کتاب «فاطمه،فاطمه است» برای زنانی که میخواهند خود را بسازند
فاطمه فاطمه است
«خواستم از «بوسوئه» تقلید کنم؛ خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لویی، از مریم سخن میگفت. گفت ۱۷۰۰سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن دادهاند. ۱۷۰۰ سال است که همه فیلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهای مریم را بیان کردهاند. ۱۷۰۰ سال است که همه هنرمندان، چهرهنگاران، پیکرهسازان بشر در نشان دادن سیما و حالات مریم، هنرمندیهای اعجازگر کردهاند. اما مجموعه گفتهها، اندیشهها، کوششها و هنرمندیهای همه در طول این قرنهای بسیار، به اندازه این یک کلمه نتوانستهاند عظمتهای مریم را بازگویند؛ که «مریم مادر عیسی است».
و من خواستم با چنین شیوهای از فاطمه بگویم. باز درماندم. خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجه بزرگ است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه، دختر محمد(ص) است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است. باز دیدم که فاطمه نیست. نه! اینها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است.»
این بخشهایی از یکی از مشهورترین کتابهایی است که متن پیادهشده و تصحیحشده سخنرانی دکترعلی شریعتی نویسنده و جامعهشناس، در حسینیه ارشاد است. کتاب فاطمه فاطمه است، اولین بار سال ۱۳۵۰ منتشر شد.
این کتاب به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و اندونزیایی ترجمه شده و علاوه بر چاپ فارسی آن بهصورت مستقل در کتاب «زن» از مجموعه آثار شریعتی نیز به همراه چند اثر دیگر چاپ شدهاست.
مقالات متعددی با نگاه جامعهشناختی و اسلامی و شیعی درباره کتاب نوشته و حتی برخی کتابها و مقالات، با الهام از متن یا عنوان این کتاب، چاپ و منتشر شده است.
شریعتی در این کتاب، مخاطب خود را زنانی میداند که بهدنبال الگوگیری از شخصیت حضرتزهرا(س) هستند. او توجه بیش از اندازه به بیان کرامات و بیتوجهی به درسآموزی از فاطمه(ع) را مورد انتقاد قرار دادهاست.
این کتاب علاوه بر آنکه الهامبخش انتشار نوشتهها و حتی کتابهایی بودهاست، در مقالات متعدد هم مورد توجه محققان قرار گرفته و از دیدگاههای مختلف جامعهشناسی، مطالعات زنان و رویکردهای دینی و مذهبی مورد تحلیل قرار گرفتهاست.
شریعتی در مقدمه «فاطمه فاطمه است»، مخاطب خود را زنانی دانسته که نه در قالبهای سنتی قدیم ماندهاند و نه قالبهای وارداتی جدید را پذیرفتهاند و میخواهند خود را بسازند و نیازمند الگو هستند. به گفته شریعتی، شخصیت حضرت فاطمه(س)، پاسخی به پرسشهای این دسته از زنان است.
شریعتی درباره ناشناخته ماندن چهره واقعی حضرت فاطمه(س) توجه بیش از اندازه به تعظیم و تجلیل و بیان کرامات را مورد انتقاد قرار داده و تاکید میکند که درباره آنچه باید از فاطمه آموخت، هیچ سخنی گفته نشدهاست.
وی از اواسط کتاب، نکاتی درباره نظام قبیلهای عربی و نقش زن در آن بیان میکند که در آن وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزشهای انسانی را مختص پسر میداند و دختر را فاقد هر گونه فضیلت و اصالت بشری میشمرد. سپس به جایگاه حضرت زهرا(س) میپردازد که در چنین جامعهای که ننگ دختر بودن را تنها با زنده به گور کردنش پاک میکرد، وارث همه مفاخر خاندانش میشود. شریعتی سپس درباره رابطه ویژه پیامبر با دخترش و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن میگوید.
علی حسنی - چاردیواری
این بخشهایی از یکی از مشهورترین کتابهایی است که متن پیادهشده و تصحیحشده سخنرانی دکترعلی شریعتی نویسنده و جامعهشناس، در حسینیه ارشاد است. کتاب فاطمه فاطمه است، اولین بار سال ۱۳۵۰ منتشر شد.
این کتاب به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و اندونزیایی ترجمه شده و علاوه بر چاپ فارسی آن بهصورت مستقل در کتاب «زن» از مجموعه آثار شریعتی نیز به همراه چند اثر دیگر چاپ شدهاست.
مقالات متعددی با نگاه جامعهشناختی و اسلامی و شیعی درباره کتاب نوشته و حتی برخی کتابها و مقالات، با الهام از متن یا عنوان این کتاب، چاپ و منتشر شده است.
شریعتی در این کتاب، مخاطب خود را زنانی میداند که بهدنبال الگوگیری از شخصیت حضرتزهرا(س) هستند. او توجه بیش از اندازه به بیان کرامات و بیتوجهی به درسآموزی از فاطمه(ع) را مورد انتقاد قرار دادهاست.
این کتاب علاوه بر آنکه الهامبخش انتشار نوشتهها و حتی کتابهایی بودهاست، در مقالات متعدد هم مورد توجه محققان قرار گرفته و از دیدگاههای مختلف جامعهشناسی، مطالعات زنان و رویکردهای دینی و مذهبی مورد تحلیل قرار گرفتهاست.
شریعتی در مقدمه «فاطمه فاطمه است»، مخاطب خود را زنانی دانسته که نه در قالبهای سنتی قدیم ماندهاند و نه قالبهای وارداتی جدید را پذیرفتهاند و میخواهند خود را بسازند و نیازمند الگو هستند. به گفته شریعتی، شخصیت حضرت فاطمه(س)، پاسخی به پرسشهای این دسته از زنان است.
شریعتی درباره ناشناخته ماندن چهره واقعی حضرت فاطمه(س) توجه بیش از اندازه به تعظیم و تجلیل و بیان کرامات را مورد انتقاد قرار داده و تاکید میکند که درباره آنچه باید از فاطمه آموخت، هیچ سخنی گفته نشدهاست.
وی از اواسط کتاب، نکاتی درباره نظام قبیلهای عربی و نقش زن در آن بیان میکند که در آن وجدان جامعه قبایلی عرب، همه ارزشهای انسانی را مختص پسر میداند و دختر را فاقد هر گونه فضیلت و اصالت بشری میشمرد. سپس به جایگاه حضرت زهرا(س) میپردازد که در چنین جامعهای که ننگ دختر بودن را تنها با زنده به گور کردنش پاک میکرد، وارث همه مفاخر خاندانش میشود. شریعتی سپس درباره رابطه ویژه پیامبر با دخترش و جایگاه حساس و خطیر او پس از درگذشت پیامبر سخن میگوید.
علی حسنی - چاردیواری
تیتر خبرها