راهی جدید برای کمک به آسیب‌دیدگان

راهی جدید برای کمک به آسیب‌دیدگان

هنر درمانی یا آرت‌تراپی روشی درمانی است که با تمرکز بر این موضوع که اظهار وجود خلاقانه می‌تواند باعث بهبود سلامت روان و درمان برخی مشکلات روانی شود، تلاش دارد با بهره‌گیری از شاخه‌های مختلف هنری همچون تئاتر، نقاشی، مجسمه‌سازی، کلاژ یا تکه‌چسبانی، موسیقی و... فرد آسیب‌دیده را به لحاظ جسمی و روحی تحت درمان قرار دهد و در طول یک دوره تمرینی بستری را فراهم کند تا او در آینده نیز زندگی سالمی را تجربه‌ کند.

در این شیوه درمانی که براساس تحقیقات، روشی بسیار موثر برای درمان بیماری‌های روحی نظیر اعتیاد، اضطراب و استرس، اختلال دو قطبی، رفتارهای نابهنجار متاثر از عقب ماندگی ذهنی، ترس، خشم، آلزایمر و زوال عقل، بدبینی، غم و ناامیدی، اختلالات روحی پس از سوانح و... است مددجو بدون آن‌که خود را درگیر آموزش کند، طی یک‌سری فعالیت‌های هنری نیازها، تجربیات سخت و دردناک، مشکلات و تنش‌هایی که با آنها مواجه بوده یا هست را مطرح می‌کند و به مرور در مسیری که درمانگر برای او طراحی کرده‌است یک‌سری مهارت‌های اجتماعی را می‌آموزد. این شیوه آموزشی نوین، گرچه در کشور ما آنگونه که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد، اما هستند سازمان‌هایی که تلاش می‌کنند از آن به عنوان یک شیوه موثر برای درمان اقشار آسیب‌دیده استفاده کنند. 
سازمان رفاه خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران یکی از این سازمان‌هاست که برای رهایی معتادان متجاهر به صورت جدی بر این شیوه متمرکز شده است. این سازمان برای این منظور مراکز ویژه تربیتی، آموزشی و درمانی تحت عنوان «یاورشهر» راه‌اندازی کرده است و ضمن جمع‌آوری این معتادان، کارتن‌خواب‌ها و افراد متجاهر تلاش دارد طی یک دوره 6 ماه از طریق بازیگردرمانی، حرکت درمانی و در سطحی وسیعتر هنر درمانی امید به زندگی را در آنها زنده‌کند.
نکته بسیار مهم در این است که در هنردرمانی برخلاف روان‌شناسی کلاسیک که تلاش می‌کند با گفت‌و‌گو مهارت‌های اجتماعی را آموزش دهد، هنردرمانی به هیچ وجه به آموزش مستقیم اعتنایی ندارد چون درمانگران این روش معتقدند که افراد آسیب‌پذیر به خصوص معتادان متجاهر و کارتن‌خواب علاقه‌ای به آموزش ندارند و لازم است به صورت غیرمستقیم این مهارت‎ها را به او آموزش داد؛ به همین منظور یک‌سری بازی‌ها طراحی ‌می‌شود و مددجو در حین بازی یاد می‌گیرد چگونه در مواجهه با مشکلات راه‌حل موفقیت‌آمیز را انتخاب کند. مثلا یک‌سری نمایشنامه کوتاه نوشته می‌شود و برخی مهارت‌ها در دل آن مستتر است. فرد در حین تماشای نمایش یا قهرمان داستان همزادپنداری می‌کند. حتی در برخی مواقع در یک قصه فرد به عنوان قهرمان داستان، ایفای نقش می‌کند و در طول مسیر قصه یاد می‌گیرد در مواجهه با مشکلات آتی چه شیوه‌ای را اتخاذ کند. 
من در طول چهارسالی که یاورشهر در حال تئاتردرمانی هستم در کنار آرت‌تراپی و سایکودرام سیستمی به نام «ذهن آگاه» را ابداع کردم که تلفیقی از شیوه بازیگری استانیسلاوسکی، آگاهی ذهن و آرت‌تراپی است. این متد مورد استقبال بسیار معتادان و خانواده‌های آسیب‌دیده قرار گرفته و پاسخ‌های خوبی از آن دریافت کرد‌م. ما در این طرح معتقد هستیم انسان سه ذهن آگاه شامل گذشته، حال و آینده دارد. ما در این طرح ابتدا از افراد آسیب‌دیده می‌خواهیم گذشته خود را بیرون بریزد و ما اتفاقات خوبی که از گذشته داشتند را به حال می‌آوریم. چیزهای خوبی که دوست داشتند در آینده داشته باشند را نیز به حال می‌آوریم. با ورود این اتفاقات خوب به حال، از طریق بازی حال خوشی برای فرد ایجاد می‌شود و روند درمانی خود را پی می‌گیرد.

محمد رحمانی | تئاتر درمانگر