نسخه Pdf

حس «تب و تاب» روی آنتن

گفت‌وگو با تهیه‌کننده و بازیگر سریال شبکه 2 سیما

حس «تب و تاب» روی آنتن

«خانه‌ای قدیمی، گرمای حضور پدر و مادر، دیالوگ‌های شعرگونه و آدم‌هایی از جنس مردم همین سرزمین با دغدغه‌ها و مشکلات ظاهرا ساده که البته با کمی ناملایمتی ممکن است دردسر بزرگی ایجاد کند...»، یک تعریف مختصر از فضای سریال «تب‌وتاب» است که این شب‌ها با قصه‌ای آشنا و ملموس به آنتن شبکه دو سیما صفا داده است.

این سریال به قلم و کارگردانی داریوش مختاری قصه‌ای را قاب کرده که از دیرباز تا امروز مبتلابه بسیاری از خانواده‌هاست و نشان می‌دهد اگر زودتر آتش اختلافات کوچک خانوادگی را خاموش نکنیم، ممکن است لهیبش وسیع و دامن‌گیر شود. تهیه‌کننده و کارگردان این سریال برای جان بخشیدن به شخصیت‌های روایت‌شان سراغ چند چهره تازه و البته تعدادی بازیگران شناخته‌شده رفته‌اند. این ترکیب و گفت‌وگو درباره محتوا بهانه‌ای شد تا با مهدی شفیعی، تهیه‌کننده و حدیث نیکرو، بازیگر نقش سوده گپ بزنیم. 

مهدی شفیعی، تهیه‌کننده سریال تب‌وتاب است که پیش از این هم در قاب تصویر و در قامت تهیه‌کننده تجربه‌هایی همچون تله‌فیلم‌های آبروی از دست رفت آقای صادقی، روزی که مینا گم شد، دم زری، نخل سوخته و بغض شیشه‌ای را با کارگردان متفاوت و بنام داشته‌است. همچنین سریال‎‌ زندگی از نو که سال 97 از شبکه پنج سیما پخش شد از دیگر آثار اوست. شفیعی در گفت‌وگو با ما از دومین همکاری‌اش با داریوش مختاری می‌گوید. مختاری پیش از این تله‌فیلم وارونگی را برای این تهیه‌کننده نوشته‌بود. این شب‌ها سریال تب وتاب با بیانی شاعرانه، قصه‌ای خانوادگی را برای مخاطبان شبکه دو سیما روایت می‌کند. قصه‌ای که شفیعی درباره بازخوردهای آن بیان می‌کند: تا امروز بازخوردهای خیلی خوبی درباره سریال دریافت کردم. البته باید در نظر بگیریم که تلویزیون با وجود پلتفرم‌ها و تعدد آثار رقابت سخت‌تری را نسبت به گذشته دارد اما با این حال سریال دیده می‌شود و کسانی که می‌بینند رضایتمندی بالایی دارند. 
درام‌های خانوادگی معمولا از محوبیت بالایی میان مخاطبان ایرانی برخوردارند و تب‌وتاب از این جهت برگ برنده دارد. شفیعی در مورد دلایل اقبال از این گونه نمایشی عنوان می‌کند: این اتفاق شبیه یک منشور است و برای همین نمی‌توان گفت به یک دلیل خاص دیده می‎‌‎شود یا نمی‌شود. البته تلویزیون در ایران و جهان مخاطبان خاصی دارد که این رسانه را به دلیل سهل‌الوصول بودن، دنبال می‌کنند. ابتدا اغلب خانم‌های خانه‌دار که بیشتر به تلویزیون دسترسی دارند این رسانه را می‌بینند؛ بعد اقشار دیگری که در زمان کارشان به تلویزیون دسترسی دارند و... بعد از این گروه می‌رسیم به کسانی که راس ساعتی خاص و به خاطر یک محصول خاص پای تلویزیون می‌نشینند که معمولا اثری نمایشی است. پس تلویزیون دوست دارد با مخاطبان ارتباط برقرار و با ارائه محصول خوب آنها را جذب کند. در این موقعیت سراغ گونه‌هایی می‌رود که محبوبیت بیشتری دارند. از طرف دیگر خانواده رکن مهمی است و به همین خاطر درام خانوادگی در دنیا شناخته شده‌است. 
وی ادامه می‌دهد: می‌گویند تئوری به نام «وراجی» وجود دارد که عنوان می‌کند آدم‌ها همیشه با همدیگر حرف علمی و جدی نمی‌زنند. گاهی پشت سر هم حرف می‌زنند و غیبت می‌کنند که همین باعث بحث‌های بزرگ‌تر می‌شود. این همان اتفاقی است که در قصه ما افتاده و می‌تواند مخاطبان را با خود درگیر کند. یک کدورت کوچک ممکن است به دعواهای بزرگ ختم شود. 
همان‌طور که شفیعی می‌گوید قصه سریال تب‌وتاب با اختلاف مادرشوهر و عروس آغاز می‌شود و کم‌کم ابعادی وسیع‌تر پیدا می‌کند. این تهیه‌کننده توضیح می‌دهد: ما اختلافات متفاوتی در این خانواده می‌بینیم. ابتدا مه‌لقا با سوده مشکل دارد اما به مرور وقتی وارد خانواده دختر او یا پسر دیگرش می‌شویم می‌بنیم آنها هم چالش‌هایی دارند. آرام‌آرام به حجم گسترده‌تری از مسائل پی می‌بریم. این همان چیزی است که در زندگی همه اتفاق می‌افتد و به همین دلیل برای بینندگان جذاب است. برای حل همین مشکلات کلی رشته دانشگاهی مثل مشاوره، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی داریم. آدم‌های زیادی برای حل معضلات خانوادگی‌شان به مشاور خانواده مراجعه می‌کنند. 
شفیعی درباره ثمره نمایش این بخش از زندگی می‌گوید: مهم پیدا کردن راه‌حل‌های مناسب در یک جامعه سالم است. درام پیش می‌رود، ما همه این مسائل را می‌بینیم و قصه را با شخصیت‌هایی که رنگ‌آمیزی‌های متنوع دارند ــ مثل حاج اقبال که می‌خواهد اختلافات را حل کند یا آدم‌هایی که عامدانه یا غیرعمد بر تنش‌ها می‌افزایند ــ دنبال می‌کنیم اما در نهایت پیدا کردن راه‌حل صحیح همان سبک زندگی است که انتظار داریم داشته باشیم. 
او در مورد یافتن این راه‌حل و پایان‌بندی می‌افزاید: درام باید به سرانجام برسد. پایان باز نداریم چون مخاطبان قصه را از جایی شروع کردند و می‌خواهند ببینند سرانجام این دعواها چه خواهد شد. ما به‌عنوان سازنده اثر مکلف هستیم به پرسش‌های بیننده پاسخ دهیم. 
تهیه‌کننده تب و تاب درباره حضور چهره‌های جدید در این سریال هم بیان می‌کند: تعداد زیادی متقاضیان بازیگری داریم که باید برای‌شان فضایی مهیا شود تا دیده شوند؛ چی بهتر از قاب تلویزیون! گاهی فرصت‌ها به‌درستی توزیع نمی‌شود. البته تقاضا داشتن کافی نیست و بدیهی است که باید استعداد هم داشته باشند. در انتخاب بخشی از بازیگران سریال سعی کردیم استعدادهای تازه یا کمتر دیده شده را لحاظ کنیم. بعد از تماشای این سریال می‌توان گفت که کدام‌یک از این بازیگران بهتر بودند یا جا دارد که از آنان بیشتر استفاده شود یا حتی نقش‌ اصلی در یک فیلم یا سریال تلویزیونی را به آنها بسپاریم. باید دید مخاطبان چقدر با این چهره‌ها ارتباط برقرار می‌کنند و چقدر دوست‌شان خواهند داشت. 
شفیعی در اینباره ادامه می‌دهد: مثلا آقای پاک‌نیت یکدفعه چهره نشدند، بلکه به‌دلیل کار کردن، دیده‌شدن استعداد و تکرار موفقیت توانستند به این جایگاه برسند. خانم سرابندی و دیگر بزرگان هم همین‌طور. باید این فرصت برای جوانان هم فراهم شود تا کنار این عزیزان دیده شوند. ما خواستیم این اتفاق را رقم بزنیم و برای همین سراغ اهالی تئاتر رفتیم. به نظرم ظرفیت بالایی در تئاتر وجود دارد و می‌شود از این ظرفیت‌ها استفاده کرد. همچنین از آنجا ‌که این نسل‌ در حال تغییر است و ذائقه نسل جدید تغییر کرده، تلویزیون باید به سمت اتفاقات تازه برود. 

نوشین مجلسی - روزنامه‌نگار