در انواع دانشجو فرماید!
حکیم به مناسبت روز دانشجو به دستهبندی کلی دانشجویان عزیز پرداخته است.
گروه اول، ورودی جدیدیها. این دسته از دانشجویان عزیز معمولا از دماغ فیل افتادهاند. معمولا دنبال جزوه نویسی در ۱۲رنگ هستند و هنوز مدرسه را درست و حسابی فراموش نکردهاند. مدرسه هم آنها را فراموش نکرده و مشاهده شده گاهی ساعت ۷صبح اشتباهی راه مدرسه را به جای کلاس دانشگاه رفتهاند. این دسته هنوز انتظار دارند صبحها با سرویس بروند مدرسه اما نمیدانند آنجا که قرار است سرویس رفت و آمد کند، دهان مبارکشان است زیرا افتادهاند در شهر غریب، در دانشگاه غریب، در خوابگاه غریب، بین یک عده آدم غریب! خلاصه که این گونه هنوز در حال و هوای مدرسه هستند یا در حال جزوه نویسی یا در به در دنبال سال بالاییها که قلق اساتید دستشان بیاید! همه دانشجویان در ترم یک و دو جزو این گروه هستند. این گروه خیلی جوگیر دانشگاه هستند و روز اول فکر تست ارشدند و به شدت علاقهمندند غوره نخورده مویز شوند.
دسته دوم درسخونها هستند. تعداد این دسته به علت شرایط نامطلوب اقتصادی رو به کاهش است. معمولا این گونه که متاسفانه نسلشان رو به انقراض است، از نعمت نامگذاری توسط دیگر دانشجویان بینصیب نمانده و عنوان خرخون را از آن خود کردهاند. خرخون به معنای کسی است که خیلی میخواند البته قصد هیچ گونه توهینی نداریم. این دسته از دانشجویان سر یک وقت معین از خواب بلند میشوند و سر وقت معین خودشان به خواب میروند. هم اتاق شدن با ایشان سخت است و معمولا صبح صبحانه میخورند. این تاپ استیودنتها موجوداتی هستند با ویژگیهای مثبت بسیار. اینگونه بهعبارت «خیر الامور اوسطها» کاملا اعتقاد قلبی دارند. به زبان زیر دیپلم یعنی هر کاری رو سر وقتش انجام میدهند.(درس به جای خود، تفریح هم به جای خود) وضع ظاهری آراستهای دارند و گاهی بوی ادکلنشان به مشامتان میرسد. اکثرا پای تخته و در حال حل تمرین و رفع اشکالات سایر دانشجوبان هستند. هوای استاد را دارند و شب امتحان جزو مهمترین روزهای زندگی آنهاست. هدف آنها از درس خواندن گرفتن نمره است و بس. خدای آنها نمره است. یک دسته دیگر هم داریم که آنها هم نمرات بالایی میگیرند اما خودشان را خیلی زجر میدهند. یعنی در واقع خود را اذیت میکنند. شبها نمیخوابند، صبحها نمیخوابند، وقتی که باران میآید به جای کافهها به کتابخانه میروند و کارشان تحقیق و پژوهش است و به عبارت دیگر برای نمره درس نمیخوانند. البته ظاهری ژولیده و موهایی که به هیچ وجه رنگ شانه را به خود ندیدهاند، دارند. دسته بعدی را ترم آخری مینامیم. اینها دوست دارند زودتر همه چیز را تمام کنند. در واقع علاقهمندند همه چیز زودتر تمام شود. از ترم آخر گرفته تا دانشگاه و سربازی و حتی زندگی. ازجمله تفریحات سالم این قشر دست انداختن ترم اولیهاست. در پیچاندن کلاس آنقدر حرفهای هستند که گاهی استاد متوجه غیبت آنها نمیشود. آنها هم هستند و هم نیستند و برای رسیدن به این مقام، ریاضتها کشیدهاند.
گروه دیگر در تقسیمبندی ما، بزرگترها هستند. میانگین سنی این گروه بین 40 تا 60 سال است. هدف آنها از درس خواندن گرفتن مدرک کارشناسی است تا کمی حقوق خود را افزایش دادهباشند. این دسته از دانشجویان عزیز به علت مشغله کاری حتی فرصت ندارند لای کتاب را باز کنند و جمله کلیدی آنها معمولا روز امتحان این است : جون من دستتو باز بذار تا منم بنویسم! توصیه غیراخلاقی ما این است که اجازه دهید این عزیزان از روی دست شما حداقل 10 را بگیرند. گناه دارند والا!
یک دسته دیگر که قصد معرفی کردنشان را داریم، عزیزان شرور کلاس هستند. این گونه اکثرا در معابر متروک دانشگاه (روم به دیوار برای کشیدن سیگار) و بوفه (برای استعمال انواع خوراکی!) یافت میشوند. تیپ ظاهری این گونه شبیه هر صنفی است بهجز صنف دانشجو. هدف آنها از آمدن به دانشگاه هیچوقت معلوم نشده و دانشمندان زیادی در تلاش بوده و هستند تا متوجه علت آمدنشان به دانشگاه بشوند. البته حدسیاتی مطرح است که به دلایلی از بیان آنها معذوریت داریم. در اکثر مواقع میتوان آنها را در دفتر حراست و در حال امضا کردن تعهدنامه مشاهده کرد. این گروه خودشان هم نمیدانند از زندگی چه میخواهند و زندگی میکنند چون هنوز زندهاند. به یاد داشتهباشید این عزیزان همیشه چیزی موسوم به فندک همراهشان هست که میتوانید در صورت لزوم از ایشان طلب کنید.
یک گروه دیگر اسمشان هست: اهالی سایت! اینها کلا توی سایت دانشگاه هستند؛ بی ربط و با ربط. دوستی با این گونه به شدت توصیه شدهاست. این گونه 90 درصد مواقع در سایت دانشگاه به سر میبرند و به دانلود اشتغال دارند (10 درصد مابقی در سلف هستند) از خصوصیات ظاهری این گونه میتوان به عینک ته استکانی، قد کوتاه و همراه داشتن چند فلش 32 گیگ اشاره کرد که از شیر مرغ تا جون آدمیزاد در این فلشها یافت میشود (از آپدیت آنتی ویروس و بازی فلش بگیر تا نسخه کامل ویندوز 7) در ضمن میتوانید به این گروه سفارش دانلود هم بدهید.
دسته یکی مانده به آخر، عزیزانی هستند که وجودشان برای هر کلاس مفرح ذات است و موجب حیات. اینها را «خسته نباشید گو» میخوانند. آنها هر 30 ثانیه یکبار با تکرار لاینقطع عبارت «خسته نباشید » موجبات به اتمام رساندن کلاس توسط استاد را بیش از پیش فراهم میکنند.
و اما دسته آخر، ناراضیها! این گونه نسبت به وضع موجود (و حتی وضع غیرموجود) گله دارند. از نظر ظاهری افرادی عبوس و نگران هستند که حتی به جان خودشان هم غر میزنند. همصحبتی با این گونه حاصلی به جز سردرد ندارد. این افراد نسبت به همه چیز غر میزنند؛ از سلف و سرویس بهداشی بگیر تا سیستم آموزشی و تاریخ امتحانات و حتی مدل موی استادان! یادتان باشد خوب است خیلی شبیه اینها نباشید.
سیدسپهر جمعهزاده
دسته دوم درسخونها هستند. تعداد این دسته به علت شرایط نامطلوب اقتصادی رو به کاهش است. معمولا این گونه که متاسفانه نسلشان رو به انقراض است، از نعمت نامگذاری توسط دیگر دانشجویان بینصیب نمانده و عنوان خرخون را از آن خود کردهاند. خرخون به معنای کسی است که خیلی میخواند البته قصد هیچ گونه توهینی نداریم. این دسته از دانشجویان سر یک وقت معین از خواب بلند میشوند و سر وقت معین خودشان به خواب میروند. هم اتاق شدن با ایشان سخت است و معمولا صبح صبحانه میخورند. این تاپ استیودنتها موجوداتی هستند با ویژگیهای مثبت بسیار. اینگونه بهعبارت «خیر الامور اوسطها» کاملا اعتقاد قلبی دارند. به زبان زیر دیپلم یعنی هر کاری رو سر وقتش انجام میدهند.(درس به جای خود، تفریح هم به جای خود) وضع ظاهری آراستهای دارند و گاهی بوی ادکلنشان به مشامتان میرسد. اکثرا پای تخته و در حال حل تمرین و رفع اشکالات سایر دانشجوبان هستند. هوای استاد را دارند و شب امتحان جزو مهمترین روزهای زندگی آنهاست. هدف آنها از درس خواندن گرفتن نمره است و بس. خدای آنها نمره است. یک دسته دیگر هم داریم که آنها هم نمرات بالایی میگیرند اما خودشان را خیلی زجر میدهند. یعنی در واقع خود را اذیت میکنند. شبها نمیخوابند، صبحها نمیخوابند، وقتی که باران میآید به جای کافهها به کتابخانه میروند و کارشان تحقیق و پژوهش است و به عبارت دیگر برای نمره درس نمیخوانند. البته ظاهری ژولیده و موهایی که به هیچ وجه رنگ شانه را به خود ندیدهاند، دارند. دسته بعدی را ترم آخری مینامیم. اینها دوست دارند زودتر همه چیز را تمام کنند. در واقع علاقهمندند همه چیز زودتر تمام شود. از ترم آخر گرفته تا دانشگاه و سربازی و حتی زندگی. ازجمله تفریحات سالم این قشر دست انداختن ترم اولیهاست. در پیچاندن کلاس آنقدر حرفهای هستند که گاهی استاد متوجه غیبت آنها نمیشود. آنها هم هستند و هم نیستند و برای رسیدن به این مقام، ریاضتها کشیدهاند.
گروه دیگر در تقسیمبندی ما، بزرگترها هستند. میانگین سنی این گروه بین 40 تا 60 سال است. هدف آنها از درس خواندن گرفتن مدرک کارشناسی است تا کمی حقوق خود را افزایش دادهباشند. این دسته از دانشجویان عزیز به علت مشغله کاری حتی فرصت ندارند لای کتاب را باز کنند و جمله کلیدی آنها معمولا روز امتحان این است : جون من دستتو باز بذار تا منم بنویسم! توصیه غیراخلاقی ما این است که اجازه دهید این عزیزان از روی دست شما حداقل 10 را بگیرند. گناه دارند والا!
یک دسته دیگر که قصد معرفی کردنشان را داریم، عزیزان شرور کلاس هستند. این گونه اکثرا در معابر متروک دانشگاه (روم به دیوار برای کشیدن سیگار) و بوفه (برای استعمال انواع خوراکی!) یافت میشوند. تیپ ظاهری این گونه شبیه هر صنفی است بهجز صنف دانشجو. هدف آنها از آمدن به دانشگاه هیچوقت معلوم نشده و دانشمندان زیادی در تلاش بوده و هستند تا متوجه علت آمدنشان به دانشگاه بشوند. البته حدسیاتی مطرح است که به دلایلی از بیان آنها معذوریت داریم. در اکثر مواقع میتوان آنها را در دفتر حراست و در حال امضا کردن تعهدنامه مشاهده کرد. این گروه خودشان هم نمیدانند از زندگی چه میخواهند و زندگی میکنند چون هنوز زندهاند. به یاد داشتهباشید این عزیزان همیشه چیزی موسوم به فندک همراهشان هست که میتوانید در صورت لزوم از ایشان طلب کنید.
یک گروه دیگر اسمشان هست: اهالی سایت! اینها کلا توی سایت دانشگاه هستند؛ بی ربط و با ربط. دوستی با این گونه به شدت توصیه شدهاست. این گونه 90 درصد مواقع در سایت دانشگاه به سر میبرند و به دانلود اشتغال دارند (10 درصد مابقی در سلف هستند) از خصوصیات ظاهری این گونه میتوان به عینک ته استکانی، قد کوتاه و همراه داشتن چند فلش 32 گیگ اشاره کرد که از شیر مرغ تا جون آدمیزاد در این فلشها یافت میشود (از آپدیت آنتی ویروس و بازی فلش بگیر تا نسخه کامل ویندوز 7) در ضمن میتوانید به این گروه سفارش دانلود هم بدهید.
دسته یکی مانده به آخر، عزیزانی هستند که وجودشان برای هر کلاس مفرح ذات است و موجب حیات. اینها را «خسته نباشید گو» میخوانند. آنها هر 30 ثانیه یکبار با تکرار لاینقطع عبارت «خسته نباشید » موجبات به اتمام رساندن کلاس توسط استاد را بیش از پیش فراهم میکنند.
و اما دسته آخر، ناراضیها! این گونه نسبت به وضع موجود (و حتی وضع غیرموجود) گله دارند. از نظر ظاهری افرادی عبوس و نگران هستند که حتی به جان خودشان هم غر میزنند. همصحبتی با این گونه حاصلی به جز سردرد ندارد. این افراد نسبت به همه چیز غر میزنند؛ از سلف و سرویس بهداشی بگیر تا سیستم آموزشی و تاریخ امتحانات و حتی مدل موی استادان! یادتان باشد خوب است خیلی شبیه اینها نباشید.
سیدسپهر جمعهزاده