موتورسواری دولا دولا نمیشه
مهسا خانم ۱۶ساله از تهران پیامی برای ما نوشته و در آن قید کرده است :«آقای عقل کل سلام! من مدت‌های زیادی است که علاقه‌مندم به تیم‌ملی هاکی روی یخ ایران بروم و دوست دارم در این رشته ورزشی ثبت‌نام کنم اما پدرم مخالف است و می‌گوید بهتر است درس بخوانم. نمی‌دانم چگونه باید این مساله را مدیریت کنم. به نظر شما من از چه راهی اقدام کنم که هم پدرم راضی شود و هم من؟!»
۴ نکته به نظر این کمینه می‌رسد
۱. از راه‌های قانونی
۲. به گزارش خبرگزاری فارس، تیم‌ملی هاکی روی یخ بانوان کشورمان در نخستین مسابقه خود در رقابت‌های هاکی روی یخ بانوان قهرمانی بزرگسالان آسیا به مصاف تیم هند رفت. این دیدار در ست اول با نتیجه ۴بر۱ به نفع ایران، در ست دوم با نتیجه ۷ بر صفر به نفع ایران و در ست سوم با نتیجه ۶ بر صفر به نفع ایران به پایان رسید و در مجموع تیم کشورمان با نتیجه ۱۷بر۱هند را پشت سرگذاشت.(می‌توانی این گزارش را به پدرت نشان دهی و راضی‌اش کنی!-از طرف آقای عقل کل)
۳. نکته بنده به پدر شما این است که هاکی اینگونه نیست که آدم هی لیز بخورد و زمین بیفتد یا از درس جا بماند. اصلا کی گفته همه باید پزشک و مهندس شوند . هر کسی باید استعداد خودش را دنبال کند و موفق شود. اگر آدم نتواند استعداد خودش را بالفعل کند در آینده عقده‌اش در دلش می‌ماند. هر چند بعضی اوقات پدران مهربان گیر می‌دهند و اجازه نمی‌دهند ما کارهای ظاهر درست خود را اجرا کنیم. در این مرحله البته نظر ما این است که اگر پدرمان خیلی روی حرفش اصرار داشت، ما نظر او را اجرا کنیم. شاید اینگونه خدا از ما راضی‌تر باشد. ( نظر مادر مهسا خانم)
۴. من از پدر شما می‌خواهم به پدر خانم‌ها فائزه مدبر، الهام مدیر دهقان، فاطمه اسماعیلی، نگار خرم، هلیا سوهانی، عسل حیدری، مارال راسخ، نگار ارجمند، آذین قارونی، دیبا و دیانا فرزام‌نیا، صبا مظاهری، مرضیه‌سادات سیدقندی، فاطمه شاهسوند، حدیث پورهاشمی، زهرا رضایی، زهره حسنی، شبنم عرب، سوگل جوادیان، متین صیاد، آرزو ایزدی، مهشید محمدی، ملیحه خرم‌باقری و عطیه رضایی بنگرد و آنها، الگوی خود قرار دهد.
حمید ۱۶ساله از اراک برای ما ایمیل زده و نوشته:« عقل کل سلام علیکم! من دوست دارم موتور بخرم. بابامم راضیه. مامانم نگران اینه که تصادف کنم بمیرم! الان که این رو نوشتم صدای دور از جون گفتنش توی گوشم پیچید. من خیلی درسم خوب نیست. چند روز پیش معلم گفت من پسر بدی‌ام و فقط دنبال موتور خریدن خودمم. به هر حال این مشکلات منه. به نظرت از کی راه حل بخوام ؟!»
۳ نکته حائز اهمیت است
۱. از کی!
۲. خدا که فقط متعلق به آدم‌های خوب نیست،خدا، خدای آدم‌های خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی‌گذارد. فی‌الواقع خداوند، اند لطافت، اند بخشش، اند بیخیال‌شدن و اند چشم‌پوشی و اند رفاقت است. رفیق خوب و با‌مرام همه چیزش را پای رفاقت می‌گذارد. اگر آدم‌ها مرام داشته باشند هیچ‌وقت دزدی نمی‌کنند ولی متأسفانه بعضا آدم‌ها تک‌خوری می‌کنند و این بدِ روزگار است … بایستی ما یک فکری به حال اهلی‌شدن آدم‌ها بکنیم. اهلی‌کردن یعنی ایجاد علاقه‌کردن و این تنها راه رسیدن به خداست و خیلی هم مهم است… .
۳. اگر نظر من را می‌خواهی پسرم برو و مشکل خودت را با پدرت درمیان بگذار. به مادرت هم قول بده بیشتر درس می‌خوانی. موتور هم وسیله نقلیه خطرناکی است. سن تو هم زیادی کم است برای موتور. پس زور نزن! اصلا با دوچرخه شروع کن. باور کن آن هم وسیله نقلیه خوبیه. درست است که در سر بالایی بابای آدم را درمی‌آورد ولی عوضش کشته نمی‌دهد به اندازه موتور. اجازه بده سنت که بالاتر رفت اوضاع بهتر می‌شود. یا ترسو می‌شوی و برای همیشه موتور خریدن را فراموش می‌کنی یا این‌که همین جوری می‌مانی و بیشتر درس می‌خوانی و موتوری ابتیاع خواهی کرد.
پارسا ۱۵ساله از اصفهان نامه‌ای نوشته و در آن چنین مرقوم کرده است که: «سلام. میگن عقل کل تویی و همه چیو بلدی! من نمی‌دونم این طوریه یا نه. اما ازت می‌خوام بهم بگی من واسه انتخاب رشته نهم به دهم چکار کنم! بین دکتر و مهندس و نقاش و خلبان و وکیل شدن و با بابام کار کردن مردد هستم. اگه خیلی سرت میشه و خیلی حالیته بهم بگو چکار کنم من؟!»
۴ نکته وجود دارد که عرض می‌کنم
۱. تجربی بخوان، دل مادر را شاد کن! پزشکی و هنر و وکالت و خلبانی رو هم کنارش ادامه بده! اینگونه می‌توانی هم خرما را داشته باشی، هم خر را و هم خدا را!(از طرف مادر خانواده)
۲. ببین پسرم که البته با این لحن دیگر برای خودت مردی شدی، پزشکی خوب است. ببین یک هفت سال درس می‌خوانید، بعد یک دوسال درس می‌خونید. بعد می‌روید برای تخصص. زمان می‌برد اما با کلاس است. مهندسی هم خوب است. چند سالی زحمت می‌کشید و بعد می‌روید برای کسب اطلاعات بیشتر، فقط سعی کن آدم منصفی باشی پسرم! هنر هم خوب است. شما لباس تاناکورا بپوش و مو بلند کن و همین‌طور باش برای خودت تا دست آخر معروف شوی. خلبانی کمی سخت است. امیدوارم دندان خراب نداشته باشی. به هر حال برای وکالت هم باید انسان امین و صادق و دقیقی باشی. با فرض این شرایط برو خدا بخواهد موفق می‌شوی.
۳. من پدر پارسا هستم. سلام! من صرافی دارم. نامه تمام!
۴. خب پارسا جان. نکات پاسخ شماره دو عقل‌کل را فراموش کن. پدرت صرافی دارد. برو پیش پدرت. نه این‌که درس نخونی، نه! اما دیگه مهم نیست چی بخونی. هر چی دوست داری بخون. اصلا برو رشته آبیاری گیاهان دریایی. همین که پولدار باشی کافی است. همه به تو می‌گویند دکتر، مهندس، هنرمند، وکیل، استاد و غیره!(فرشته سمت چپ)
۴ نکته به نظر این کمینه می‌رسد
۱. از راه‌های قانونی
۲. به گزارش خبرگزاری فارس، تیم‌ملی هاکی روی یخ بانوان کشورمان در نخستین مسابقه خود در رقابت‌های هاکی روی یخ بانوان قهرمانی بزرگسالان آسیا به مصاف تیم هند رفت. این دیدار در ست اول با نتیجه ۴بر۱ به نفع ایران، در ست دوم با نتیجه ۷ بر صفر به نفع ایران و در ست سوم با نتیجه ۶ بر صفر به نفع ایران به پایان رسید و در مجموع تیم کشورمان با نتیجه ۱۷بر۱هند را پشت سرگذاشت.(می‌توانی این گزارش را به پدرت نشان دهی و راضی‌اش کنی!-از طرف آقای عقل کل)
۳. نکته بنده به پدر شما این است که هاکی اینگونه نیست که آدم هی لیز بخورد و زمین بیفتد یا از درس جا بماند. اصلا کی گفته همه باید پزشک و مهندس شوند . هر کسی باید استعداد خودش را دنبال کند و موفق شود. اگر آدم نتواند استعداد خودش را بالفعل کند در آینده عقده‌اش در دلش می‌ماند. هر چند بعضی اوقات پدران مهربان گیر می‌دهند و اجازه نمی‌دهند ما کارهای ظاهر درست خود را اجرا کنیم. در این مرحله البته نظر ما این است که اگر پدرمان خیلی روی حرفش اصرار داشت، ما نظر او را اجرا کنیم. شاید اینگونه خدا از ما راضی‌تر باشد. ( نظر مادر مهسا خانم)
۴. من از پدر شما می‌خواهم به پدر خانم‌ها فائزه مدبر، الهام مدیر دهقان، فاطمه اسماعیلی، نگار خرم، هلیا سوهانی، عسل حیدری، مارال راسخ، نگار ارجمند، آذین قارونی، دیبا و دیانا فرزام‌نیا، صبا مظاهری، مرضیه‌سادات سیدقندی، فاطمه شاهسوند، حدیث پورهاشمی، زهرا رضایی، زهره حسنی، شبنم عرب، سوگل جوادیان، متین صیاد، آرزو ایزدی، مهشید محمدی، ملیحه خرم‌باقری و عطیه رضایی بنگرد و آنها، الگوی خود قرار دهد.
حمید ۱۶ساله از اراک برای ما ایمیل زده و نوشته:« عقل کل سلام علیکم! من دوست دارم موتور بخرم. بابامم راضیه. مامانم نگران اینه که تصادف کنم بمیرم! الان که این رو نوشتم صدای دور از جون گفتنش توی گوشم پیچید. من خیلی درسم خوب نیست. چند روز پیش معلم گفت من پسر بدی‌ام و فقط دنبال موتور خریدن خودمم. به هر حال این مشکلات منه. به نظرت از کی راه حل بخوام ؟!»
۳ نکته حائز اهمیت است
۱. از کی!
۲. خدا که فقط متعلق به آدم‌های خوب نیست،خدا، خدای آدم‌های خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی‌گذارد. فی‌الواقع خداوند، اند لطافت، اند بخشش، اند بیخیال‌شدن و اند چشم‌پوشی و اند رفاقت است. رفیق خوب و با‌مرام همه چیزش را پای رفاقت می‌گذارد. اگر آدم‌ها مرام داشته باشند هیچ‌وقت دزدی نمی‌کنند ولی متأسفانه بعضا آدم‌ها تک‌خوری می‌کنند و این بدِ روزگار است … بایستی ما یک فکری به حال اهلی‌شدن آدم‌ها بکنیم. اهلی‌کردن یعنی ایجاد علاقه‌کردن و این تنها راه رسیدن به خداست و خیلی هم مهم است… .
۳. اگر نظر من را می‌خواهی پسرم برو و مشکل خودت را با پدرت درمیان بگذار. به مادرت هم قول بده بیشتر درس می‌خوانی. موتور هم وسیله نقلیه خطرناکی است. سن تو هم زیادی کم است برای موتور. پس زور نزن! اصلا با دوچرخه شروع کن. باور کن آن هم وسیله نقلیه خوبیه. درست است که در سر بالایی بابای آدم را درمی‌آورد ولی عوضش کشته نمی‌دهد به اندازه موتور. اجازه بده سنت که بالاتر رفت اوضاع بهتر می‌شود. یا ترسو می‌شوی و برای همیشه موتور خریدن را فراموش می‌کنی یا این‌که همین جوری می‌مانی و بیشتر درس می‌خوانی و موتوری ابتیاع خواهی کرد.
پارسا ۱۵ساله از اصفهان نامه‌ای نوشته و در آن چنین مرقوم کرده است که: «سلام. میگن عقل کل تویی و همه چیو بلدی! من نمی‌دونم این طوریه یا نه. اما ازت می‌خوام بهم بگی من واسه انتخاب رشته نهم به دهم چکار کنم! بین دکتر و مهندس و نقاش و خلبان و وکیل شدن و با بابام کار کردن مردد هستم. اگه خیلی سرت میشه و خیلی حالیته بهم بگو چکار کنم من؟!»
۴ نکته وجود دارد که عرض می‌کنم
۱. تجربی بخوان، دل مادر را شاد کن! پزشکی و هنر و وکالت و خلبانی رو هم کنارش ادامه بده! اینگونه می‌توانی هم خرما را داشته باشی، هم خر را و هم خدا را!(از طرف مادر خانواده)
۲. ببین پسرم که البته با این لحن دیگر برای خودت مردی شدی، پزشکی خوب است. ببین یک هفت سال درس می‌خوانید، بعد یک دوسال درس می‌خونید. بعد می‌روید برای تخصص. زمان می‌برد اما با کلاس است. مهندسی هم خوب است. چند سالی زحمت می‌کشید و بعد می‌روید برای کسب اطلاعات بیشتر، فقط سعی کن آدم منصفی باشی پسرم! هنر هم خوب است. شما لباس تاناکورا بپوش و مو بلند کن و همین‌طور باش برای خودت تا دست آخر معروف شوی. خلبانی کمی سخت است. امیدوارم دندان خراب نداشته باشی. به هر حال برای وکالت هم باید انسان امین و صادق و دقیقی باشی. با فرض این شرایط برو خدا بخواهد موفق می‌شوی.
۳. من پدر پارسا هستم. سلام! من صرافی دارم. نامه تمام!
۴. خب پارسا جان. نکات پاسخ شماره دو عقل‌کل را فراموش کن. پدرت صرافی دارد. برو پیش پدرت. نه این‌که درس نخونی، نه! اما دیگه مهم نیست چی بخونی. هر چی دوست داری بخون. اصلا برو رشته آبیاری گیاهان دریایی. همین که پولدار باشی کافی است. همه به تو می‌گویند دکتر، مهندس، هنرمند، وکیل، استاد و غیره!(فرشته سمت چپ)
