نسخه Pdf

اسلام پیشگام نهضت آزادی زن

اسلام پیشگام نهضت آزادی زن

هیچ شکى نیست که پیشگام در آزاد ساختن زن از قید اسارت و تامین استقلال او، در اراده و عمل اسلام بوده است.

و اگر غربى‌ها (در دوران اخیر) قدمى در این‌باره براى زنان برداشته‌اند، از اسلام تقلید کرده‌اند (و چه تقلید بدى کرده و با آن روبه‌رو شده‌اند) و علت این‌که نتوانستند به طور کامل تقلید کنند، این است که احکام اسلام چون حلقه‌هاى یک زنجیر به هم پیوسته است (و همچون چشم و خط و خال و ابرو است) و روش اسلام که در این سلسله حلقه‌اى بارز و مؤثرى تام‌التأثیر است، براى همین مؤثر است که در آن سلسله قرار دارد، و تقلیدى که غربى‌ها در خصوص این روش کرده‌اند، تنها از صورت زلیخاى اسلام نقطه خال را گرفته‌اند که معلوم است خال به تنهایى چقدر زشت و بدقواره است.
و سخن کوتاه این‌که، غربى‌ها اساس روش خود را برپایه مساوات همه‌جانبه زن با مرد در حقوق قرار داده‌اند،  سال‌ها در این‌باره کوشش نموده‌ و در این باره وضع خلقت زن و تاخر کمالى او را (که بیان آن به‌طور اجمال گذشت) در نظر نگرفته‌اند.و رأى عمومى آنان تقریبا این است که تاخر زن در کمال و فضیلت، مستند به خلقت او نیست، بلکه مستند به سوء‌تربیتى است که قرن‌ها با آن تربیت مربى شده و از آغاز خلقت دنیا تاکنون، در محدودیت مصنوعى به‌سر برده است، وگرنه طبیعت و خلقت زن با مرد فرقى ندارد.
ایراد و اشکال متوجه این سخن آن است که همان‌طور که خود غربی‌ها اعتراف کرده‌اند، اجتماع از قدیم‌ترین روزِ شکل گرفتنش به‌طور اجمال و سربسته حکم به تاخر کمال زن از مرد کرده و اگر طبیعت زن و مرد یک نوع بود، قطعا و قهرا خلاف آن حکم هرچند در زمانى کوتاه ظاهر مى‌شد و نیز خلقت اعضاى رئیسه و غیررئیسه زن در طول تاریخ تغییر وضع مى‌داد و مانند خلقت مرد مى‌شد.
مؤید این سخن روش خود غربى‌ها است که با این‌که سال‌ها است کوشیده و نهایت درجه عنایت خود را به کار برده‌اند‌ تا زن را از عقب‌ماندگى نجات بخشیده و تقدم و ارتقاى او را فراهم کنند، تاکنون نتوانسته‌اند بین زن و مرد تساوى برقرار سازند و پیوسته آمارگیرى‌هاى‌ جهان این نتیجه را ارائه مى‌دهد که در این کشورها در مشاغلى که اسلام زن را از آن محروم کرده، یعنى قضا و ولایت و جنگ، اکثریت و تقدم براى مردان بوده و همواره عده‌اى کمتر از زنان عهده‌دار این‌گونه مشاغل شده‌اند.
ترجمه تفسیرالمیزان، ج۲، ص۴۱۸