پیرمرد خیر، قربانی گروگانگیری مرگبار زوج معتاد
زوج معتاد که متهم هستند با انگیزه گروگانگیری، پیرمرد خیری را به قتل رساندهاند در دادگاه مدعی شدند مرگ گروگان ناخواسته رقم خورده است.
به گزارش خبرنگار جامجم، دوم تیرماه سال گذشته و پس از ناپدید شدن مرد ۶۶سالهای، تحقیقات پلیسی آغاز شد. پسر این مرد با مراجعه به پلیس آگاهی قم با طرح شکایتی گفت: پدرم برجساز و مرد خیری در شهر قم بود. صبح برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. تلفنهمراهش خاموش است و کسی از او خبر ندارد. احتمال میدهیم بلایی سرش آمده است. پس از این شکایت، جستوجوها برای یافتن مرد خیر آغاز شد اما ردی از او به دست نیامد تا اینکه گشت پلیس در حوالی فرودگاه امام خمینی(ره) متوجه درگیری زن و مردی داخل خودروی پژو ۲۰۶ شده و به آنها مشکوک شدند. راننده با دیدن گشت پلیس با سرعت زیاد خلاف جهت حرکت اتوبان فرار کرد. ماموران به تعقیب آنها پرداخته و توانستند سد راه پژو شوند. این زوج مدعی بودند بهدلیل اختلاف خانوادگی با هم درگیر شده بودند اما فرارشان باعث شک ماموران شد و به بازرسی خودرو پرداختند. یکی از ماموران وقتی در عقب را باز کرد با صحنه عجیبی روبهرو شد. جسد پیرمردی با دست و پای بسته روی صندلی قرار داشت. مرد راننده ابتدا مدعی بود جسد متعلق به پدرش است اما با بررسیهای پلیسی مشخص شد، جسد متعلق به مرد خیر اهل قم است. متهمان که راز خود را فاش شده دیدند، به گروگانگیری مرگبار پیرمرد اعتراف کردند. آنها اقرار کردند پیرمرد را به گروگان گرفتند تا حساب بانکیاش را خالی کنند. همچنین قصد اخاذی از خانوادهاش را داشتند که با مرگ گروگان و دستگیریشان ناکام ماندند.
متهمان پای میز محاکمه
با تکمیل تحقیقات، پرونده این زوج با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. زوج تبهکار در شعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی پای میز محاکمه قرار گرفتند. در این جلسه اولیایدم برای قاتلان پدرشان درخواست قصاص کردند. سپس رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به مرد 35 ساله به نام آریا از او خواست در برابر اتهامش از خود دفاع کند. آریا با قبول اتهامش گفت: «معتاد بودم و هروئین مصرف میکردم. به خاطر اعتیاد کارم را از دست داده و زندگیام تباه شده بود. همسرم پیرمرد را میشناخت. او مرد خیری بود و به ما کمک میکرد. آخرینبار همسرم از او خواسته بود تا کمک کند مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرد. وقتی پیرمرد برای انتقال من به کمپ مقابل خانهمان آمد، نقشه گروگانگیری به ذهنم رسید. در میان راه به رویش چاقو کشیدم و دست و پایش را با طناب بستم و او را روی صندلی عقب انداختم. با تهدید رمز کارت بانکیاش را گرفتم و میخواستم از خانوادهاش نیز اخاذی کنم. برای اینکه سر و صدا نکند چند پتو روی او انداختم. غروب به یک رستوران رفتیم و با کارت بانکی پیرمرد غذا خوردیم و بعد بنزین زدیم. چون خسته بودیم، شب در ماشین خوابیدیم. صبح متوجه مرگ پیرمرد شدیم. قصد کشتن او را نداشتم و به خاطر گرمازدگی فوت کرد.
پس از دفاعیات آریا، نوبت به همسرش رسید که از خود دفاع کند. او با رد اتهام مشارکت در قتل گفت: «پیرمرد خیر به ما کمک مالی میکرد. آخرین بار برای ترک اعتیاد شوهرم از او کمک خواستم که قبول کرد. نمیدانستم همسرم نقشه گروگانگیری طراحی کرده است. وقتی فهمیدم پیرمرد مرده است، با شوهرم درگیر شدم و میخواستم از ماشین پیاده شوم که ماموران گشت به ما مشکوک شدند. من در قتل پیرمرد نقشی نداشتم.»
پس از دفاعیات متهمان وکیل اولیایدم در اعتراض به اظهارات آنها گفت: «این زوج با تزریق داروی بیهوشی به پیرمرد خیر او را به قتل رساندند و حالا با دروغگویی قصد دارند مرگ او را اتفاقی نشان دهند.»
پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات وارد شور شدند تا حکم این پرونده را صادر کنند.
متهمان پای میز محاکمه
با تکمیل تحقیقات، پرونده این زوج با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. زوج تبهکار در شعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی پای میز محاکمه قرار گرفتند. در این جلسه اولیایدم برای قاتلان پدرشان درخواست قصاص کردند. سپس رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به مرد 35 ساله به نام آریا از او خواست در برابر اتهامش از خود دفاع کند. آریا با قبول اتهامش گفت: «معتاد بودم و هروئین مصرف میکردم. به خاطر اعتیاد کارم را از دست داده و زندگیام تباه شده بود. همسرم پیرمرد را میشناخت. او مرد خیری بود و به ما کمک میکرد. آخرینبار همسرم از او خواسته بود تا کمک کند مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرد. وقتی پیرمرد برای انتقال من به کمپ مقابل خانهمان آمد، نقشه گروگانگیری به ذهنم رسید. در میان راه به رویش چاقو کشیدم و دست و پایش را با طناب بستم و او را روی صندلی عقب انداختم. با تهدید رمز کارت بانکیاش را گرفتم و میخواستم از خانوادهاش نیز اخاذی کنم. برای اینکه سر و صدا نکند چند پتو روی او انداختم. غروب به یک رستوران رفتیم و با کارت بانکی پیرمرد غذا خوردیم و بعد بنزین زدیم. چون خسته بودیم، شب در ماشین خوابیدیم. صبح متوجه مرگ پیرمرد شدیم. قصد کشتن او را نداشتم و به خاطر گرمازدگی فوت کرد.
پس از دفاعیات آریا، نوبت به همسرش رسید که از خود دفاع کند. او با رد اتهام مشارکت در قتل گفت: «پیرمرد خیر به ما کمک مالی میکرد. آخرین بار برای ترک اعتیاد شوهرم از او کمک خواستم که قبول کرد. نمیدانستم همسرم نقشه گروگانگیری طراحی کرده است. وقتی فهمیدم پیرمرد مرده است، با شوهرم درگیر شدم و میخواستم از ماشین پیاده شوم که ماموران گشت به ما مشکوک شدند. من در قتل پیرمرد نقشی نداشتم.»
پس از دفاعیات متهمان وکیل اولیایدم در اعتراض به اظهارات آنها گفت: «این زوج با تزریق داروی بیهوشی به پیرمرد خیر او را به قتل رساندند و حالا با دروغگویی قصد دارند مرگ او را اتفاقی نشان دهند.»
پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها، قضات وارد شور شدند تا حکم این پرونده را صادر کنند.