؛ میبیند که در سالهای هیاهوی داعشیها در اطراف ما چگونه هر روز خطر انفجار یک نیروی انتحاری مردم را تهدید میکرد و چه کسانی با چه سازوکار و شیوههایی، مانع این اتفاقات میشدند.
نمایش برخی اتفاقات ریز امنیتی و ضدجاسوسی و ضدتروریستی، از تازگیهای این سریال است. رفتن نیروهای اطلاعاتی ایران به دیگر کشورها برای تعقیب و مجازات مجرمان، چگونگی ورود سلاحهای داعش به داخل ایران و ایجاد یک تشکیلات توسط دولت آمریکا در داخل ایران برای پشتیبانی از عملیات تروریستی داعش و... برخی از این جزئیات جدید است که برای اولین بار و براساس واقعیات، در این سریال دیده میشوند.
یکی از ویژگیهای سریال خانه امن موازی نشان دادن تروریسم نظامی و اقتصادی است؛ هجوم دشمنان غربی و عبری و عربی به ایران، فقط در یک فاز محدود نیست؛ ما با یک جنگ ترکیبی در ساحتهای مختلف فرهنگی، رسانهای، نظامی، اقتصادی، امنیتی و... مواجه هستیم. در این سریال نیز به درستی، فساد اقتصادی به عنوان یکی از عوامل ایجاد ناامنی در کشور مطرح شده و البته دشواریهای دادرسی و تهدیداتی که از سوی افراد صاحب قدرت و نفوذ در این زمینه اعمال میشود نیز به نمایش درآمده است.
اما خانه امن خالی از اشکال نیست. ازجمله جای خالی یک قهرمان که موتور محرک درام باشد در «خانه امن» خالی است. منظور از قهرمان، لزوما یک فرد که حرکات محیرالعقول انجام میدهد نیست، بلکه منظور شخصیتی محوری است که قلب مخاطب را تسخیر کند و همذاتپنداری بیننده سریال را برانگیزد و اتفاقات داستان از دریچه نگاه و احساسات او پیش برود.
در سریالهای جاسوسی و پلیسی، خاصه آن دسته آثاری که برمبنای خیر و شر یا تقابل نیروهای وطنی و دشمن ساخته و پرداخته میشوند، درام باید بر مدار یک قهرمان و ضدقهرمان یا ضدقهرمانان حرکت کند و پیش برود. مثلا در قسمت اول خانه امن باید ابتدا شخصیت کمال (حمیدرضا پگاه) برای مخاطب جذابیت پیدا میکرد و سپس به دل ماجرا میرفت. به ویژه اینکه نحوه و چگونگی نفوذ نیروهای ایرانی به داعش در قسمت اول نشان داده نشد، درحالی که از اهمیتی فوقالعاده برخوردار بود.
ترفندهای این نیروها برای نفوذ به قلب داعش، خودش یک ماجرای دراماتیک بسیار جذاب و دلهرهآور بود، اما سازندگان سریال خانه امن از خیر آن گذشتند. یکی دیگر از نقاط ضعف این سریال، جریان داشتن دیالوگهای شعاری است. این مشکل در بازجویی از عوامل داعشی، توی ذوق میزد. همچنان که در تعامل نیروهای امنیتی با یکدیگر نیز مشکل شعارزدگی محسوس است.