نسخه Pdf

آنچه ناخواسته در «سرگذشت یک ندیمه» دیده شد

آنچه ناخواسته در «سرگذشت یک ندیمه» دیده شد

شاید برای‌تان جالب باشد که در ادبیات نشانه‌شناسی فیلم و سینما، «زن» نماد وطن است. قداست، ارزش و احترام دارد و هرجا تصویر مغموم، زجرکشیده، ناامید و ضعیفی از زن ارائه شود، در واقع اشاره‌ای غیرمستقیم به ضعف و شکست آن وطن است.

با این‌که آمریکا و تمدن غرب ید طولایی در مبارزات فمنیستی و حقوق زنان دارد اما ایده ساخت و انتشار سریال «سرگذشت یک ندیمه» با تمام حواشی آن که برخی منتقدان معتقدند، یک نوع آینده‌نگری در خود دارد، ایده‌ای از جانب ضعف و نمایش نقطه‌ضعف و خسران خود غرب دارد. تمام سریال حول محور ربودن، تجاوز و خشونت علیه زنان است. 
رئیس‌جمهور آمریکا ترورشده(بحران سیاسی)، بسیاری از زنان و مردان در پی آلودگی‌های زیست‌محیطی عقیم شده‌اند(بحران زیست‌محیطی) و اغلب خانواده‌ها تک‌فرزند هستند(بحران فرهنگی و خانواده) و حالا گروهی از افراطیون تصمیم گرفته‌اند برای بقای نسل بشر در آمریکا، دست به تعدی، تجاوز، اعدام و کشتار زنان بزنند. 
در واقع سریال نشان می‌دهد که غرب در پوچگرایی محضی از باورها و عقایدش غرق شده و برای نجات خود‌، دست به خودتخریبی(تجاوز به زن در نماد وطن) می‌زند. این در حالی است که زن، محور زندگی و نهاد خانواده و پیشرفت در تمام جوامع بشری است که خیلی پیشتر از اینها در گفتمان غرب با زرورق آزادی و برابری، تبدیل به یک ابزار و کالای جنسی‌ شد. 
حالا برای رهایی از این پسرفت، تلاش می‌کند در تولیدات تصویری خود مثل سرگذشت یک ندیمه دست به نابودی خود زده و ناخواسته به این اعتراف کند که عقاید و ارزش‌های خودساخته تجاری، سیاسی و فرهنگی که نسبت به نوع زن برجسته کرد همگی خشونت پنهانی نسبت به زنان در تمدنش دارند که تبعات آن آرام‌آرام دامن خودش را می‌گیرد.